شهر بیمکث
شهر موجودی زنده و نیازمند شور و نشاط است. نقش فضاهای شهری در ایجاد حیات در شهرها حائزاهمیت است. در واقع فضاهای شهری قادرند روح سرزندگی، تعامل و زندگی را به شهروندان تزریق کنند. در کشور ما به توسعه فضاهای شهری که عامل تعاملات اجتماعی مردم هستند، توجه چندانی نشده است.
بهعنوان مثال اگر میدان محلی برای گردهمایی شهروندان باشد، آنگاه فضاهای درگیر تعاملات اجتماعی رو به افول است. شهر تهران بهعنوان یک کلانشهر از این قاعده مستثنی نیست و فضاهای شهری نقش خود را از دست دادهاند.
خرید کردن و حتی تماشای مغازهها در یک فضای پیاده شهری یکی از فعالیتهای جذاب و پرطرفدار برای شهروندان و یکی از انواع فضاهای پویا و سرزنده در جهان مراکز خرید پیاده است.
در ایران جایگاهی تحت عنوان مراکز خرید پیاده در طراحیهای شهری تعریف نشده است. همچنین سلطه بیقید و شرط خودروها در شهر تهران به روشنی این پیام را به شهروندان میدهد که تهران شهری خودرومحور است.
در بسیاری از موارد طراحان فضاهای شهری را برای خودروها به انسانها ترجیح دادهاند. یکی از مهمترین نمونهها زیرگذر چهارراه ولیعصر و مترو میدان ولیعصر است. در حالحاضر خیابانها و کوچهها صرفا معابری برای گذر شهروندان هستند و اساسا به منظور گذران اوقات فراغت یا خوشگذرانی طراحی نشدهاند.
نقش پیاده راهها در گسترش تعاملات اجتماعی بسیار پررنگ است، اما امروزه صرف مدت زمان زیاد در فضاهای شهری مذموم است و فضاهای عمومی ظرفیت پاسخگویی به نیازهای شهروندان را ندارند.
آیینهایی که جایی در خیابان ندارند
در ایران پدیدهای مانند جشنها و کارناوالهای خیابانی مرسوم نیست و اصولا آیینها و جشنهای باستانی نیز سهم زیادی از خیابانهای شهر ندارند. نوروز بهعنوان یکی از مهمترین جشنهای باستانی و آیینی کشور نیز نمود چندانی در فضاهای شهری و خیابانی جز تبلیغات شهرداری و زیباسازیهای نوروزی ندارد. در واقع شهروندان به بهانه نوروز در کنار یکدیگر جمع نمیشوند و تنها تجلی باستانی نوروز رقص و سرود حاجیفیروزها در شهر است. اگر خیابانها و فضاهای شهری مکانی امن و مطلوب برای گذران اوقات فراغت برای شهروندان باشند در نهایت آنها با صرف کمترین هزینه از زندگی شهری خود نهایت لذت را خواهند برد.
امروزه شهروندان از حضور فعال و سودبخش در فضاهای شهری محروم هستند و میدانها، گذرگاهها و پیادهروها نقش اصلی خود را از دست دادهاند و مراکز خرید، پردیسهای سینمایی، کافهها و ... امروز فضای گذران اوقات فراغت برای شهروندان شدهاند.
شهروندان از پیادهروها بهعنوان محلی برای عبور عجلهای و شتابزده استفاده میکنند. حرکت تنها نیاز شهروندان در فضاهای بین ساختمانی و شهری نیست بلکه حرکت نیازمند سکون و انتظار است. هر شهروند نیازمند آن است که مدتی در شهر استراحت کند و به گشت و گذار در فضاهای شهری بپردازد.
شهر تهران هنوز میدانهایی مانند توپخانه، بهارستان، حسنآباد و... را برای حضور نشاطآور شهروندان دارد، اما با رویه فعلی بهنظر میرسد درآینده این میدانها نیز ساختار فعلی خود را از دست بدهند و به مرور حرکت شهروندان در شهر بمیرد.
بهگفته مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران ایجاد نقاط مکث وتعامل در سطح شهر ضرورت دارد و فضای مکث بهعنوان فضای تعامل و نقطهای برای زنده کردن حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ضروری است.
برزین ضرغامی افزود: «در واقع توسعه فضای مکث شهری به ارتقای رفتار شهروندی، کیفیت زیست شهری و توانایی همزیستی سالم شهروندان با یکدیگر کمک میکند.»
پیادهراه سیتیر، فضای مکث موفق شهری
یکی از موفقترین نمونهها در استفاده از فضاهای شهری به منظور افزایش تعامل و نشاط میان شهروندان پیاده راه سیتیر است. این پیادهراه فضای مکث و تعامل و نقطهای برای زنده کردن حیاتفرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهر شده است و شهرداری تهران باید بهدنبال توسعه اینگونه فضاهای شهری باشد.
خیابان سی تیر در قلب تهران تبدیل شده به پیاده راهی بینظیر که شبهای دلنشینش پاتوق توریستها و شهروندان تهرانی است. فودکورت سیتیر دقیقا جایی است که تهران به آن نیاز دارد؛ خیابانی که جاذبههای بصری داشته باشد و شهروندان با خیال راحت در آن بخورند، بیاشامند و از موزیک زنده لذت ببرند.
غذاهایی که قیمت بسیار زیادی نداشته باشند و شهروندان معمولی بتوانند از پس هزینه آنها برآیند. گسترش فضاهای سرزنده و شاداب در میان شهر به شهروندان این فرصت را میدهد که سفر لذتبخش درونشهری را احساس کنند و از طول مسیر به اندازه رسیدن به مقصد خود لذت ببرند. در واقع امروز در ذهن اکثر طراحان شهری فضاهای شهر محلی برای رسیدن شهروندان از مبدأ (منزل) به محل کار، دانشگاه و... است.
نباید از یاد برد که محلهای مکث در شهر محل ایجاد خاطره برای شهروندان هستند و در غیراین صورت تعریف شهر برای شهروندان مجموعهای از ساختمانهای بلند است. از ویژگیهای مهم جامعه مدنی وجود گفتمان در آن است. در کلانشهرهای ایران چه فضایی برای گفتوگوی شهروندان با یکدیگر وجود دارد؟ پارکها و فضاهای مکث فعلی به ایجاد این گفتمان کمک میکنند، اما وجود آنها بهتنهایی کافی نیست. در واقع تازمانی که شهروند قصد رجوع به یک پارک، مرکزخرید و... را نداشته باشد، عملا فضای تعامل و گفتوگو با دیگران را در خیابان، معابر، گذرگاهها و پیادهراهها ندارد. بنابراین دور از ذهن نیست که امروز گوهر نایاب زندگی شهری گفتوگو و تعاملشهروندان با یکدیگر شده است، زیرا فضای گفتوگو یکی از لوازم تحقق امکان گفتوگو میان شهروندان است.
کلانشهرها و بهویژه تهران نیازمند گسترش فضاهای شهری هستند که در آن شهروندان اخلاق مدنی را شکل دهند و روابط مسئولانه با یکدیگر داشته باشند. فضای مکث بهعنوان هستههای کوچکی در سطح شهر میتواند گامی موثر در تکمیل حلقه «گفتوگو» باشد.
مرکز شهر متعلق به مردم است
یک کارشناسشهری در گفتوگو با «آرمان» با اشاره به لزوم توسعه فضای مکث در شهر تهران میگوید: فضای مکث به معنی طراحی فضاهای شهری مناسب برای تردد پیاده و امن و آرام شهروندان است و در غیراین صورت امکان شکلگیری این فضا وجود ندارد.
افشین خاکی میافزاید: شهروندان در فصل زمستان باید در این فضا از باران و برف در امان باشند و در تابستان فضای سبز مناسب برای توقف شهروندان وجود داشته باشد.
او خاطرنشان میکند: در شکل سنتی فضاهای مکث در شهرسازی سنتی بازارچههای مسقف، میدانگاهها با درختان بلند با سایهسار مناسب برای شهروندان بودند که پاتوق محلی را برای شهروندان ایجاد میکنند.
خاکی میافزاید: این کارایی در شهرسازی مدرن بهصورت بدیعتری ایجاد میشود. امروز سقفهای مسقف، کافهها و مجتمعهای خرید فضاهای مکث جدید هستند، اما این پاساژها با روحیه حاکم بر بافت تاریخی فضای مکث همخوانی ندارند.
او تاکید میکند: مساله دیگر رویدادهای قابلوقوع در فضاهای مکث شهری است تا شهروندان را برای لحظاتی به خود مشغول کند. امروز تنها رویدادهای کلان در فضاهای محلی و شهری برگزاری اعیاد و مراسم مناسبتی است. توسعه فضای مکث در کشور اصلا صورت نگرفته و از این نظر کشور فقیری محسوب میشویم.
خاکی میافزاید: کافههایی که بتوانند میز و صندلیهای خود را در پیاده روها یا بخشی از فضاهای شهری بگذارند انگشت شمارند. در حالی که این رویدادهای روزمره سبب تعامل، گفتوگو و توقف شهروندان در فضاهای شهری میشوند.
خاکی میافزاید: لزوم اهمیت توسعه فضای مکث در شهر به فلسفه و تفکر ما برمیگردد. فلسفه شهرسازی امروز کشور تردد سواره است. بنابراین نگاه طراحان و برنامهریزان شهری حل مساله تردد خودرو است. بارزترین آن تغییر عمده ساختار چهارراه ولیعصر تهران است. این چهارراه محل پاتوق شهری تهران بود که امروز نقش خود را از دست داده است. پیش از ساخت زیرگذر اولویت تردد در این چهارراه با پیادهها بود. اگر در زمان طراحی فضاهای شهری برای این چهارراه اولویت با شهروندان نبود و اگر طراحان بهگونهای دیگر تفکر میکردند کف سازی این چهارراه مانند میدان بهارستان برای تردد آرامتر خودروها صورت میگرفت. این تفکر در سطح کلان، شهر را محل تردد خودروها میداند تا شهروندان.
او میگوید: شهر به خودروها نیازمند است و باید در آن تردد کنند، اما مرکز شهر که بسیاری از فعالیتهایاجتماعی در آن رخ میدهد، متعلق به مردم است. از سوی دیگر تردد شهروندان در فضاهایعمومی و با سلایق مختلف با ممنوعیتها و قوانین سختگیرانهای روبهروست. مسائلی مانند گشت ارشاد و تمام عوامل بازدارنده دیگر در شهر سبب شده شهروندان حضور جمعی در فضاهایخصوصی را به فضاهای عمومی ترجیح دهند.
بهعنوان مثال هنگامی که نیرویانتظامی با نوجوانان دبیرستانی در پارکآب و آتش و پاساژ کوروش برخورد قهری میکند شهروندان گردهم آمدن در فضاهایعمومی را از نظر نیرویانتظامی غیرقابل قبول میدانند و فضاهایخصوصی تقویت میشوند. اگر شهروندان در خانه یا باغ خارج از شهر گرد هم میآیند نمیتوان انتظار داشت پیادهروها محل امنی برای گردهم آمدن گروههای دوستی باشد.
خاکی تاکید میکند: در فضاهای عمومی شهری از نظر سیاستهایکلان، ناظران مانند نیرویانتظامی و شهروندان پذیرای تردد و پاتوق نیستند، زیرا شهروندان نیز به چند جوان که با هم راه میروند و میخندند نگاه بدی دارند. بنابراین جامعه پذیرای برخی رویدادهای دوستانه در فضای عمومی نیست.
او میافزاید: فعالیتجمعی شهروندان را جز در برخی مناسبات مذهبی- ملی نمیبینیم. شهردار سابق تهران قولهایی مبنی بر توسعه فضاهایشهری عمومی داد، اما موضوع فرمایشی نیست که بگوییم فضاهای عمومی را فعال کنیم یا میدانگاههایی را ایجاد کنیم. موضوع زمانبراست و در تفکر طراحی شهری باید تفکر انسانمحوری بر تفکر خودرو محوری غلبه داشته باشد.
منبع: روزنامه آرمان