عامل ارتجاع و بازگرداندن ایران به دوران ملوکالطوایفی
پس از اشغال ایران در جنگ دوم جهانی از سوی دولتهای شوروی سابق و انگلیس و تقسیم کشور به منطقه شمالی تحت اشغال شوروی و جنوب و غرب در اشغال انگلیس، فرصتی برای دولت شوروی ایجاد شد تا در پی دستیابی به امتیاز نفت شمال از ابزارهای خود استفاده کند.
به گزارش ایلنا؛ روزنامه شرق در شماره امروز خود در مطلبی به تحلیل اشغال ایران در جنگ جهانی دوم پرداخته است.
در ادامه این مطلب آمده است:
در تهران حزب وابسته به حزب کمونیست شوروی؛ یعنی حزب توده، نقشی اصلی را در واردکردن فشار به تهران برای اعطای امتیاز نفت شمال کشور به شوروی داشت.
در شهریور ١٣٢٣ دولت سوسیالیستی شوروی، هیأتی را به ریاست «سرگئی کافتارادزه»، معاون وزارت خارجه شوروی، به تهران فرستادند تا امتیاز نفت شمال را درخواست کند.
در همین زمینه احسان طبری و جعفر پیشهوری هم با نوشتن مقالاتی زمینهساز این برنامه استعماری بودند. البته در مجلس چهاردهم شادروان دکتر مصدق با پافشاری اقلیت مجلس توانست قانون منع اعطای امتیاز به خارجیها در دوره اشغال را از تصویب مجلس بگذراند و چنین بود که شوروی برای بهدستآوردن این امتیاز و اعمال فشار بر ایران برنامه تأسیس احزاب دموکرات در شمال و شمال غرب کشور را با خواستههای قومی و خودمختاری به اجرا گذاشت.
برای اجرای چنین برنامهای که با تصویب صدر هیأترئیسه حزب کمونیست شوروی سابق یعنی ژوزف استالین امکان اجرا یافته بود. و باقراوف یعنی صدر حزب کمونیست آذربایجان شوروی نیز مأموریت اجرائیشدن بخشهایی از آن را برعهده داشت، دولت شوروی با دعوت از چهرههای سیاسی مدنظر خود به باکو، مرکز جمهوری آذربایجان شوروی، برای بهدستگرفتن رهبری این جریانهای قومی و خودمختاری، خواه در تبریز و مهاباد برنامههای خود را ابلاغ کرد و بهاینترتیب ابتدا کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان منحل شد و فرقه دموکرات به رهبری پیشهوری اعلام موجودیت کرد و در مهاباد نیز کومله ژکاف منحل شد و حزب دموکرات کردستان ایران اعلام موجودیت کرد.
هم سیدجعفر پیشهوری و هم قاضی محمد به عنوان رهبران بعدی دو جریان قومی در تبریز و مهاباد، تا این تاریخ در کمتر فعالیت قومی مشارکت داشتند و سیدجعفر پیشهوری در نوشتههایش تا سال ١٣٢٤ مدعی بود هر شخصی که در ایران از ترک، گیلک، مازنی و فارس سخنی بر زبان جاری کند، عامل ارتجاع و بازگرداندن ایران به دوران ملوکالطوایفی است.
پیشهوری سالهای پیش از آن هم در باکو سردبیر نشریه آذربایجان جزء لاینفک ایران بود و برخلاف اندیشههای ملی خود در گذشته یک باره و با فرمان استالین وارد بازی سیاسی متفاوتی شد.
کمااینکه گزارشهای موجود در مراکز سندی کشور نشان میدهد تا این تاریخ نیز قاضیهای مهاباد بهویژه شخص قاضی محمد رابطه وثیقی با دربار داشتند... .
اعلام موجودیت فرقه دموکرات آذربایجان در تبریز زیر پرچم شوروی سابق و با حضور و فعالیت هزاران نفر از مهاجران باکویی در تبریز، موجب شد آذربایجان برای یکسال از سوی فرقه اداره شود و پس از تجزیه قفقاز از ایران در سده هجدهم میلادی بیم آن میرفت که بخشهای شمالی کشور به خاک شوروی سابق ضمیمه شود.
با خروج انگلیس از ایران شرایط دشواری برای نیروهای شوروی ایجاد شد و با پیگیریهای دیپلماتیک و سیاسی برخی نخبگان کشور در فروردین ١٣٢٥ شوروی اعلام کرد نیروهای خود را از ایران خارج میکند.
با خروج نیروهای ارتش سرخ از آذربایجان، سران فرقه دموکرات آذربایجان در شرایط سختی گرفتار شدند و گسترش اعتراضات محلی در برابر سیطره فرقه موجب بروز خشونتهایی از سوی نیروهای فرقه شد و در نهایت در ٢١ آذر ١٣٢٥ راه برای اعاده نظم در آذربایجان فراهم شد و فرماندهان و سران فرقه فرار به شوروی را بر قرار کردند و کشتهشدن به وسیله مردم آذربایجان را ترجیح دادند.هرچند با شورش مردمی و پیش از ورود نیروهای ارتش به تبریز، عملا نیروهای فرقه در تبریز شکست خورده و از تبریز فراری شده بودند اما تأسیس و سپس حیات یکساله فرقه دموکرات در آذربایجان زمینه شکلگیری مجموعه نیروهایی را فراهم کرد که در ادبیات سیاسی با نام نیروهای قومگرا و تجزیهطلب شناخته میشوند.
بقایای فرقه دموکرات در سالها و دهههای بعد با حضور در باکو و به عنوان بخشی از حزب توده به فعالیتهای محدود خود ادامه دادند. در سالهای گذشته و با تشدید فعالیتهای محافل ترکگرا در کشور ترکیه، برخی از نیروهای وابسته به جریانهای تجزیهطلب فعالیتهای خود را متوجه شعارهای پانترکی کردند و به این ترتیب فصل تازهای در تاریخ فعالیتهای قومی و پانترکیسم در ایران آغاز شد.
حضور برخی وابستگان به جناحهای سیاسی کشور در چنین محافلی هم مزید بر موضوع شده تا جهان ایرانی با تهدید سیاسی و امنیتی محافل بیگانهگرا و دشمن کشور روبهرو شود. حواشی برخی رخدادهای ورزشی در کشور، فعالیت برخی نشریات افراطی قومگرا و سایر نشانههای چنین تهدیداتی، بیشازپیش علاقهمندان کشور و مشفقان ایران و جهان ایرانی را خطاب قرار میدهد .