در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
بررسی علل عدم استفاده از مربیان بومی در فوتبال خوزستان/استقبال تیمهای خارجی از مربیان خوزستانی
یک کارشناس فوتبال در گفتوگو با ایلنا به بررسی علل و چراییِ عدم استفاده از مربیان بومی در فوتبال خوزستان پرداخت.
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، بحث عدم استفاده مناسب از مربیان و بازیکنان مستعد خوزستانی، مدت هاست که به عنوان یک مطالبه عمومی در این عرصه مطرح شده و میتوان دلخوری پیشکسوتان خطه فوتبال خیز خوزستان را در اکثر رسانهها و فضای مجازی مشاهده نمود.
در این خصوص به سراغ یکی از پیشکسوتان و کارشناسان مطرح فوتبال خوزستان رفتیم تا به بررسی این موضوع بپردازیم.
امین یزدانی که مدت هاست تحلیلهای فوتبالیاش در سطح استان، ملی و حتی اروپایی، طرفداران زیادی را به خود جلب نموده است، در پاسخ به این پرسش که از نظر شما یک مربی فوتبال، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟، گفت: بیشک مربیگری در رشته جذابی بنام فوتبال همانند سایر رشتههای ورزشی نیاز به فاکتورهای کلیدی چون: ذات، جوهره، دانش، تجربه، مدیریت و اشراف به دانش روانشناسی دارد.
یک مربی علاوه بر دانش و تجربه، به ابزارهای فراوان دیگری نیز نیاز دارد تا بتواند در این عرصه سخت و دشوار، موفقیت را در آغوش بگیرد و اندک اندک خود را به مدارج بالاتری در مقوله مربیگری برساند، زیرا مربیگری تلفیقی از مولفههای فراوانی است که هر کدام مکمل دیگری بوده و بدون پیمودن این مسیر طولانی و سخت، هیچ مربیای موفق نخواهد بود.
مربیگری در فوتبال ذاتی است که صد البته جوهره، دانش و پیمودن دورههای نوین آموزش، مدیریت و تجارب فراوانِ ناشی از بازی در سطحی متوسط و بالا، میتواند او را در این وادیِ سخت کمک کند تا بتواند مراحل و نردبان ترقی و موفقیت را یکی یکی بپیماید.
موفقیت در مربیگری یک شبه حاصل نمیشود و برای اینکه مربیای موفق شد، ابتدا باید از ردههای سنی پایه شروع بکار کند و پس از کسب تجربههای فراوان از این خاستگاه، کم کم در ردههای بالاتر بعنوان دستیار مشغول بکار شده و پس از کسب تجارب فراوانِ تلخ و شیرین، اقدام به هدایت باشگاههای بزرگ نماید.
میتوانید برای توضیحات داده شده، یک مصداق ذکر کنید؟
مربیای که برای مثال میتوانم دربارهاش صحبت کنم که تمامی فاکتورها را طی سالها ممارستِ طی کرده و از قضا به موفقیتهای فراوان داخلی و منطقهای دست یافته ، امین سبحانیاست. مربی ۵۲ سالهای که هم اکنون هدایت باشگاه لیگ برتری زسکای تاجیکستان را برعهده دارد.
این مربی بومی و خوزستانی فوتبال کشور مدتها در کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عمان و همچنین تاجیکستان مربیگری کرده است. که از او به عنوان یکی از نخستین مربیان جوانِ لژیونر فوتبال ایرانی نام برده میشود.
سبحانی سابقه مربیگری در کشور قطر را دارد و همچنین روی نیمکت تیم مجیس کشور عمان نیز نشسته و این تیم را در رقابتهای باشگاهی لیگ عمان از اواسط فصل که بحرانزده بود هدایت کرد و نتایج قابل قبول هم گرفت و مانع سقوط این تیم به رده پایین شد.
او تجربه مدرک مربیگیری A کنفدراسیون آسیا را در کارنامه دارد و مدت ۲۰سال سابقه و تجربه مربیگری در همه سطوح فوتبال را سپری کرده است.
این را هم بگویم که او پس شیوع بیماری کرونا و تعطیلی فعالیتهای فوتبال تاجیکستان به وطن برگشت. سبحانی به زوایا، فضا و فرهنگ فوتبال خوزستان بخوبی آشنایی دارد، زیرا او مدت ۸ سال در ردههای مختلف آکادمی فولاد مشغول بکار بود و به فوتبال استان و کشور اشراف کاملی دارند.
سبحانی که بسیار علاقهمند بود تمام تجربیات خود را که حاصل سالها کار درخارج از کشور در عرصه مربیگری بود، در اختیار فرزندان استانی قرار دهد که عاشقانه به آن مهر میورزد، اما متاسفانه مدیران فوتبال خوزستان چنین فرصتی را در اختیار این مربی قرار ندادند و او مجددا برای هدایت باشگاه زسکا راهی کشور تاجیکستان شد، کشوری که در یک دهه اخیر، روند رو به رشدی را در تمامی زمینههای فوتبال روز جهان سپری میکند و بدون شک در آیندهای نزدیک ازفوتبال این کشور بسیار خواهیم شنید.
حالا چرا در خوزستان نباید از مربیان لژیونری چون ایمان زال، رضا پرکاس که بیش از دو دهه در سطح اول فوتبال آلمان کار می کند و مدرس بین المللی فیفا هست و چندبار هم تا آستانه هدایت یکی از پرطرفدارترین تیم های لیگ برتر فوتبال کشور پیش رفت، سید مجتبی مرتضوی و همچنین از مربیان داخلیِ مجربی چون سعید نعیمی، سلیم شریعتی و مربیان جوانی چون جواد زرگانی، سعید باوی، مهدی افشاریان، محمد غانمیان پور، غلام خلیفه، کمال یوسفی و حسن و محسن عساکره، رسول عیودی، احمد قنواتی، ولید عساکره، مهدی تیموری، رسول حلفی، علی خنافره، سمیر و کریم شاوردی و مرتضی رستمی، استفاده شود؟ اینجاست که باید گفت: براستی چرا مدیران فوتبال خوزستان از چنین سرمایههایی براحتی میگذرند؟ سرمایههایی که میتوانند تغییر و تحولاتی بنیادی را در فوتبال خوزستان ایجاد کنند.
تا کی رابطه، لابیگری، باند بازی و غریبه پرستی چون بختک بر جان فوتبال خوزستان افتاده و از درون چون خوره به جان این تنهاترین عشق بچههای سرزمین نفت و نخل و آفتاب و فوتبال افتاده است؟ .
پیشنهاد شما برای جلوگیری از هدر رفت این استعدادها چه در زمینه مربیگری و چه بازیکن، چیست؟
مدیران و تصمیمگیران فوتبال خوزستان و به خصوص کشورمان، باید در نگاه و رویکرد خود نسبت به پدیده جهانشمولی بنام فوتبال، تغییراتی بنیادی بدهند، زیرا امروزه در کشورهای صاحب فوتبال، تربیت مربی بسیار مهم تر از تربیت و پرورش بازیکن است، زیرا با پرورش و تربیت مربیان جوان که میبایست آنها را با آخرین روشها و متدهای مربیگری نوین فوتبال جهان، تعلیم، پرورش و آموزش داد و با فراهم نمودن امکانات و زیرساختهای مناسب، براحتی میتوان با شیوههای نوین استعدادیابی، بازیکنان مستعد را شناسایی، پرورش و شکوفا کرد؛ بازیکنانی که در چنین فضایی پرورش مییابند، قادرند هم تغذیهکننده باشگاههای کشورمان باشند و هم به خارج از استان و کشور، ترانسفر شوند تا از این طریق باشگاهها درآمدزایی کنند و هم در نهایت شاهد تیمهای ملی قوی و با کیفیتی در تمامی ردههای سنی کشورمان در آیندهای نزدیک، خواهیم بود.
گفتوگو: ذوالفقار شریعت