یادداشت قادر باستانی درباره ریاست احتمالی رسانه ملی؛
قالیباف؛ گزینه مناسبتر برای صدا و سیما
قادر باستانی؛ کارشناس علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه معتقد است کارنامه قالیباف در طول تصدی مناصب مختلفی که عهدهدارش بوده، نشان میدهد که مدیری موفق است و گزینهی مناسبی برای تصدی ریاست سازمان صداوسیما است.
ایلنا: بروز شایعاتی مبنی بر اینکه محمدباقر قالیباف شهردار تهران، یکی از گزینههای مطرح برای تصدی ریاست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی است، دستمایه یادداشتی شده که قادر باستانی، مدرس علوم ارتباطات اجتماعی، کارشناس رسانه و نویسنده کتاب اثرات تلویزیون بر کودکان، در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ این یادداشت به شرح زیر است:
قالیباف گزینه مناسبی برای صدا و سیماست
سید عزتالله ضرغامی از سوم خرداد ۱۳۸۳ ریاست سازمان صداوسیما را برعهده دارد. براساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی، مدت ریاست بر سازمان صدا و سیما پنج سال است که میتواند یک بار تمدید شود. بنابراین تنها چند ماه به پایان دوره ریاست ایشان بر این سازمان باقی مانده است و خرداد ۹۳ یعنی سه ماه دیگر، سکان رسانه ملی را به دیگری واگذار خواهد کرد.
گمانهزنیها که چه کسی جانشین ضرغامی خواهد شد، در سطح رسانهها مطرح است و تاکنون بر سر نامهایی چون رحمانی فضلی، حداد عادل، سید محمد حسینی، دارابی و صفارهرندی چرخیده است، اما اکنون نام قالیباف شهردار تهران هم به آن گمانهزنیها اضافه شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، پنج سال پیش در تمدید دوره ریاست آقای ضرغامی تأکید کردند: «سفارش اساسی اینجانب نزدیک کردن و رساندن این رسانه فرهنگساز، به تراز رسانهای است که دین و اخلاق و امید و آگاهی، بارزترین نمود آن باشد و رفتار اجتماعی مخاطبان و نیز نهاد حساس و مهمی چون خانواده بر اساس آن شکل گیرد و هنر و شیوههای گوناگون حرفهای و آزموده شده یا نوپدید، یکسره در خدمت رشد این شاخصها درآید. از تجربههای موفق یا ناموفقِ دوره پنجساله باید برای رساندن این رسانه به این کیفیت برتر سود ببرید و با زمانبندی برنامهها و تعیین شاخصهای قابل اندازه گیری، حرکت مجموعه را تکمیل یا تصحیح نمایید.» همچنین در حکم تصریح شده بود که نشانههای این تحول در اولین سال مسئولیت مشاهده شود.
اکنون با گذشت پنج سال از تمدید حکم، به نظر میرسد این تراز رسانهای حاصل نشده و فاصله رسانه ملی از یک رسانه اخلاق مدار و حرفهای بیشتر از قبل شده است به نحوی که ریزش مخاطب شدت بیشتری گرفته و تاثیرگذاری آن اندک و نارضایتی کنشگران عرصه سیاسی و فرهنگی افزون تر شده است.
شاید محدودیتهای مالی سازمان، برنامههای بلندپروازانه توسعه کمی شبکهها، بدون توجه کافی به بخش محتوا و البته شرایط سیاسی روز و مهمتر از آنها توسعه روزافزون فناوری دریافت شبکههای پخش ماهوارهای و ناتوانی در برخورد با دارندگان ماهواره، در این ناکامی موثر بوده اما هر چه که هست، انتظارات به حق رهبری حاصل نشده و اکنون نمیتوان مدعی شد که شاخصهای ذکر شده در حکم تمدید به دست آمده است.
در میان افرادی که برای جانشینی مطرح شدهاند، هر کدام ویژگیها و نقاط ابهامی دارند. مثلاً تصدی آقای رحمانی فضلی، میتواند دولت را توانمندتر کند و همگرایی و هم افزایی نیروها را بیشتر نماید، اما به نظر من قابلیتهای دکتر قالیباف، دقیقاً منطبق با نقایص سازمان صدا و سیماست و تصدی ایشان انتظار رفع نقایص را به خوبی تقویت خواهد کرد.
نگاهی به کارنامه قالیباف در طول تصدی فرماندهی نیروی انتظامی و دوره طولانی شهرداری تهران نشان میدهد، دو خصیصه عمده ایشان مخاطب مداری و موفقیت در تامین مالی است. در دوره فرماندهی نیروی انتظامی، ایجاد پلیس ۱۱۰ و ارتباط نزدیک با مردم، به خوبی انجام و نهادینه شد، ضمن اینکه تامین مالی برنامهها باعثشد پلیس به تراز بالاتری از اقتدار دست پیدا کند. ارتباط با دولت آقای خاتمی هم به شکل مناسب و رضایتمندی بود. در دوره شهرداری تهران هم سامانههای ۱۳۷ مربوط به فوریتهای شهری و سامانه ۱۸۸۸ مربوط به دریافت نظرات مردمی، همان مخاطب محوری را دوباره تقویت کرد و از سوی دیگر، تامین مالی مناسب شهرداری و انجام پروژههای سنگین شهری به وقوع پیوست.
مشکل امروز رسانه ملی نیز دقیقاً در این دو نقطه متمرکز شده است؛ یکی کمبود بودجه و تبعات آن که صدا و سیما را به سمت بنگاه پخش آگهیهای رنگارنگ پیش برده است و دیگری کم توجهی به مخاطب و نداشتن برنامه راهبردی مناسب برای جذب و پیشگیری از ریزش مخاطب که در افزایش نگران کننده مخاطبان ماهواره نمود یافته است.
قالیباف در دوره شهرداری تیم فرهنگی کارا، با فکر روز، مخاطب محور و موفق در طراحی پیامهای فرهنگی داشته است. ارتقا سطح فعالیتهای فرهنگی شهرداری به سطح معاونت شهردار و اجرای برنامههای فاخر در طول ده سال گذشته نشان میدهد، ایشان در این عرصه امکان موفقیت بیشتری نسبت به دیگران دارد. ضمن اینکه باید توجه داشت که خاستگاه سیاسی قالیباف، امکان تعامل سازندهتر و بهتری با دولت مستقر و البته منتقدان سیاسی را میدهد و در دورههای مدیریتی پیشین ایشان این امر به خوبی مشاهده شده است.
امید است هر کس که سکان رسانه ملی را به دست میگیرد به اهمیت این رسانه و وضعیت موجود فرهنگی کشور واقف باشد و این سازمان را در راه رسیدن به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی یاری کند.