خبرگزاری کار ایران

اولین سالگرد درگذشت مدیر نشر کارنامه برگزار شد؛

زهرایی، مردی که صنعت نشر را به هنر نشر تبدیل کرد

زهرایی، مردی که صنعت نشر را به هنر نشر تبدیل کرد
کد خبر : ۱۹۶۴۷۹

زهرایی صفت‌های زیادی داشت. اول ارتقای سطح کتابفروشی و دوم ارتقای فیزیک کتاب تا جایگاه یک اثر هنری / جهان زهرایی محدود به نشر کارنامه نمی‌شد. این را در تنوع فعالیت‌هایش می‌توان دید / باید دید چگونه می‌توانیم انسان‌های بزرگی مثل دریابندری و زهرایی را توسعه دهیم که در آینده از دستشان ندهیم؟

آیین بزرگداشت «محمد زهرایی» مدیر انتشارات کارنامه؛ عصر روز دوشنبه(۲۷ مرداد) در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ این مراسم که به مناسبت اولین سالگرد درگذشت محمد زهرایی، مردی که صنعت نشر را به هنر نشر تبدیل کرد؛ با حضور دوستان ناشر زنده یاد زهرایی و جمعی دیگر از هنرمندان اهل قلم و فرهنگ برگزار شد.

در این مراسم پس از اینکه «نجف دریابندری» نتوانست برای سخنرانی روی سن حاضر شود، فیلم کوتاهی که مربوط به سخنرانی «محمد علی موحد» بود؛ پخش شد.

پس از آن «مهدی فیروزان»، مدیرعامل شهر کتاب با ابراز خوشحالی از حضور در جمع چهره‌های تأثیرگذار بر زندگی‌اش، گفت: زهرایی ابعاد گوناگونی داشت چه در حوزه کاری و چه اخلاقی و رفاقت. چیزی که دغدغه‌ی سال‌های مرا تشکیل می‌دهد، دغدغه‌ای که زهرایی نیز با آن مواجه بود؛ این بود که توسعه امری اجتناب ناپذیر است. توسعه چیزی است که در نهایت انسان را دربرمی‌گیرد.

فیروزان اظهار داشت: در دنیای امروز اگر همراه توسعه داده نشویم یا منزوی می‌شویم، یا منفعل. اگر بدانیم کسانی مثل زهرایی در این توسعه دست دارند آن وقت این یک مجلس صرف نیست، مجلسی است برای توسعه زهرایی در آینده. چگونه می‌توانیم انسان‌های بزرگی مثل دریابندری و زهرایی را توسعه دهیم که در آینده از دستشان ندهیم؟ ما باید بیاموزیم که چه بیاموزیم.

او با اشاره به اینکه فرهنگ بخش بزرگی از تمدن ما را می‌سازد؛ گفت: این آدم‌ها کسانی هستند که تمدن‌ساز می‌شوند. بسیاری از مشکلات امروز ما حاصل پیش‌فرض‌هاست. به قول چارلی چاپلین «تا وقتی نتوانی پیش‌فرض‌های امروزت را تغییر دهی، اشتباهات امروزت را هم نمی‌توانی تغییر دهی» ما به اندازه توسعه حضور داریم نه به اندازه فقدان و غیبت‌مان. زهرایی در مسیر توسعه حضور داشته در نتیجه خود و کارنامه‌اش ماندگار است.

فیروزان افزود: جهان زهرایی محدود به نشر کارنامه نمی‌شد. این را در تنوع فعالیت‌هایش می‌توان دید. این تنوع در حوزه کاری زهرایی باعثمی‌شد که هرگز جا نماند. اداره کردن یک نشر موفق در این سال‌ها کاری دشوار است. از حیثامکانات بازار، رقبا، پر شدن اوقات فراغت با چیزهایی غیر از کتاب. همه و همه کار را مشکل‌تر می‌کند. اما او هرگز بازنماند. در برابر مشکلات نمی‌ایستاد و راه‌حلشان را پیدا می‌کرد. آیا امروز می‌توانیم زهرایی را با فوت متوقف کنیم؟ هرگز.

فیروزان ادامه داد: توسعه در گروی نو به نوست. در این مجلس عهد ببندیم این یادگیری در زندگی زهرایی را توسعه دهیم، چراکه توسعه در گروی یادگیری است. به یادگیری توجه کنیم.

پس از آن فیلم کوتاهی از صحبت‌های «عبدالرحیم جعفری»؛ بنیانگذار و مدیر سابق انتشارات امیر کبیر پخش شد. جعفری در این فیلم گفت: زهرایی دوست من و آدم صاحب سلیقه، روشنفکر و مبتکری بود. کتاب‌های خوبی منتشر کرد. سلیقه و وسواس به خرج می‌داد. فروشگاه کتاب را که در نیاوران به راه انداخت، یکی از بهترین‌هاست.

«حسن کیاییان»؛ مدیر نشر چشمه و رئیس سابق اتحادیه ناشران و کتابفروشان نیز گفت: اگر بپذیریم ارزش‌های انسان میزان تأثیر آدمی بر جامعه را تعین می‌کند؛ باید زهرایی را ستود.

کیاییان ادامه داد: زهرایی صفت‌های زیادی داشت که من به ذکر این دو مورد بسنده می‌کنم: اول ارتقای سطح کتابفروشی و دوم ارتقای فیزیک کتاب تا جایگاه یک اثر هنری. مورد نخست را زهرایی با تبدیل کتابفروشی به یک فروشگاه محصولات فرهنگی هنری، رخدادی که هنوز انتقاداتی بر آن وارد بود؛ ثابت کرد و در مورد دومی هم باید گفت زهرایی به دلیل استعداد و وسواسی کم‌نظیر به مهندسی انتشار کتاب می‌پرداخت.

کیاییان با اشاره به اینکه طرح جلد، فونت، فاصله بین کلمات و دیگر اجزاء کتاب از مسایلی بود که زهرایی با شوقی تمام می‌توانست درباره‌شان ساعت‌ها سخن بگوید؛ گفت: با این وسواس زهرایی خواه ناخواه در افزایش سطح توقع اهل قلم تأثیر مثبتی داشت که این می‌تواند یادگار بزرگی از سوی او باشد. فرهنگیان هرگز این دو یادگار که از او بجا مانده را فراموش نخواهند کرد.

«منوچهر انور»؛ نویسنده و کارگردان سینما نیز درباره زهرایی اینگونه سخن آغاز کرد که: اگر قرار باشد چیزی به اوصاف زهرایی اضافه کنم، کار بیهوده‌ای کرده‌ام که از هفتاد من مثنوی نیز بیشتر می‌شود. آخرین کتابی که در دست زهرایی بود و پیش از آنکه دستور چاپ آن را صادر کنند، زهرایی از میان ما رفت. کتابی که نگارش آن را با او شروع کردم. این کتاب ترجمه قصه‌های پینوکیو است و برای اولین بار از زبان ایتالیایی به فارسی برگردانده شده است.

او گفت: از آثار او؛ یکی کتاب آشپزی است که در مقدمه آن گفته می‌شود کتاب در اصل مال زهرایی است و اگر او نبود، کتابی می‌شد مثل کتاب‌های دیگر و به این شکل درنمی‌آمد و دیگری کتاب حافظ سایه که اگر زهرایی نبود، سایه نمی‌شد. ای کاش سایه نیز در مقدمه کتاب اشاره‌ای به این موضوع می‌کرد.

پس از انور، «علی میرزایی»؛ روزنامه‌نگار از حضار در خواست کرد به احترام زهرایی بایستند و سکوت کنند و حمد و سوره بخوانند. او سپس گفت: امروز به یاد دوست از دست رفته دیگرم «علی حاتمی» افتادم. زهرایی و حاتمی از نظر حرفه‌ای و گذران سال‌های نوجوانی بسیار به هم شباهت دارند.

میرزایی ادامه داد: هر دو دوران نوجوانی سختی را گذراندند. علی با تکه‌ای نان جلوی سینما می‌ایستاد و صدای فیلم را گوش می‌کرد. شاید دیالوگ‌های درخشانش حاصل همین صحنه‌های ندیده است. زهرایی نیز مثل پولادی که در گذر زمان آبدیده می‌شود و آبدیده شد. علی حاتمی آثار بزرگی آفرید. زهرایی نیز کتابهایی وارد نشر کرد که نمونه‌ای اعلاء از هر نظر در سی چهل سال ایران اخیر به شمار می‌روند.

میرزایی اظهار داشت: هر دو گزیده کار بودند. علی حاتمی با داوود رشیدی، عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، محمد علی کشاورز کار می‌کرد. موسیقی چند فیلمش را فرهاد فخرالدینی ساخته. زهرایی هم با اشخاص بزرگی چون، محمدعلی موحد، منوچهر انور، فهیمه راستکار و از نویسندگان جدید رضا رضایی، محمد قاعد و غیره کار کرد. هردو عاشق کارشان بودند و هردو هم زود از بین ما رفتند.

وی بیان کرد: حاتمی برای گریم بهتر بهروز وثوقی در فیلم سوته‌دلان به ایتالیا رفت و جستجو کرد، همانطور که محمد زهرایی برای یافتن یک شمع بار گران سفر آلمان را به جان خرید. تصویر شمعی که روی جلد کتاب حافظ سایه است.

میرزایی ادامه داد: زهرایی همسفره و همدل نویسنده و مترجم می‌شد. حاصل این همدلی اثری می‌شد که با نسخه اول بسیار تفاوت کرده بود، چراکه روح و دانش و دقت و سلیقه خود را در آن به کار می‌برد. عقیده داشت، اثر باید بدون کوچکترین نقصی به بازار برود. او نمونه اعلای کمال طلبی بود. کمال طلبی در ایران، هزینه‌های جسمی و جانی و مالی زیادی دارد و دلیل اینکه زود از میان ما رفت، بی‌ارتباط با این هزینه‌های جسمی و جانی نبود. او صنعت نشر را به هنر نشر ارتقا داد. زهرایی از انگشت شمار ناشرانی بود که خودش بارها و بارها اثر را می‌خواند و آن را کلمه به کلمه در حافظه داشت. کتاب را برمی‌داشت، به گوشه‌ای می رفت و با قلم قرمزش مورچه‌وار کار را ویراستاری می‌کرد.

میرزایی افزود: روی سخنم با همسر و فرزندان و همکاران اوست. بدانید که این آبرو و خوشنامی با خون دل زهرایی به دست شما رسیده، آنرا دست کم نگیرید. ما ایرانیان گذشته خود را سرکوب می‌کنیم و آنچه را به کف آورده‌ایم ویران می‌کنیم. کلنگ ایرانی تیز است. ما حتی در تهران دیگر خانه پنجاه شصت ساله نداریم. اگر می‌خواهید نامش فراموش نشود یادتان باشد هر قویی اول ضعیف شد و بعد مرد. نشر کارنامه باید بماند، ببالد و اوج بگیرد.

همچنین «شاهرخ تندروصالح»؛ نویسنده و منتقد نیز در این مراسم گفت: به عنوان کسی که تجربه نوشتن را دوست دارم و می‌خواهد از دیگران تجربه کند در این مسیر به زهرایی رسیدم. نقش زهرایی در نشر مدرن ایران بود. با از دست دادن زهرایی جامعه نشر ایران به عنوان یکی از خانواده‌های دلسوز و نگران دچار درد و انده شد. صحبت‌ها و همیاری‌های زهرایی با دوستان سکوت و صبر و مهربان و بودنش همه را تحت تاثیر قرار می‌داد.

وی ادامه داد: ما زخم‌های زیادی داریم. امیدوارم ناشران خوب مثل زهرایی مرهم این زخم‌ها باشند.

پس از تندروصالح، «ساعد مشکی»؛ طراح و گرافیست با بیان اینکه کسانی که زهرایی را می‌شناختند؛ می‌دانند چه وسواس عجیبی نسبت به نوشتار داشت، افزود: توسط ماکان زهرایی به محمد زهرایی نزدیک شدم. یکروز که حساسیت‌های بیش از حد او را دیدم گفتم چطور است یک فونت طراحی کنیم. از این پیشنهاد استقبال کرد. کاری که قرار بود شش ماهه تمام شود با حساسیت‌های زهرایی و زمانی نزدیک به ۲سال کشید. بعد از آن هم تغییرات زیادی صورت گرفت و در نهایت یک فونت کامل تقدیم زهرایی شد.

مشکی ادامه داد: وقتی راجع به نشر حرف می‌زدیم مثل یک کودک هیجان زده می‌شد. این فونتها برای اولین بار در ایران روی ۱۰ پایه طراحی شد. من به عنوان یک گرافیک از خانواده زهرایی سپاسگزارم که این تاپ فیس را به ایرانیان و جهانیان معرفی تقدیم کردند.

وی گفت: امروز وقتی از خیابان وصال رد می‌شوم دیگر آن لطف و صفای سابق را ندارد چراکه دیگر زهرایی در بین ما نیست.

در این مراسم قرار بود، «علی جنتی»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و «علی اکبر صالحی»، معاون فرهنگی وزارت ارشاد نیز حضور داشته باشند که نتوانستند و هریک مشاور خود را به نمایندگی به مراسم فرستاده بودند. «احمد مسجد جامعی»؛ رئیس شورای شهر نیز از دیگر غایبان بود.

در این مراسم هوشنگ ابتهاج و دکتر شفیعی کدکنی هم حضور داشتند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز