خبرگزاری کار ایران

سید محمد مهاجر نمونه یک جوان موفق در حوزه کسب و کار

سید محمد مهاجر نمونه یک جوان موفق در حوزه کسب و کار
کد خبر : ۱۰۲۷۳۹۱

در این بخش قصد داریم دکتر سید محمد مهاجر جوان پرتلاش اصفهانی که در طی سال‌های اخیر و با وجود فشار تحریم‌ها توانسته است نقش مهمی در کسب و کارهای برندینگ و دیجیتال مارکتینگ ایفا نماید را به شما معرفی کنیم.

وی متولد 1362 در اصفهان، نویسنده، مترجم و پژوهشگر در حوزه های مختلف اقتصادی است و همزمان سردبیر و مدیر مسئول پایگاه خبری سی نیوز و نشریه برند آفرین است. نشریه ای که توانسته با مباحث مهم اقتصادی و بهره جستن از کارشناسان صاحب نظر به یکی از نشریات مهم  تبدیل شود.

این پژوهشگر جوان در هر شماره از این نشریه سعی دارد ضمن درج مطالب مفید آموزشی به یکی از مهمترین معضلات کنونی کشور در اقتصاد بپردازد و ضمن بررسی دقیق موانع و مشکلات بخش های مختلف، پیشنهادات سازنده ای را نیز به مخاطبین و علاقمندان اقتصادی ارائه دهد.

محمد مهاجر در تلاش است توان خود را به آموزش و پژوهش به کار بگیرد و معتقد است بزرگترین خلاء امروز کشور عدم آموزش های لازم در  موضوعات کسب و کار است. وی از جمله افرادی است که عقیده دارد که مباحث اقتصادی را باید در کودکی و از دبستان وارد آموزش و پرورش کنیم و در ادامه می گوید:

«این در حالی است که در هیچ مقطعی از آموزش­های کلاسیک، کتاب یا جزوه ای با موضوعیت کسب و کار در شیوه نامه های درسی گنجانیده نشده است!»

سید محمد مهاجر نمونه یک جوان موفق در حوزه کسب و کار

به همین خاطر گفت و گویی با این پژوهشگر جوان داشته ایم که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم. نخستین سوال خود را از این موضوع شروع می کنیم که هر فردی چه زمان باید شروع به آموزش های  لازم در زمینه مسائل اقتصادی برای آینده خود کند؟

خیلی از دانشجویان و علاقمندان کسب و کار این سوال را به گونه­های متفاوتی از من پرسیده اند. بنده معتقدم که اقتصاد یکی از مهمترین موضوعاتی است که سیستم آموزشی کشور می بایست جدی تر آن را وارد کتب درسی بکند. روشن است که اگر جامعه از نظر اقتصاد اصلاح شود فضای بهتری برای موضوعات دیگر به وجود خواهد آمد. در حال حاضر چیزی مهمتر از اقتصاد در کشور ما ارجحیت ندارد. و همان طور که بزرگان ما در مورد این قضیه گفته اند؛ اقتصاد زیر بنای انسان است و جالب تر اینکه همه ادیان ومذاهب نسبت به کسب معاش حلال و در کل اقتصاد، جملاتی ارزشمندی را از طرف خداوند به انسان منتقل کرده اند. تا جایی که خیلی از علمای دینی ما معتقد هستند که باید سه مقوله معاد، معاش و معاشرت را به طور یکسان در کودکان پرورش داد.

با این وجود آیا مشکل اقتصاد ایران با پرورش نیروی متخصص حل خواهد شد؟

قطع به یقین بخش مهمی از مشکلات اقتصادی کشور عدم آگاهی از کسب و کارهای موجود است و مقصر اصلی این ناآگاهی متوجه سیستم آموزشی کشور خواهد شد.

در گذشته اقتصاد دانان می گفتند که اقتصاد از یک ریال شروع می شود. اگر معلم به دانش آموز بیاموزد که چطور و به چه نحوی می تواند از مقدار پولی که در اختیار دارد استفاده کند، این کودک در آینده می آموزد چگونه باید با حقوق و درآمدی که دارد زندگی خود را مدیریت کند. و از همه مهمتر اینکه ارزش هر چیزی را بهتر درک می کند. حال شما تصور کنید اگر همین 80 میلیون جمعیت کنونی ایران به این درک اقتصادی رسیده باشیم و در طول روز فقط یک دانه برنج صرفه جویی کنیم، ماهی چند هزار تن برنج می توانیم به اقتصاد کشورمان کمک کنیم.

همان طور که اشاره کردم به خاطر نیازی که انسان به پول و سرمایه دارد باید سیستم آموزشی نیز در موضوعات تربیتی، اقتصاد را بیش از هر چیز دیگری آموزش دهد. بسیاری از افرادی که ما از دور و نزدیک خود می شناسیم به خاطر مشکلات اقتصادی تحصیلات خود را در مقطعی رها می کنند.

چون به این نتیجه می رسند که تحصیلات نمی تواند کسب و کاری را برای آنها فراهم کند. به همین دلیل مجبور می شوند به مشاغل بی خاصیتی روی بیاورند. اینجا سیستم آموزشی از دو ناحیه ضرر کرده است. از یک طرف پول و وقت و انرژی خود را تلف کرده، چون یک نیروی ماهر پرورش نداده است و از یک طرف فردی غیر متخصص را روانه جامعه کرده که آبستن ورود به مشاغل کاذب است. و همه این موضوعات به عدم آموزش صحیح بر می گردد.

به همین خاطر است که من در طول این سالها همه تلاشم را روی آموزش متمرکز کرده ام. چه کلاسها و همایش هایی که برگزار می کنم و چه مقالاتی که انتشار داده ام و حتی نشریاتی هم که روی آن سرمایه گذاری دارم، همه و همه با محوریت آموزش بوده است. چرا که این خلاء را در همان سالهای دانشکده پی بردم و تا جایی که توان داشته باشم به عنوان یک هدف والا آن را دنبال می کنم.

راهکار شما برای موضوع آموزش چیست؟

من همه چیز را شبیه پروسه برند سازی می بینم. تخصص به من آموخته که هر فردی باید مراحلی را بگذراند تا تبدیل به یک برند شود. همه ما در مشاغلی که هستیم این ظرفیت را داریم که بتوانیم تبدیل به یک برند شویم.

امکان دارد بیشتر در مورد برند سازی توضیح دهید؟

پروسه برند سازی یا برندسازی شخصی دارای مراحلی است. سه مرحله ای که من همیشه روی آن تاکید دارم، نخست کسب مهارت است. مثلا ما می خواهیم رانندگی یاد بگیریم.

به طور معمول باید کنار دست فردی بنشینیم که مهارت لازم را دارد تا نحوه گرفتن فرمان و عوض کردن دنده و کلاژ و غیره را یاد بگیریم. بعد کم کم که یک مقداری با این مسائل آشنا شدیم وارد آموزشگاهی می شویم و به صورت تئوری و عملی آموزش می بینیم. و بعد هم اگر قابلیت رانندگی را داشتیم و آن مرجع تایید کرد که ما آموزش لازم را در رانندگی دیده ایم به ما گواهینامه  بدهد. ولی آیا اینجا راننده قابلی شده ایم؟ خیر.

ما باید بارها پشت ماشین بنشینیم و ممکن است تصادف بکنیم و ممکن است در رانندگی خطا داشته باشیم. ولی کم کم یاد می گیریم و به اصطلاحی ملکه ذهن ما خواهد شد که بدون تعلل دنده عوض کنیم و به صورت ناخودگاه خیلی راحت رانندگی کنیم و با مهارت بیشتر تبدیل به یک انسان حرفه ای در رانندگی شویم. اینجا به تعبیری از مرحله اسکیل وارد مرحله پروفشنال می شویم. یعنی دومین مرحله تبدیل شدن به یک انسانی که قرار است یک برند باشد. ولی آیا ما مایکل شوماخر شده ایم؟ خیر. به هیچ وجه.

اگر قرار است مایکل شوماخر شویم باید فکر و ذکر و خوراکمان رانندگی شود. یعنی همه زندگی ما کسب مهارت های بیشتر نسبت به رانندگان دیگر شود. اینجا ما به  یک متخصص تبدیل می شویم. به یک نمونه ای از انسانهای اکسپرت. برای واضح شدن این موضوع یک مثال دیگر می آورم.

من اگر قرار باشد پزشک شوم باید رشته تجربی را در دبیرستان خوانده باشم و بعد امتحان کنکور بدهم و بعد در کنکور که قبول شدم هفت سال درس بخوانم و یک پزشک عمومی شوم که بتواند کارت نظام پزشکی خود را دریافت کند. اینجا تازه من آن لاینسس و یا مدرک مهارت را دریافت کرده ام. بعد به صورت عملی وارد کار تجربی می شوم و به مداوای بیماران می پردازم و دهها تجربه را کسب می کنم و وارد مرحله ای می شوم که به اصطلاحی به یک پزشک پروپرشنال تبدیل می شوم. ولی آیا اکسپرت شده ام؟ خیر! من اینجا باید دوره تخصص و فوق تخصص را بگذرانم. مقالات و کتاب های متعددی را مطالعه کنم. اینجاست که من تبدیل به اکسپرت خواهم شد.

اینجاست که می توان ادعا کرد که مراحل آموزشی را به درستی گذرانده ام و تبدیل به شخصیت مثمر ثمری شده ام. هیچ کس توقع ندارد که این موضوع آموزش که شبیه برند سازی است یک شبه حل شود.

ولی به هر حال این سیستم آموزشی باید همت بگمارد و طوری همه مراحل پرورش متخصص را کنار هم بچیند که ما در آینده تقریبا همه افراد جامعه تخصص لازم در مورد اقتصاد و حوزه تخصصی خود را کسب کرده باشند و این معضل تورم و فقری که امروز گریبان گیر جامعه است از کشور ما نیز رخت بربندد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز