اظهارنظر "تاجزاده" در مورد علت مطرح شدن حضور کاندیدای نظامی در بین "اصولگرایان"
وضعیت اصولگراها به مراتب ناامید کنندهتر از اصلاحطلبان است. به همین دلیل نیز امروز اقتدارگراها سخن از این میگویند که باید کار را به نظامیان بسپاریم و تنها کسی که میتواند کشور را نجات دهد، یک رئیسجمهور نظامی است. به نظر من بیان این مطلب بیش از آنکه مقابله با اصلاحطلبان باشد، نشانه ناامیدی اصولگرایان است که اقبال مردمی را از دست دادهاند و به همین دلیل مجبورند سراغ نظامیان بروند.
دکترمصطفی تاجزاده چهره برجسته جریان اصلاحات با روزنامه آرمان گفتگویی داشته که گزیدههایی از آن را در ادامه میخوانید.
*در شرایط کنونی اصلاحطلبان بین دو جریان متضاد گرفتار آمدهاند. یکسو کسانی هستند که به رأی و خواستههای مردم توجه نمیکنند. این در حالی است که در شش انتخابات اخیر اکثریت رای دهندگان با شرکت در انتخابات گوناگون به صورت جدی و شفاف بر مطالبات خود پافشردهاند. با وجود این گروه مزبور به خواستههای آنها توجه نمیکند و میکوشد شرایطی را به وجود بیاورد که منتخبان مردم نتوانند وعدهها و برنامههای خود را محقق کنند و در افکار عمومی شکست بخورند. این عده اقلیت ۱۵درصدی همچنان تلاش میکند همه قدرت را در اختیار داشته باشد. گروه دوم اما مردمی هستند که احساس میکنند بیش از این صبر و مماشات فایده ندارد و صندوق رأی به تنهایی قادر به برآورده کردن خواستههای آنان نیست. به همین دلیل نیز راهحل را در اعتراضات خیابانی مانند ناآرامیهای دی ماه ۹۶ میبینند. به نظر من ریشه اعتراضات دی ماه ۹۶ به عدم تحقق مطالبات مردم باز میگردد. نگرانی امثال بنده این است که اعتراضات در حال حاضر به احتمال زیاد به خشونت کشیده میشود. در نتیجه اگر برخورد شود، دوباره فضای امنیتی حکمفرما میشود و اگر ادامه یابد کشور دچار هرج و مرج میشود. به همین دلیل اغلب اصلاحطلبان به اعتراضات خیابانی اخیر نپیوستند و تنها از حق اعتراض مردم نسبت به وضعیت موجود دفاع کردند. حقی که اصل ۲۷ قانون اساسی به صراحت آن را به رسمیت شناخته است.
*پس از هر انتخاباتی معمولا شاهد ریزش آرا هستیم و این پدیده تنها به ایران اختصاص ندارد و در جوامع دیگر نیز دیده میشود. در دو سه دهه اخیر مشکلات اقتصادی، شکاف طبقاتی و تبعیض به صورت آشکار در اغلب نقاط جهان گسترش یافته است. مردم نیز پس از هر انتخاباتی انتظار دارند مشکلات آنها حل شود، ولی در عمل این اتفاق رخ نمیدهد. در نتیجه پس از هر انتخاباتی با توجه به حل نشدن مشکلات مردم پایگاه رأی منتخبان با ریزش مواجه میشود. در مورد خاص ایران بعضی افراد در عکسالعمل به این وضع و روند میگویند که در انتخابات بعدی شرکت نخواهند کرد اما بسیاری از آنان با توجه به شرایط کشور و منطقه و جهان در هنگام انتخابات در تصمیم خود تجدیدنظر میکنند و رای میدهند. زیرا با وجود اعتراضات منطقی و بحق خود احتمالا به این نتیجه خواهند رسید که بهرغم عدم تحقق کامل مطالباتشان بازهم بهتر است از نامزدهایی حمایت کنند که به صورت نسبی از علایق و دغدغههای آنها بیشتر دفاع میکنند تا کشور دوباره به قهقرا نرود. به نظر من در شرایط کنونی رویکرد اصلاحطلبان باید قاطعتر وشفافتر از همیشه از مطالبات مردم دفاع و با فساد و تبعیض مقابله کنند. شهرداری تهران در این زمینه گام مهمی برداشت و تمام قراردادهای بالای یک میلیاردتومان را در منظر افکار عمومی قرار داد تا فساد در شهرداری تهران به حداقل ممکن برسد. این اقدام ضدرانت و رشوه و بند و بست دکتر نجفی در شهرداری تهران باید در دستور کار دولت روحانی نیز قرار گیرد تا کمر فساد بشکند. دولت آقای روحانی باید تا آنجا که امکان دارد از میزان تخاصمات بکاهد و سایه شوم جنگ را از منطقه دور کند. هرچه در خاورمیانه آرامش بیشتر برقرار شود و از تنش و جنگ فاصله بگیرد، علاوه بر جنبههای انسانی، در وضعیت اقتصادی ایران تأثیر مثبت خواهد گذاشت.
*نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که حمایت اصلاح طلبان از دولت آقای روحانی به معنای چشم بستن بر نقاط ضعف دولت نیست. آنان باید درمورد ضعفهای دولت تذکر لازم را به صورت خصوصی یا علنی به رئیس جمهور بدهند. ما نباید از حمایت از آقای روحانی دست بکشیم. به عکس باید با حمایت انتقادی بکوشیم چراغ امید را همچنان در بین مردم روشن نگاه داریم.