چرا نسل جدید هنوز تتلو و ساسی را دنبال میکند؟/ پشت پرده محبوبیت ۲۰ ساله!

سعید معدنی معتقد است اینکه فردی مانند ساسی مانکن باوجود گذشت دو دهه، همچنان سالانه یک اثر منتشر میکند و در صدر توجهات باقی میماند، تنها به دلیل تبلیغات قوی یا هوشمندی در ارائه محتوا نیست، بلکه چندین عامل در این موضوع تأثیرگذار است.
در سالهای اخیر، گرایش گسترده جوانان به خوانندگانی مانند ساسی مانکن و تتلو، به یکی از مباحث مهم فرهنگی تبدیل شده است. برخی این روند را نشانهای از افول سلیقه هنری و حرکت جامعه به سمت ابتذال میدانند، در حالی که برخی دیگر معتقدند این تغییر، نتیجه مستقیم سیاستهای محدودکننده در حوزه تولیدات فرهنگی است. در فضایی که سانسور و محدودیتهای رسمی، امکان تنوع و نوآوری را در موسیقی کاهش داده، مخاطبان بهطور طبیعی به سمت محتواهایی گرایش پیدا میکنند که خارج از چارچوبهای رسمی تولید میشوند. آیا این پدیده نتیجه کمکاری در تولید محتوای فرهنگی است یا تغییرات اجتماعی و رسانهای عامل اصلی آن محسوب میشود؟ سعید معدنی، جامعهشناس، در این گفتگو به بررسی این موضوع پرداخته و از نقش سانسور، سیاستهای فرهنگی و ارتباطات جهانی در شکلگیری سلیقه موسیقایی نسل جدید سخن میگوید.
برخی معتقدند که جامعه به سمت ابتذال رفته و افرادی مانند تتلو مورد استقبال قرار گرفتهاندچراا این اتفاق رخ داده؟
مسئله اینجاست که ما خودمان برای تولید آثار فرهنگی چه کاری انجام دادهایم که انتظار داریم جوانان و نوجوانان به سمت این محتواها گرایش پیدا نکنند؟ در عصر مدرن، تنوع سلیقهها وجود دارد و ما نمیتوانیم آثاری خلق کنیم که تمام سلایق را پاسخ دهد. به همین دلیل، بخشی از جامعه به این نوع موسیقیها گرایش پیدا میکند.
ما نمیتوانیم برای تمام سلیقهها بهطور یکسان کارهای فرهنگی تولید کنیم. جامعه هدف باید مشخص باشد. بهطور مثال، جامعه تحصیلکرده یک نوع فرهنگ میخواهد، توده مردم نوعی دیگر، دانشجویان و کارگران نیز به همین ترتیب. بنابراین، افرادی مانند تتلو و دیگران مخاطبان خاص خود را دارند و این مخاطبان به سمت آنها گرایش پیدا میکنند.
آیا در داخل کشور محتوای فرهنگی متناسب با نیاز جوانان تولید شده است؟
اینجا یک نکته مهم وجود دارد؛ آیا ما اصلاً امکان تولید چنین محتواهایی را در کشور داریم؟ اگر درباره موسیقی صحبت کنیم، آیا ما سانسور را برداشتهایم؟ آیا به موسیقی رپ یا سبکهای دیگر مانند متال اجازه بروز و ظهور دادهایم؟ با این ساختار، چنین فضایی وجود ندارد. بسیاری از هنرمندان داخل کشور به فعالیتهای زیرزمینی روی آوردهاند، چون اجازه فعالیت رسمی ندارند.
حتی موسیقی اصیل ما نیز محدودیتهای زیادی دارد. در برخی شهرستانها فرمانداری یا دستگاههای قضایی مانع اجرای کنسرتها میشوند. این تفکر حاکم باعث شده که سیستم فرهنگی در این زمینه شکست بخورد. بنابراین، بسیاری از هنرمندان یا فعالیتهای خود را بهصورت غیرحکومتی انجام میدهند یا به شکل مخفیانه کار میکنند.
آیا ساختار فرهنگی رسمی کشور توان پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه را دارد؟
خیر، به هیچ وجه. سیستم فرهنگی رسمی کشور قادر به پوشش حداکثری نیازهای فرهنگی جامعه نیست. حتی اگر حداقلی از نیازها را پوشش دهد، آن هم با ارزشهایی است که راهبرد اکثریت را تأمین کند. در نتیجه، افراد از منابع دیگری مانند موسیقی زیرزمینی، موسیقی غیرحکومتی یا محتوای خارجی تغذیه فرهنگی میشوند.
فرهنگ در جای دیگری ساخته میشود، نه توسط حکومتها. در یک جامعه آزاد و دموکراتیک، تنوع فرهنگی وجود دارد و هر فرد میتواند محتوای مورد علاقه خود را داشته باشد. اما در جامعهای ایدئولوژیک، تنها یک محدوده خاص در نظر گرفته میشود و بسیاری در این چارچوب نمیگنجند. بنابراین، این افراد تغذیه فرهنگی خود را از منابعی خارج از ساختار رسمی دریافت میکنند.
چرا با وجود فعالیت موسیقی پاپ در داخل کشور، همچنان بهترین خوانندگان مورد توجه جوانان ایرانی، هنرمندان خارج از کشور هستند؟
دلیل اصلی این موضوع این است که نگاه ایدئولوژیک ما مانع جذب گسترده مخاطب میشود. در یک جامعه دموکراتیک و آزاد، انتخاب هنری افراد تنها بر اساس علاقه شخصی آنها صورت میگیرد، اما در جامعهای ایدئولوژیک، محدودیتهایی وجود دارد که باعث میشود افراد برای تأمین نیازهای فرهنگی خود به خارج از این چارچوب روی بیاورند. به همین خاطر، حتی بسیاری از خوانندگان قدیمی که قبل از انقلاب فعالیت داشتند، همچنان جزو محبوبترین خوانندگان برای جوانان امروز محسوب میشوند.
با توجه به اینکه ساسی مانکن سالها پیش از ایران مهاجرت کرده و دوران اوج فعالیتش در دهه ۸۰ بوده، چه عواملی باعث شده که همچنان در صدر توجه مخاطبان باقی بماند؟
این یک مسئله مهم است. اینکه فردی مانند ساسی مانکن باوجود گذشت دو دهه، همچنان سالانه یک اثر منتشر میکند و در صدر توجهات باقی میماند، تنها به دلیل تبلیغات قوی یا هوشمندی در ارائه محتوا نیست. چندین عامل در این موضوع تأثیرگذار است.
چه تغییراتی در دنیای موسیقی و ارتباطات باعث شده که برخی خوانندگان مهاجرتکرده همچنان محبوب بمانند؟
ارتباطات در جهان امروز بسیار گستردهتر شده است. برخلاف گذشته که هنرمندان پس از مهاجرت از جریان اصلی موسیقی کشور خود دور میشدند، امروزه این ارتباطات همچنان حفظ میشود و حتی خوانندگانی که ۴۰ تا ۵۰ سال پیش از ایران مهاجرت کردهاند، همچنان مورد توجه هستند. در دنیای امروز، دیگر مفهوم «فراموشی هنرمند» معنای گذشته خود را ندارد، زیرا ابزارهای ارتباطی جدید امکان تداوم حضور و ارتباط با مخاطب را فراهم میکنند.
آیا موسیقی ویژگی خاصی دارد که باعث میشود برخی خوانندگان پس از سالها همچنان محبوب بمانند؟
بله، موسیقی یک پدیده استثنایی است. امکان دارد خوانندهای ۷۰ سال پیش فعال بوده باشد، اما همچنان آثارش شنیده شود و نسلهای جدید نیز به آن علاقه نشان دهند. بنابراین، این تصور که اگر دوران اوج یک خواننده در دهه ۸۰ بوده، پس دیگر نمیتواند محبوب باشد، نادرست است. موسیقی میتواند بارها و بارها اوج بگیرد و موجهای جدیدی ایجاد کند، مثل حالا که داریوش و ابی همچنان محبوبند.
به نظر شما چه عواملی در موفقیت و استمرار محبوبیت یک هنرمند تأثیرگذار هستند؟
فکر میکنم پشت این موفقیتها یک تفکر وجود دارد. البته منظورم از تفکر، ارزشهای هنرمند نیست، بلکه نوع نگاه و استراتژی او در مدیریت کارش است. این تفکر شامل انتخاب شعر، شناخت مخاطب، نوع آهنگ، تبلیغات و شیوه ارائه آثار است. حتی ممکن است یک تفکر جمعی پشت این موفقیتها باشد که بتواند یک پدیده را ناگهان برجسته کرده و مخاطبان را به سمت آن سوق دهد.