پاسخ مدیر انتشارات معین به این سوال: روشهای جدید فروش کتاب چیست؟
کتابها باد کرده؛ کسی نمیخردشان
مشکل اینجاست که برای این تعداد ناشر ویترینی وجود ندارد و هیچیک از ناشران هم ایده و ابتکاری برای فروش آثارشان ندارند / دانشآموزی در نمایشگاه کتاب به غرفه معین آمد. دنبال چاپ قدیم کتاب " قصههای مجید " بود چون چاپ جدیدش سانسور شده است!
مشکلات فروش کتاب همواره یکی از دغدغههای اصلی ناشران بوده و آنها را مجبور کرده با توجه به دانش و ملزومات روز روش فروش خود را تغییر دهند. شاید برخی ایدههای ابتکاری شاید در شان کتاب و ناشر نباشند و برخی دیگر تقلیدی صرف از بازار کتاب جهان. در هر دو روش ناشران وارد جرگهی آزمون و خطایی میشوند تا تغییر در نبض بازار را سنجش کنند.
ناشران امروز به چه روشهایی متوسل میشوند و این روشها چه اندازه پاسخگو بوده است؟
صالح رامسری به خبرنگار ایلنا گفت: چندی پیش شنیدم که نویسندهای برای فروش کتاب خود جایزههای گران قیمت میداد. مشخص نبود که پشتش به کجا گرم بود اما میگفت اگر کتاب را بخرید، به شما آپارتمان میدهم، ماشین بنز میدهم، شما را به مسافرت خارجی میفرستم. مگر کتاب چقدر درآمد دارد که این همه جایزه برای مخاطبانش تدارک میبینند؟! اما این هم یک روش برای فروش کتاب بود. کتاب؛ یک اثر نازل و کممحتوا بود و من برای مسئولان و فرهنگ متاسفم که اصلا از خودشان نپرسیدند این فرد کیست و چه میکند؟
رامسری این نویسنده را به روندی در پیش از انقلاب تشبیه کرد و افزود: آن زمان بعضی خوانندهها که سرشان را میتراشیدند و عکسشان را روی مجلات چاپ میکردند با این عنوان که برای عروسیها " مجانی میخوانند ". درواقع خواننده خودش دستمزدی نمیگرفت اما نوازندههایش پول میگرفتند و سرآخر دلش را به شیرینی مهمانان خوش میکرد.
وی گفت: وقتی امروز هم برای فروش کتاب از چنین روشهایی استفاده میشود خیلی تفاوتی با جریان آن روز ندارد. یکی میخواند و این یکی مینویسد.
مدیر انتشارات معین؛ فروش کیلویی کتاب را نشان بیارزش شدن آن دانست و گفت: این به آن معنی است که کتاب باد کرده، کسی نمیخرد. انبارداری هم بخشی از هزینه کتاب است بنابراین ناشر؛ کتاب را کیلویی میفروشد و خیلیها هم آنها را با هدف خمیر کردن و تولید کارتن میخرند. پس از این ایده هم نه در گذشته و نه امروز نمیتوان برای فروش کتاب استفاده کرد.
این ناشر در ادامه به جوازهای کیلویی ارشاد برای ناشران اشاره کرد و پرسید؛ گفت: کجای دنیا ۱۲هزار ناشر وجود دارد؟
وی با پاسخ همین پرسش که: " هیچ کجا. فقط در ایران اینگونه است "؛ افزود: وقتی تعریف درستی از جواز نشر نباشد، نویسندهای که جواز نمیگیرد؛ دنبال جواز نشر میرود تا کتابش را چاپ کند. وزارت ارشاد باید در این سیستم بازنگری کند. ما بخیل نیستیم که همکارانمان زیاد بشوند اما باید افزایش قانونمند باشد.
وی افزود: کافیست به فهرست اسمهای ناشران نگاهی بکنید. تشابه اسمی و نامهای تکراری با اندکی تغییر آنقدر زیاد شده که شما هر اسمی برای دریافت جواز نشر ارایه دهید؛ رد میشود چون قبلا با همین نام مجوز صادر شده است. خیلی از این ناشران هم کمکار هستند و تنها اسمها را مصادره میکنند اما مشکل اینجاست که برای این تعداد ناشر ویترینی وجود ندارد و هیچیک از این ناشران هم ایده و ابتکاری در شیوهی نشر و فروش آثارشان ندارند. انتشار آثار فاقد کیفیت روز به روز افزایش پیدا میکند و فروش سختتر میشود حتی وقتی از روشهای بازاری و دلالمنشانه استفاده میکنی.
وی با عنوان کردن این موضوع که سالهای پیش هرکسی استخدام وزارت ارشاد بود؛ یک جواز نشر میگرفت، بازهم به تعداد ناشران کشور اشاره کرد و گفت: در بین ۱۲هزار ناشر ثبت شده؛ ۲۰۰ ناشر کار میکنند و از بین این ۲۰۰ ناشر ۱۰۰ تای آنها حرفهایاند و باز در این میان تنها ۵۰ انتشاراتی فعالند. اما همینها هم برای فروش دچار مشکل هستند.
مدیر نشر معین با تاکید بر اینکه تنها دغدغهی مسئولان نمایشگاه کتاب؛ بالا رفتن آمار شرکتکنندگان است، تصریح کرد: در نمایشگاه کتاب امسال، کتاب من در چهار غرفهی دیگر فروخته میشد. اکثر ناشران شرکتکننده در نمایشگاه در غرفههایشان کتابهای دیگر ناشران را میفروختند. این قشنگ نیست و هدف نمایشگاه را زیرسوال میبرد. اینکه از متراژ سایر انتشاراتیها کم شود تا بقیهی ناشران هم غرفه راه بیندازند؛ همان جُک نمایشگاهگردانی ما ایرانیهاست.
صالح رامسری به شیوههای فروش انتشارات معین هم اشاره کرد و گفت: برای فروش کتابهایمان از سه روش استفاده میکنیم. چند ویزیتور در شمال شهر، اطراف تهران و روبروی دانشگاهها داریم که آثار جدید را به صورت پکیجی ارائه میدهند و اگر کسی قصد سفارش داشته باشد؛ آنها را به آدرساش میفرستیم. روش دیگر فروش تلفنی و اینترنتی است که در شناسنامهی کتابها درج شده تا افراد برای خرید کتب به مشکلی برنخورند. در روش سوم هم؛ در پایان هرسال کتابهایی که در طول سال چاپ کردهایم را برای کتابخانههای نقاط مختلف کشور مثل خاش، سراب، کنگاور، ماهشهر و… رایگان میفرستیم.
وی یکی از مشکلات فروش کتاب در کشور را ناشی از مشکل توزیع آن هم دانست و با اشاره به این نکته که پخش کتاب هنوز به شیوهی سنتی انجام میشود، گفت: شیوهی پخش کتاب بهروز نیست. وزارت ارشاد باید خود به این مسئله رسیدگی کند. چراکه در هر نقطهی کشور شعبه دارد و میتواند هر ماهه تعدادی از کتابهای موجود در بازار را خریداری کند و در محلی به فروش بگذارد تا به این صورت همه شهرها از کتابهای جدید مطلع شوند.
رامسری افزود: کتاب " مربای شیرین " پس از چاپ هفتم تازه وارد شهر خاش شد. خیلی از کتابها چاپ میشوند اما وارد شهرستانها و شهرهای کوچک نمیشوند. یکی از مشکلات فروش ما هم این است که فقط تهران را مرکز فروش کتاب قرار دادهایم. بازار کتاب تهران هم اشباع شده و پذیرش تعداد محدودی اثر را دارد. جز تهران و برخی شهرهای بزرگ؛ ما بازار بسیار خوبی میتوانیم در شهرهای کوچک و بزرگ داشته باشیم که متاسفانه از آن غافل ماندهایم چون بازهم مشکل پخش داریم.
ناشر فرهنگ معین با تاکید بر اینکه وجود ناشران کمک درسی نشان از ضعف آموزش و پرورش است، گفت: اکثر کتابخانهها و کتابفروشیها؛ درسیفروش هستند. یعنی اکثر کتابهای آنها را محصولات کمک درسی تشکیل میدهد. میتوان گفت که این وزارت در چنگ ناشرهای کمک درسی است که هزینهی تبلیغاتشان سر به میلیارد میزند. بهطوری که در اکثر مدارس شعبه دارند و دانشآموزان ملزم به استفاده از این محصولات هستند. آیا وقت آن نشده تا مسئولان در این مورد فکری بکنند؟
وی با اشاره به نزول سطح مطالعه در کشور و تاثیر آن در پایین آمدن سطح علمی دانشگاهها گفت: من با استاد ادبیات دانشگاهی درباره " گارسیا مارکز " صحبت میکردم. از من پرسید " مارکز کیست؟! " چند وقت پیش هم خبرنگاری با من تماس گرفت تا شمارهی " فرصت شیرازی " را از من بگیرد! من دردم را به چه کسی بگویم؟
رامسری به سانسور کتابها نیز اشاره کرد و گفت: مردم به کتابهایی که جدید چاپ میشوند؛ اعتماد ندارند برای همین دنبال چاپ قدیم آثار و نیز کتابهای ممنوعه هستند. دانشآموزی در نمایشگاه امسال به غرفه انتشارات معین آمد. او دنبال چاپ قدیم کتاب " قصههای مجید " بود چون چاپ جدیدش سانسور شده است!