دفاع بد چرا؟
با توجه به این واقعیتها، اکنون نوبت تأکید بر این نکته است که در چنین وضعیتی ما سه نگرانی داریم و امیدواریم با مطرح ساختن آنها کسانی که این نگرانیها را پدید میآورند با عزمی راسخ تلاش کنند از ورود به این قبیل مسائل پرهیز نمایند. یکی از این نگرانیها برای دفاع بد از رهبری است. اینکه کسانی درست برخلاف نظر خود رهبری اولاً وارد مباحثغیرضروری شوند و جامعه را مشغول حواشی کنند و ثانیاً بگونهای از رهبری سخن بگویند که موجب توهین به مردم شود نه تنها خدمت به رهبری نیست بلکه تضعیف رهبری است.
جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
در روزهای اخیر، مردم ما با اینکه باید توجهشان به مسائل مهم و عمدهای که در منطقه و سطح بینالمللی جریان دارد و به چگونگی کنار آمدن با مسائل مربوط به تمدید مذاکرات هستهای باشد، افرادی که از آنها انتظار پرداختن به حواشی نیست، مطالبی به زبان میآورند و آنها را در سطح رسانهها منتشر میکنند که علاوه بر نادرست بودن موجب اتلاف وقتها، هدر رفتن امکانات و درگیر شدن نیروها به کارهای بینتیجه میشود.
هنوز مجادلات مربوط به اظهارنظر آقای علم الهدی امام جمعه مشهد در پاسخ به یک نماینده مجلس شورای اسلامی بساط خود را از رسانهها و محافل جمع نکرده بود که آیتالله مصباح یزدی هم وارد صحنه شدند و مطلب جدیدی گفتند که بار دیگر رسانهها را درگیر خود کرده است. در حسن نیت نامبردگان و افرادی مانند آنان بحثی نیست ولی از کسانی که در چنین سطوحی از جایگاههای اجتماعی و علمی حضور دارند انتظار اینست که جامعه را به سوی وحدت و آرامش به پیش ببرند و کاری نکنند و سخنی نگویند که وقتها، نیروها و امکانات جامعه صرف امور غیرضروری شود.
آیتالله مصباح یزدی هفته گذشته در یادواره شهدای مؤسسه امام خمینی در قم گفتند: " یکی از نعمتهای بسیار بزرگ برای ما امام راحل بود که بسیار بزرگ بود و بعد از رحلت ایشان وجود نعمت جانشین ایشان، رهبر معظم انقلاب است که خدا را شاهد میگیرم جامعه ما لیاقت چنین رهبری را ندارد. ایشان بالاترین مراتب مدیریت را در جامعه دارد و بزرگترین دشمنان جامعه کسانی هستند که در زمینه تضعیف ولایت فعالیت میکنند. "
این سخن آیتالله مصباح یزدی، که با گذشت چند روز و علیرغم سروصدائی که در رسانهها برپا کرد هنوز تکذیب نشده، دو بخش دارد. بخش اول این سخن، مردم ایران را فاقد لیاقت برخورداری از رهبری مانند رهبر معظم انقلاب دانسته و بخش دوم اینست که بزرگترین دشمنان جامعه کسانی هستند که در زمینه تضعیف ولایت فعالیت میکنند. در مورد بخش دوم، با آیتالله مصباح یزدی کاملاً موافق هستیم و البته تأکید مینمائیم که بخش اول سخن خود ایشان یکی از مصادیق بارز فعالیت برای تضعیف ولایت است هر چند اطمینان داریم که ایشان این سخن را با هدف تضعیف ولایت نگفتهاند.
برای اثبات نادرستی بخش اول سخن آیتالله مصباح یزدی دلایل زیادی وجود دارد ولی فقط به دو مورد از آنها اشاره میکنیم:
اول آنکه اصولاً فلسفه وجودی حکومت، تحکیم توحید و عدالت در میان مردم با هدف خدمت به خلق خدا و سوق دادن آنها به سوی هدایت و سعادت دنیا و آخرت است. بر همین اساس، فلسفه وجود حاکم اسلامی اینست که در خدمت مردم باشد و برخورداری حاکم از چنین جایگاهی برای او یک افتخار است کما اینکه وجود حاکم شایسته نیز نعمتی است که مردم باید خدا را به خاطر چنین نعمتی شاکر باشند. بنابر این، اگر حاکم اسلامی، که در تعبیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در تعابیر عرفی جامعه ما " رهبر " نام دارد، دارای شایستگی بالائی باشد و از نعمتهای الهی محسوب شود، خود رهبر باید شکرگزار خدا باشد که
چنین شایستگی را به وی داده و میتواند به نحو احسن در خدمت مردم باشد و بدین ترتیب اینکه گفته شود مردم لیاقت چنین رهبری را ندارند، سخن درستی نیست.
دوم اینکه خود رهبر انقلاب، همین واقعیت را مورد تأکید قرارداده و در اعتراض به زیادهرویها فرمودهاند: " بنده افتخارم به اینست که بتوانم خدمتگزار شما مردم باشم. سرور، فقط خدای متعال است و به امر او در پیروی از عبودیت او بندگان صالح برجسته و معصومین علیهم السلاماند. ما بندگانی ناقص، نارسا و ضعیف هستیم. بزرگترین هنر ما اینست که بتوانیم در لا به لای همه ضعفهائی که داریم کاری انجام دهیم که انشاءالله طبق وظیفه باشد. " ۱۳۷۷/۶ / ۲۴
امام خمینی نیز در مورد ملت ایران سخن معروفی دارند که حتی در وصیتنامه ایشان آمده است، آنجا که فرمودهاند: " من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله - صلیالله علیه و آله - و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی - صلواتالله و سلامه علیهما - میباشند. آن حجاز که در عهد رسولالله - صلیالله علیه و آله - مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند که خداوند تعالی در سوره توبه با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای
مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزندهای میکنند… اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. درصورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم - صلیالله علیه و آله و سلم - هستند و نه در محضر امام معصوم - صلواتالله علیه - و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. "
با توجه به این واقعیتها، اکنون نوبت تأکید بر این نکته است که در چنین وضعیتی ما سه نگرانی داریم و امیدواریم با مطرح ساختن آنها کسانی که این نگرانیها را پدید میآورند با عزمی راسخ تلاش کنند از ورود به این قبیل مسائل پرهیز نمایند. یکی از این نگرانیها برای دفاع بد از رهبری است. اینکه کسانی درست برخلاف نظر خود رهبری اولاً وارد مباحثغیرضروری شوند و جامعه را مشغول حواشی کنند و ثانیاً بگونهای از رهبری سخن بگویند که موجب توهین به مردم شود نه تنها خدمت به رهبری نیست بلکه تضعیف رهبری است.
نگرانی دوم برای خود حضرات است که به جای استفاده صحیح از موقعیت و جایگاه خود، بگونهای سخن میگویند که در افکار عمومی زیر سؤال میروند. آیتالله مصباح یزدی از نظر علمی از موقعیتی برخوردارند که میتوانند منشأ آثار مثبت زیادی در جامعه باشند. این موقعیت نباید خرج اموری شود که پذیرش عمومی مطالب ایشان را خدشهدار میکند و حتی دوستان ایشان را نیز نگران مینماید.
و نگرانی سوم برای مردم است که با آنهمه فداکاری، وفاداری، صبر و تحمل و حضور قدرتمند و پایدار در صحنهها که موجب فشل شدن قدرتهای بزرگ شیطانی در مصاف با نظام جمهوری اسلامی و خنثی شدن تمام توطئههای آنها شد، اکنون با بیمهریهائی از قبیل اینکه بیلیاقت توصیف شوند مواجه میگردند. به مردم ایران به خاطر اینهمه امتیازات باید افتخار کرد همانگونه که رهبر معظم انقلاب با همین تعبیر درباره آنان سخن گفتند و امام خمینی نیز بارها خود را خادم و خدمتگزار مردم دانستند و به این خدمتگزاری افتخار کردند.