ضعف ابزارهای نظارتی، عامل بحران کاسپین
متاسفانه این بحران فقط مختص موسسه کاسپین نیست و بنده بانکهای زیادی را میشناسم که هم اکنون ورشکسته هستنند و انباشت بدهی کلان دارند، در این بین مردم به دلیل بیاطلاعی برای گرفتن پولشان به بانک مراجعه نمیکنند و این بانکها هر روز در حال قرض گرفتن هستند یعنی با قرض گرفتن زندهاند.
به گزارش ایلنا، شکرالله بنار فعال اقتصادی در گفتوگو با جهان اقتصاد با اشاره به دلایل تخلفات موسسه کاسپین گفت: در سالهای گذشته یک اشتباه بزرگ صورت گرفت یعنی تعدادی تعاونیهای اعتباری تشکیل شد که افراد تشکیل دهنده این موسسات با نظام بودجه، مسائل مالی و اقتصاد ایران آشنایی نداشتند و این افراد تعاونیها را غالباً جزو داراییهای خودشان میدانستند، مانند تعاونی اعتباری دامداران، کشاورزان و…
چند سال پیش که نرخ بهره شتابان تغییر کرد و ارزش پول ملی شدیدا کاهش یافت، موسسات اعتباری با جذب منابع بسیاری از سپردههای مردمی، تبدیل به یک رقیب جدی برای موسسات دولتی مانند بانکها شدند و چون بانکها در یک نظام کنترل شده کار میکنند به ناچار سود اندکی را به سپردهگذاران خود اختصاص میدهند، در نتیجه سرمایه از بانکهای دولتی فرار کرد. بنابراین تعاونیهای اعتباری دستورالعمل بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار را رعایت نمیکردند زیرا اساسا به سیستم بانکی وصل نبودند.
مدیرسابق سرمایهگذاری بانک شهر افزود: در این زمان مدیران این موسسات با بهره تصاعدی سپردهها و منابع مردم را جمع کردند و از آنجایی که با نظام بانکداری آشنایی نداشتند، دو آسیب جدی به سپردههای مردم وارد کردند، اول آنکه مدیران این موسسات خودشان را صاحب این پول میدانستند و هر جایی که دلشان میخواست سرمایهگذاری میکردند و غالبا این سرمایهها را برای منافع شخصی خودشان خرج میکردند مانند خرید املاک، سفر به فرنگ و…
بنار با اشاره به دومین آسیب موسسه کاسپین گفت: این گونه موسسات برای دستیابی به بیشترین بازده نمیدانستند در کدام بخش اقتصاد باید سرمایهگذاری کنند تا بتوانند اصل و سود سپردهگذاران را پرداخت کنند، این موضوع موجب شد تا این موسسات بیشتر زیان کنند و برای آنکه ورشکست نشوند به مردم قول سود یا بهره بیشتر برای سپردههایشان میدانند تا منابع بیشتری را جذب کنند، که این موضوع نیز به نوبه خود موجب وخیمتر شدن اوضاع این موسسات شد. این وخامت اوضاع موجب شد تا “قاعده پونزی” بر اقتصاد ایران حاکم شود. “قاعده پونزی” موجب شد تا نه تنها موسسات مالی سود نکنند بلکه دچار زیان شدند و هرچه قدر که زمان میگذشت بر زیان دهی این موسسات افزوده میشد.
این دکتری اقتصاد تجارت جهانی با اشاره به این که در فساد موسسه کاسپین بانک مرکزی مقصر اصلی است، گفت: حسابرسان خبره و مورد تایید بانک مرکزی، تحت تاثیر فساد حاکم بر این موسسات، داراییهای این موسسات را بیشتر از واقع ارزیابی میکردند یعنی در سمت تراز نامه سود شناسایی میکردند قافل از آن که اساسا این موسسات زیان ده هستند، این موضوع موجب شد تا اکثر موسسات تعاونی اعتباری در زیان به سر ببرنند.
وی افزود: آخرین بانکی که زیان پیش بینی کرد بانک ملت بود و به نوعی این بانک متلاشی شد به طوری که آسیب جدی به سهام داران این بانک وارد شد.
بنار بیان داشت: موسسه اعتباری کاسپین از هفت تعاونی تشکیل شده است و تعاونی اعتباری فردوسی که هم سنخ نیستند و هیچگونه هم نوایی برای تشکیل موسسه کارآمد پولی و مالی ندارند با تعاونی فرشتگان ادغام شدند.
مدیرسابق سرمایهگذاری بانک شهر افزود: تعاونی فرشتگان در زمان دولت آقای احمدی نژاد یک بار دچار بحران شد. در آن زمان بانک مرکزی با غیر قانونی کردن این موسسه منجر شد تا مردم به این موسسه هجوم برده تا سپردههایشان را پس بگیرند، در این زمان این موسسه برای اینکه سرپا بماند پیش نهاد سود بالا حتی تا نرخ ۳۷ درصد را داد، در نتیجه بحران فعلی به وجود آمد و موسسه فرشتگان بیش از هشت هزار میلیارد تومان بدهکار است و این فاجعه زنگ خطری برای تمام موسسات پولی و مالی است که با خیانت کارشناسان رسمی و سوءمدیریت هیئت مدیره و مدیران این موسسات مواجه هستند.
وی با اشاره با راههای برخورد وعدم تکرار تخلفات در این موسسات گفت: چند کار مهم باید صورت گیرد: اول آنکه دستگاههای امنیتی و قضایی و شورای پول و اعتبار باید به سرعت با تشکیل یک گروه کارشناسی مطمئن موسساتی که در زیان هستند، (حتی بعضی از بانکهای دولتی زیانده هستند) آنها را ورشکسته اعلام کند تا به فعالیتهای خود خاتمه و این شرکتها به قانون شرکتهای ورشکسته مراجعه کنند تا داراییهایشان ارزیابی و سپس با کمک موسسات و بانکهای دیگر که توانا هستند، فروخته شود تا بدهیهای این موسسات به مردم تسویه شود.
این دکتری اقتصاد تجارت جهانی تاکید کرد: اگر مجددا به کارشناسن خبره این وظیفه را واگذار کنیم در آن اخلال و فساد صورت خواهد گرفت و گزارشهای خلاف واقع منتشر خواهد شد و زیان را سود جلوه خواهند داد.
بنار افزود: راه کار دوم این است که بانک مرکزی به سرعت ظرف حداکثر سه ماه تکلیف این موسسات را مشخص نماید، زیرا اغلب این موسسات در اداره پول شویی بانک مرکزی دارای پرونده هستند و پول این موسسات پول کثیف است و این موسسات حق ندارند به فعالیتهای خود ادامه دهند، اما متاسفانه اداره پول شویی بانک مرکزی با این موسسات بده بستان دارد، که از قدیم در بانک مرکزی وجود داشته است.
این فعال اقتصادی گفت: متاسفانه در اداره پول شویی بانک مرکزی کارها با کندی پیش میرود که این موضوع موجب میشود سوءاستفادهها بیشتر از گذشته افزایش یابد.
وی بیان داشت: طبق برنامه پنج و ششم توسعه، تعاونیهای اعتباری باید درهم ادغام و یک موسسه مالی و اعتباری را تشکیل دهند، ولی همچنان موسسههای تعاونی اعتباری با مدیران کم سواد و غیر حرفهای سرمایه مردم را نابود میکنند و به دنبال تصاحب بیشتر سرمایههای مردم هستند. در این زمینه باید بانک مرکزی مدیرانی که تخصص مالی، پولی و اقتصادی در موسسات مالی و اعتباری ندارند ظرف یک هفته برکنار نماید.
بنار در پایان گفت: متاسفانه این بحران فقط مختص موسسه کاسپین نیست و بنده بانکهای زیادی را میشناسم که هم اکنون ورشکسته هستنند و انباشت بدهی کلان دارند، در این بین مردم به دلیل بیاطلاعی برای گرفتن پولشان به بانک مراجعه نمیکنند و این بانکها هر روز در حال قرض گرفتن هستند یعنی با قرض گرفتن زندهاند.