خبرگزاری کار ایران

درباره انفجار

درباره انفجار
کد خبر : ۱۶۲۹۰۲۹

انفجار بندرعباس چه یک حادثه و ناشی از سهل‌انگاری و تقصیر دست‌اندرکاران باشد و چه یک اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی باشد؛ در هر دو صورت، آن اندازه واجد اهمیت است که مجموعه پروتکل‌های امنیتی و انتظامی را بازنگری کرد و مهمتر از آن، باید نسبت به سیاست‌های کلی که زمینه‌ساز چنین رویدادهایی می‌شود، تجدیدنظر کرد.

انفجار بندرعباس چه یک حادثه و ناشی از سهل‌انگاری و تقصیر دست‌اندرکاران باشد و چه یک اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی باشد؛ در هر دو صورت، آن اندازه واجد اهمیت است که مجموعه پروتکل‌های امنیتی و انتظامی را بازنگری کرد و مهمتر از آن، باید نسبت به سیاست‌های کلی که زمینه‌ساز چنین رویدادهایی می‌شود، تجدیدنظر کرد.

البته، چنین اقدامی همزمان نیازمند رسیدگی دقیق و حتی‌المقدور شفاف است. بعید است که همزمانی این انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا اتفاقی باشد.

بنابراین، ظن قوی را باید به خرابکاری معطوف کرد. هرچند شبکه الجزیره به نقل از معاریو و به نقل از مقامات ارتش اسرائیل اعلام کرده است: انفجار رخ داده در ایران ارتباطی با ارتش اسرائیل ندارد، و این می‌تواند درست باشد؛ زیرا چنین اقداماتی از سوی دستگاه‌های امنیتی یا مزدوران انجام می‌شود و ارتش‌ها کمتر دخالت دارند.

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که قرینه‌هایی وجود دارد که ایالات متحده گرچه در این مرحله مخالف حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران است؛ ولی شاید مخالفتی هم با عملیات غیرنظامی از سوی اسرائیل نکرده است.

مستند این ادعا، پاسخ ترامپ به این پرسش است که «گزارش شده شما جلوی حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران را گرفته‌اید. آیا این را تکذیب می‌کنید؟» و او پاسخ داد: «نه (این خبر) درست نیست و من جلوی آنها را نگرفتم، اما اجازه ندادم که آنها هم این کار را راحت انجام دهند، زیرا فکر می‌کنم بدون حمله می‌توانیم به توافق (با ایران) برسیم. در نهایت اختیار انجام این کار (حمله) را به آنها سپردم».

این بیان می‌تواند به معنای اختیار داشتن در انجام عملیات خرابکارانه و نه نظامی باشد. در هر حال، اگر این اقدام خرابکارانه باشد؛ طبیعی است که یا از طریق نفوذی‌ها بوده یا از طریق برون‌سپاری به گروه‌های نزدیک به اسرائیل انجام شده است.

در هر صورت، یک چیز روشن است و انفجار را نمی‌توان کلاً به خباثت بیگانگان تقلیل داد. به عبارت دیگر، ضعف‌های حفاظتی، اطلاعاتی، امنیتی خودمان ریشه این اتفاقات است.

فراتر از ضعف‌های امنیتی، برخی نارسایی‌های سیاسی و اجتماعی هم هست که انگیزه خیانت به کشور را تشدید می‌کند یا حداقل قبح این خیانت را کم و بی‌اثر می‌کند.

این نکته بسیار مهمی است که باید در دستور کار و رسیدگی و تجدیدنظر در سیاست‌های جاری قرار گیرد. ایران ۸۵میلیون نفر جمعیت دارد که حداقل ده‌ها هزار نفر از آنان در موقعیت‌هایی هستند و دسترسی‌هایی دارند که اگر حس و علقه ملی و وطن‌پرستی نداشته باشند، می‌توانند با کمترین هزینه به کشور خیانت کنند و ضربات جبران‌ناپذیری بزنند.

تمامی این افراد را نمی‌توان از طریق گزینش یا نظارت‌های اطلاعاتی مهار کرد و تحت‌کنترل درآورد. به‌ویژه گزینش‌های ایران که به‌کلی ضدمنطق آن عمل می‌کند. آنان باید از درون نسبت به میهن و حکومت و دولت خود تعلق خاطر عمیق داشته باشند و این امر متاثر از سیاست‌های عمومی حکومت است.

نباید اجازه داد که فاصله میان حکومت و مردم چنان عمیق شود که برخی افراد احساس نوعی بیگانگی به وطن و مردم نمایند. آنچه که امروز تحت عنوان نفوذ مطرح می‌شود، بیش از اینکه ناشی از اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی سرویس‌های اطلاعاتی باشد؛ متاثر از این شکاف خانمان‌برانداز و احساس بیگانگی است که درون کشور شکل گرفته است و باید در اولین فرصت التیام پیدا کند.

منبع هم میهن
انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز