در گفت و گو با ایلنا مطرح شد:
زنده نگاه داشتن جشنهای ایرانی نیاز جامعه امروز/ جشن امردادگان ؛ بازتاب نگاه زیست محیطی ایرانیان است/«الف»امرداد را دوباره به او بازگردانیم/ بزرگترین دستاورد شادی؛پویایی مردم و امید به آینده
امرداد یعنی جاودانگی و بیمرگی که در اندیشه آسمانی ویژگی خداوند است و همیشه نامیرا میماند. اما شوربختانه پس از مشروطه «الف» از نام امرداد افتاد تا ما ناخواسته واژه مرگ و نیستی را به کار ببریم. امیدوارم رسانهها، انجمنها و صدا و سیما تلاش کنند تا این واژهی ناراست و نازیبا از گاهشماری ما پاک شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا از اهواز، اشکان زارعی، دانشجوی دکترای تاریخ در گفت و گویی اختصاصی با ایلنا با تاکید بر زنده کردن جشن های ایران باستان، اظهار کرد: بر پایه آنچه آمارها و کارشناسان میگویند، این روزها جامعه ایرانی خشمگین، نگران و افسرده است. ناامیدی فزاینده، گسستها و شکافهای خانوادگی زیاد و مرزهای اخلاقی شکسته شده، همچنین نابهنجاریها نیز رو به افزایش است. ازسویی چون مردم دچار روزمرگی شدند کمتر به تاریخ و فرهنگ ایران میاندیشند٬ همچنین زیست بوم نیز روبه ویرانی و نابودی است که این دو جستار( موضوع) میتواند در آینده برای ایران چالش آفرین باشد.
وی افزود: در حال حاضر در این نابسامانی موجود ما میتوانیم با کمک جشنهای ایرانی که کم هم نیستند این نازسازگاریها وپیامدها را کاهش داده و مدیریت کنیم.
جشن و شادی ، راهکار چیرگی بر گرفتاری ها
زارعی با اشاره به اینکه جشنهای چند هزار سال پیش قابلیت حل مشکلات یا کم کردن بحرانهای امروز را دارد، افزود: راه چیرگی بر گرفتارهای امروز همین جشنها هستند؛ نیاکان ما هر ۱۷ روز یک جشن برگزار میکردند. برجستهترین کارکرد این جشها شادیکردن، باهم بودن، سپاسگزاری از خداوند برای آفرینش دادههای خداوندی و ارجگذاری این آفریدهها، سفارش به پاسداری از زیست بوم ایران و بازخوانی اسطورههای ایرانی بوده که خود در پیدایش و افزایش میهندوستی و غرور ملی کمک میکرد.
وی ادامه داد: ویژگیهای که برشمردم حلقههای گم شده امروز ما هستند. برگزاری همیشگی این جشنها، این ویژگیها را در روان، فرهنگ و سرشت ایرانیان نهادینه میکرد که برجستهترین دستاورد آن سرزندگی و پویایی مردم و امید به آینده و همبستگی ملی بوده است به همین دلیل نیاکان ما یورشهای سهمگین تاریخی را با سرافرازی پشت سر گذاشتهاند.
ستایش خداوند ریشه جشن های ایرانی
این فعال تاریخ درباره ریشههای دینی و ملی جشنهای ایرانی عنوان کرد: این جشنها بدین جهت دینی هستند که در آنها از ستایش خداوند و جهان آفرینش سخن گفته شده و ارزشهای اخلاقی در آنها سفارش شده است. بنمایه و پیام این جشنها وابسته به مذهب خاصی نیست و میشود بدون پیرایههای مذهبی هم برگزار شوند.
وی اضافه کرد: برای نمونه جشنهای آبانگان، خردادگان و تیرگان در ستایش جایگاه آب و باران در چرخه آفرینش هستند. یا امردادگان درباره درختان و گیاهان است.
زارعی درباره پیامدها و ایرادهای بزرگداشت این جشن ها یادآور شد: فراموش نکینم که پیام این جشنها با اسلام همخوانی دارند. این جشنها ملی هم هستند زیرا همیشه زمینه یکپارچگی همه ایرانیان را فراهم ساختهاند. از روزگار ساسانیان که ملیگرایی ایرانی دارای ریخت و ساختار ویژهای شد این جشنها همواره یکی از ستونهای ایران دوستی حتی پس از اسلام بودهاند.
همخویی ایران باستان و اسلام
این دانشجوی دکترای تاریخ که رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا نیز هست در ادامه با اشاره به اینکه جشنهای ایران باستان با اسلام همخویی دارند، تاکید کرد: پیام و سرشت آیینهای ایرانی خداگرایی است و با اسلام سازگاری دارد. برای نمونه در سورههای بقره، نحل، روم، فرقان و ... جایگاه آب، در سورههای رعد، یس، واقعه و طه نقش آتش٬ در سورههای شمس، انبیا، زمر و لقمان سودمندیهای خورشید و در سورهای رحمان، انعام، واقعه، ابراهیم و... نقش درختان و گیاهان ستوده شدهاست. که همین جستارها در جشنهای ایرانی نیز مطرح شده است.
وی افزود: تاریخ و فرهنگ ایرانی این برجستگی را نسبت به دیگر کشورهای مسلمان دارد که از دو تاریخ و فرهنگ درخشان ایران پیش از اسلام و ایران دوره اسلامی برخوردار است. از هم آمیختگی این دو، آموزهای پدید آمده به نام ایرانیت و اسلامیت که از ۱۴۰۰ سال گذشته تا امروز در رویدادهای سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی ما و حتی جهان اسلام نقشی سترگ داشته است.
فلسفه جشن های ایران باستان
زارعی درباره فلسفه کلی جشنهای ایران باستان گفت: ما در ایران باستان بیش از ۲۰۰ جشن داشتیم. اما ۲۱ جشن همگانیتر و ملیتر بود که ریشههای پیدایی و چرایی آنها را در ۳ گروه باید دسته بندی کنیم. گروه اول، جشنهای ماهانه که ۱۲ جشن بودند. گروه دوم، جشنهای گهنبار که ۶ جشن بود و از چگونگی آفرینش جهان در۶ بخش آسمان، آبها، زمین، گیاهان، درختان، جانوران و انسان سخن میگفت.
وی ادامه داد: خود این جشنها نشان دهنده خداپرستی ایرانیان و نگاه اندیشمندانه نیاکانمان بوده است و گروه سوم، جشن شبچله٬ سده و نوروز بوده است.
این فعال تاریخ درباره جشن های ماهانه و به ویژه ماه امرداد تشریح کرد: جشن امردادگان در هفتم امرداد برپا میشده است. در گاهشماری ایران باستان ۳۰ روز ماه، ۳۰ نام داشت. از سویی ۱۲ نام ماه هم ۱۲ نام داشتند که خود بخود هر ماه در یک روز، نام ماه و نام روز برابر میشد که آن روز را ایرانیان جشن میگرفتند.
زارعی یاد آور شد: ما ۱۲ جشن بر پایه برابری نام روز و ماه داشتیم. همه این جشنها درباره ارجگذاری آفریدههای خداوند بود. افزون بر جشنهایی که پیشتر نام بردم از جشن بهمنگان یاد میکنم که درباره جانوران و چارپایان است و یا جشن امردادگان که پیرامون پاسداری از گیاهان و درختان است. این جشنها نمایانگر نگرش خردمندانه و انسانی ما ایرانیها در هزاران سال پیش بوده است.
الف امردادگان را برگردانید
وی درباره خاستگاه کلمه امرداد توضیح داد: واژه امرداد برگرفته از واژههای امرتات و امردات است که از دو بخش«الف» که به چم (معنی) نه و« مر» به چم مرگ و نیستی است که روی هم به معنی بیمرگی و جاودانگی آمده است. در اندیشه آسمانی، امرداد ویژگی خداوند است که همیشه نامیرا میماند. اما نماد زمینی امرداد، درختان و گلها هستند. به زبانی دیگر امرداد، نگهبان رستنیها و گیاهان است.
زارعی با اشاره به اینکه شوربختانه پس از مشروطه « الف» از نام امرداد افتاد تا ما ناخواسته واژه مرگ و نیستی را به کار ببریم، بیان کرد: امیدوارم رسانهها، انجمنها و صداو سیما تلاش کنند تا این واژه ناراست و نازیبا از گاهشماری ما پاک شود زیرا خود واژه امرداد برآیند نگرش خوشبینانه و امیدوارانه ایرانی است که فقط از زندگی و بودن سخن میگوید.
چگونگی برپایی جشن امردادگان
زارعی درباره چگونگی برپایی جشن امردادگان گفت: این جشن بر پایه گاهشماری باستانی هفتم امرداد بوده اما در حال حاضر هممیهنان زرتشتی این جشن را بر پایه روزشمار خورشیدی در سوم امرداد گرامی میدارند.
وی افزود: در چنین روزی مردم به درون جنگلها، باغها، دشتها و کنار آبشارها رفته با شادی و پایکوبی از خداوند بابت آفرینش درختان و گیاهان سپاسگزاری کرده و به فرزندان خویش نیز کارسازی آنها را در چرخه هستی گوشزد میکردند. ایرانیان باستان زیرکانه با زبان ساده جشن، هم آموزش و پرورش میدادند و هم شادی را به شهروندان پیشکش میکردند. جشن امردادگان بازتاب نگاه زیست محیطی ایرانیان است.
مصداق های جشن امردادگان در فرهنگ امروز ایران
زارعی در باره مصداق جشن امردادگان در فرهنگ امروز ایران نیز گفت: نمونههای آن در همه جا قابل مشاهده است، در فرش ایرانی شما همیشه گل و گیاهان را میبینید در صنایع دستی، پوشاک و پارچههای ایرانی افزون بر ریخت درختان و رستنیها، از بته جقه که نشان دهنده درخت سرو است، در کاشیکاری، نگارگری و به ویژه مینیاتور اندیشه سبز ایرانی به خوبی نمایان است.
این فعال حوزه تاریخ اشاره کرد: در ادبیات تا آغاز مشروطه بیش از ۱۵۶ چکامه سرای ایرانی درباره گل و گیاه چامه سرودهاند همچنین واژه «پردیس» نیز نمایشگر باور مردم ایران به درختان و گیاهان است زیرا باغهای آنان که پردیس خوانده میشد بسیار زیبا و دلانگیز بوده که در نگاه بیگانگان همچون بهشت دیده شده است. به همین شوند (دلیل) اعراب و یونانیان واژههای فردوس و پارادایز را از ریشه پارسی پردیس گرفتهاند.
وی ادامه داد: در فرهنگ مردم، درخت سرو نماد راستقامتی، استواری و آزادگی بوده همچنین گل نیلوفر نیز نماد زندگی به شمار میآید. ما ریخت و چهره اینها را به همراه درخت بلوط، انگور، انار و گل زنبق در مهرازی( معماری) خود در تخت جمشید، تاق بستان، تیسفون و... به زیبایی میبینیم.
زارعی عنوان کرد: ایرانیان آنچنان به جنبههای روانی و زیباشناختی طبیعت آگاهی داشتند که برای هریک از روزهای ماه نام گلی را برگزیدند. چنانکه نماد ماه امرداد گل زنبق بود یا برای تیر گل بنفشه و شهریور گل ریحان را نامگذاری کرده بودند. به همین شوند است که در آغاز گفت و گو جشنهای ایرانی را دارای بستر محیط زیستی دانستم. به گواه تاریخ، ایرانیان پایهگذار نخستین فرهنگ زیست محیطی هستند.
ایرانیان پایه گذار فرهنگ زیست محیطی
وی با بیان این نکته که ایرانیان پایه گذار فرهنگ زیست محیطی بودند، تاکید کرد: ایرانیان باستان پیش و بیش ازفرهنگها و کشورهای دیگر پی بردند جهان آفرینش ازچهار آخشیج ( عنصر) آب، آتش، هوا و خاک فراهم آمده که آلودگی یا ویرانی هریک از این آفریدهها زمینهساز نابودی زندگی انسان میشود. چیزی که ما به روشنی در زیستگاه امروز ایران میبینیم. به همین شوند رفتارهای روزمره، گفتار، آیینها و جشهای آنان برای پاکیزه نگهداشتن و پاسداری از این چهار آخشیج و همه زیست بوم ایران بوده است.
وی افزود: چنان که هردوت میگوید مردم ایران در آبهای جاری پیشاب ( ادرار) نمیکنند و آب دهان نمیاندازند. یا استرابون میگوید ایرانیها برای صرفهجویی آب، یک دستگاهی به نام آبزن را برای شست وشو به کار میگیرند که شاید بشود گفت همین وانهای امروزی بوده است. حتی برای پالایش هوا کندر، عود، گلاب و گیاهان خوشبو در هوا پخش میکردند.
به ایرانی بودنمان ببالیم
زارعی با اشاره به این نکته که ما باید ببالیم که ایرانی هستیم، اضافه کرد: نیاکان ما هزاران سال پیش در پاسداشت هستی و زیست بوم، چنین باورها و کردارهایی داشتند اما باید شرمسار هم باشیم که امروز هنوز اندر خم یک کوچهایم.
این دانشجوی دکترای تاریخ در پایان یادآور شد: جشنهای ایرانی سرشار از آموزههای اخلاقی، انسانی، دینی و کاربردی هستند که کشور ما اکنون به آنها نیاز دارد. به آسانی میشود با زنده کردن و برگزاری این جشنها تا اندازهای شادابی، اعتماد و امیدواری در میان شهروندان پدیدار کرد. فراموش نکنیم اگر ما در برابر شناسه ملی( هویت) خود کوتاهی کنیم هم کشورهای همسایه دست به دزدی این آیینها زده و به نام خود در یونسکو ثبت جهانی میکنند .