قالیباف رئیسجمهور شود وضع مملکت را همانند احمدینژاد به هم میریزد
یک عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران گفت: با آمدن آقای قالیباف بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری همان اتفاقی میافتد که با آمدن آقای احمدینژاد افتاد. وضع کشور به هم خواهد ریخت.
هفته گذشته، 101 پروژه کوچک و بزرگ توسط شهرداری تهران در منطقه 15 افتتاح شد، پروژههایی که به طور اتفاقی همگی در بزنگاه انتخاباتی آماده افتتاح شده بودند. خیلی از این پروژههای بزرگ، نه بزرگ بودند و نه پروژه بلکه فقط بار تبلیغاتی داشتند! برای مثال افتتاح چند سرای محله و یا تجهیز مجموعههای ورزشی جزء پروژههای هستند که تیتر دهان پرکن " افتتاح 101پژوه در منطقه 15" را به وجود آوردهاند.
در خصوص این افتتاحهای پرشکوه لازم است به این سوال پاسخ داد که آیا افتتاح پروژه در نزدیکی انتخابات برای آقای شهردار تخلف انتخاباتی و اقدام به تبلیغات زودرس محسوب نمیشود؟
روزنامههای زنجیرهای تندرو که پروژه ملی پارس جنوبی را تبلیغ برای انتخابات از جانب دولت دانسته و به واسطه آن به تخریب دولت پرداختند؛ هیچ اشارهای به این افتتاحها توسط شهردار تهران در بزنگاه انتخاباتی نکردند، همانطور که در این سالها از تخلفات شهرداری چشم پوشی کرده بودند.
رحمتالله حافظی در این خصوص به روزنامه شهروند گفته بود: مدیریت شهری خدماتی که ارایه میدهد باید بهگونهای باشد که شائبهای به همراه نداشته باشد. اگر شائبه ایجاد شود این کار مثل توزیع سیبزمینی و مثالهای اینچنینی میشود. اگر آقایان برای خدا کار کردهاند که قطعا اجر خود را خواهند گرفت، نباید توقع کاری داشته باشند و پاداش خود را از خدا بخواهند.
محمد مهدی تندگویان، عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران نیز در این خصوص به خبرنگار رویداد۲۴ گفت: در نزدیکی انتخابات هر کاری انجام شود این شائبه در موردش مطرح میشود که تبلیغات است، اما مشکل اصلی اینجاست که نهادهایی که باید بر روند تبلیغات نظارت کنند خوب عمل نمیکنند. باید تکلیف مردم روشن شود، باید مشخص شود کاندیدهایی که ثبتنام میکنند پول تبلیغات خود را از کدام منابع میآورند.
سکاندار کشتی به گل نشسته تهران، مدعی ریاستجمهوری
نکته دیگری که لازم است به آن توجه ویژه شود کارنامه شهردار تهران در مدیریت شهری در طول 12سال گذشته است. آیا کسی که در طول 12 سال سکانداری شهر تهران، آن را به یک شهر سوخته و ورشکسته تبدیل کرده است میتواند مسئولیت اداره کشور را بر عهده بگیرد؟ آیا به کسی که هر روز به کارنامه کاری خود یک تخلف را اضافه میکندو هر روز یک بخش از شهر را میفروشد میتوان اعتماد کرد؟ اگر شهردار فعلی تهران رئیسجمهور شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تندگویان در این باره اظهار داشت: با آمدن آقای قالیباف به عنوان رئیسجمهور همان اتفاقی میافتد که با آمدن آقای احمدینژاد افتاد. وضع کشور به هم خواهد ریخت. کسی منکر این نمیشود که در شهرداری کارهایی انجام شده ولی آقای قالیباف اگر کاری کرده به وظیفه خودش به عنوان شهردار عمل کرده است. حالا باید دید از چه راهی درآمدزایی کرده تا به این وظایف عمل کند، به عبارت دیگر منابع این پروژهها را از کجا تامین کرده است .
او ادامه داد: در تهران به جز تراکم فروشی چه درآمد ثابتی داریم، باید دید کارهایی که انجام میشود با چه قیمتی انجام میشود و قیمتها و ارزش کارها چقدر واقعی است. مساله این است که تناسب بین اجرا و درآمد درست نیست کارهایی از سوی شهرداری برای شهر انجام شده ولی این کارها گران بوده و این باعث ورشکستی تهران شده است.
حافظی نیز در این خصوص به روزنامه شهروند گفته است: اگر مردم از این روش، فضای موجود زندگی خود و حرکتی که این تیم در ۱۲سال گذشته داشته، راضیاند قطعا میتوانند همین الگو را ببرند و به سطح کشور تعمیم دهند. من یادداشتی در فضای مجازی از دوستی دیدم که بسیار زیبا و جالب توجه بود؛ "که آقایان اینجا دارند شهر میفروشند و این همه تخلف عملکردی دارند، اگر کشور را در دست بگیرند احتمالا جزایر ما را خواهند فروخت. این نگاه بسیار دقیق و جالب است."
حتی بزرگراه امام علی و بزرگراه صدر که در سال 92 یکی از ژستهای انتخاباتی قالیباف بود امروز به یکی از معضلات مهم ترافیکی تبدیل شده است، حالا که دیگر قالیباف باید در عملکرد خود درباره تخلفات نجومی و فروش شهر و تراکم و فروش املاکی که در واقع متعلق به مردم است، برای افکار عمومی شفافسازی کند، چگونه میتوان صلاحیت او را در به عهده گرفتن مسئولیت کشور احراز کرد؟
تندگویان در خصوص عملکرد 12 ساله قالیباف بیان کرد: در مجموع مدل اجرایی و عملیاتی آقای قالیباف بد نبوده است، اما از لحاظ انتصابات و درآمد پایدار شهر اقدام مناسب از سوی شهرداری انجام نشده و پروژهها با قیمت بالایی تمام شده است. برآورد مالی شهرداری در این 12 سال برآورد خوبی نبوده است.
نمایشهای تبلیغاتی آقای قالیباف چیزی از عملکرد 12 سالهاش در شهرداری را پاک نمیکند، مردم فراموش نمیکنند در این 12 سال چه مصائبی برای محیطزیست، میراث فرهنگی، ستاد مدیریت بحران و... پیش آمد. مردم فراموش نمیکنند در طی 12سال همه چیز شهرشان از تراکم و زمین و دیوراها و فضای شهر گرفته تا سولههای بحرانی که ساخته شده بودند تا امید روزهای بحرانی باشند فروخته شده است و آنچه امروز از تهران باقی مانده یک کلان شهر ورشکسته و مقروض است که در انبوه جمعیت گم شده است.