ارتکاب جنایت با انگیزه ازدواج با شخص دوم
بررسی فرضیه «ارتکاب جنایت با انگیزه ازدواج با شخص دوم» در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به اثبات این فرضیه و شناسایی پسردایی مریم بنام «حسین. ه»(۵۰ ساله) شدند.
در ساعت ۴۵:۰۶ مورخه ۶ آذر سال ۹۲ وقوع یک فقره آتش سوزی یک دستگاه خودرو به کلانتری ۱۴۰ باغ فیض اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری و ایستگاه آتش نشانی در محل اعلام شده، واقع در خیابان ابوذر – نبش خیابان تاجیک، اقدامات جهت اطفای حریق یک دستگاه خودرو سمند زرد رنگ انجام و آتش سوزی پیش از گسترش آن به تمامی قسمتهای خودرو خاموش شد.
کشف جسد در داخل صندوق عقب خودرو:
با انجام عملیات اطفای حریق، بازرسی داخل خودرو توسط مأموران کلانتری و ایستگاه آتش نشانی انجام و از داخل صندوق عقب خودرو، جسد مردی حدودا ۵۰ ساله که از ناحیه پشت سر دچار شکستگی ناشی از اصابت جسم سخت شده بود، کشف شد.(با توجه به اقدام سریع مأمورین ایستگاه آتش نشانی در کنترل و اطفای حریق، هیچگونه آسیب ناشی از آتش سوزی به جسد نرسیده بود).
پرونده در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ:
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویزه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شناسایی هویت مقتول:
با بررسی ارکان خودرو سمند زردرنگ، مشخص شد که خودرو متعلق به جسد کشف شده بنام «مجید. ق»(۴۷ ساله) است که بنا بر اظهارات اعضای خانوادهاش(همسر و سه دختر)، در تاریخ ۴ آذر سال ۹۲ از خانه خارج شده و دیگر به محل سکونتش واقع در شهر کرج مراجعت نداشته. در ادامه تحقیقات نیز مشخص شد که خانواده مقتول یک روز پس از مفقود شدن وی با مراجعه به پلیس آگاهی کرج اقدام به طرح شکایت با موضوع «فقدان افراد» کردهاند.
همسر مقتول در پرونده فقدان همسرش عنوان کرده بود: «همسرم در ساعت ۵ صبح روز ۴ آذر سال ۹۲ طبق روال هر روز و به قصد بردن سرویس مدرسه از خانه خارج شده اما پس از آن، دیگر به منزل مراجعه نکرده و پاسخگوی تماسهای تلفنی بنده و دخترانش نیست».
تحقیقات یکساله در اداره دهم پلیس آگاهی:
در ادامه رسیدگی به پرونده قتل «مجید. ق»، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی اولیه به هیچگونه اطلاعات قابل بهره برداری که آنان را در کشف پرونده کمک کند، دست پیدا نکردند اما همچنان تحقیقات پلیسی – تخصصی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار داشت تا نهایتا اطلاعاتی در خصوص وجود اختلاف مابین مقتول و همسرش بدست آمد که نشان میداد همسر مقتول بنام «مریم»(۴۲ ساله) چندین بار قصد متارکه از همسرش را داشته اما مقتول با این درخواست مخالفت کرده، اما مریم در همان تحقیقات اولیه به شدت منکر داشتن هرگونه اختلاف با همسرش و تلاش برای متارکه میشود
شناسایی نفر دوم:
با وجود انکار مریم در خصوص داشتن هرگونه اختلاف با مقتول، بررسی فرضیه «ارتکاب جنایت با انگیزه ازدواج با شخص دوم» در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به اثبات این فرضیه و شناسایی پسردایی مریم بنام «حسین. ه»(۵۰ ساله) شدند. تحقیقات پلیسی در خصوص حسین. ه نیز نشان داد که وی با وجود داشتن سه فرزند، چندی پیش از همسرش متارکه نموده است.
با توجه به اطلاعات بدست آمده و به منظور جلوگیری از انکار دلایل بدست آمده در خصوص تلاش حسین و مریم جهت ازدواج با یکدیگر، کارآگاهان این دو نفر را تحت مراقبتهای پلیسی قرار داده و سرانجام در مورخه ۲ اسفند سال جاری، هر دو نفر آنها را همراه با یکدیگر دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
اعتراف به جنایت:
با وجود کلیه دلایل و قرائن بدست آمده، «حسین» و «مریم» در تحقیقات اولیه منکر هرگونه اطلاع از نحوه ارتکاب جنایت شده و ارتباط خود را صرفا به رابطه خویشاوندی نسبت میدهند اما با توجه به دلایل بدست آمده، تحقیقات جداگانه از هر دو نفر آغاز و سرانجام حسین به ارتکاب جنایت اعتراف مینماید.
حسین در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «من و مریم از زمان مجردی به یکدیگر علاقهمند بوده و حتی قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم اما به علت مخالفتهای شدید هر دو خانواده بویژه خانوادهٔ مریم، موفق به ازدواج نشده و هر کدام جداگانه تشکیل خانواده دادیم؛ از یکدیگر هیچ اطلاعی نداشتیم تا اینکه در مراسم بزرگداشت یکی از بستگان - پس از چندین سال بیخبری - همدیگر را ملاقات کردیم؛ از آنجا بود که با یکدیگر تماس پیدا کرده و مریم در صحبتهایش عنوان میکرد که از زندگیاش راضی نیست و قصد داشته تا از همسرش متارکه نماید اما وی حاضر به این کار نشده است. همین موضوع انگیزهای شد تا برای رسیدن به یکدیگر، طرح نقشه قتل را بریزیم.
مریم کلید درب ورودی مجتمع محل زندگیاش را تهیه کرد و در اختیار من قرار داد. ساعت ۴ صبح مورخه ۴ آذر سال ۹۲ در انباری داخل پارکینگ پنهان شدم؛ پیش از آن مریم گفته بود که همسرش هر روز ساعت۵ صبح و به قصد بردن سرویس مدرسه از خانه خارج میشود. زمانیکه مقتول به قصد سوار شدن به ماشین، به پارکینگ آمده بود، از پشت سر به او حمله کرده و با میلگردی که برای[ارتکاب جنایت] آماه کرده بودم، چند ضربه به ناحیه سر و گردنش مقتول وارد کردم؛ پس از چند دقیقه، مریم به پارکینگ آمد و با کمک یکدیگر جسد را داخل صندوق عقب گذاشتیم. بلافاصله مریم، پیش از بیدار شدن بچهها مجددا به خانه بازگشت و من نیز ماشین مقتول را در حالیکه جسد در داخل صندوق عقب آن بود، از مجتمع خارج کردم. تاکسی را تا شهریار منتقل کرده اما بواسطه روشن شدن هوا مجبور شدم ماشین را بیرون از خانه پارک کرده تا پس از تاریک شدن هوا به تهران بیایم. پس از تاریک شدن هوا، ماشین را به تهران – خیابان ابوذر(محل اعلام حریق خودرو) برده و در تاریکی شب و با استفاده از خلوتی خیابان آنرا آتش زده و به سرعت از محل دور شدم».
با توجه به اعترافات صریح حسین در خصوص طراحی جنایت و معاونت همسر مقتول در جنایت، مریم نیز که چارهای جز اعتراف بیان حقیقت نداشت، سرانجام لب به اعتراف گشود و تمامی اظهارات پسرداییاش را تأیید کرد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح هر دو متهم، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و هر و هر دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند.»