عبدالجبار کاکایی در گفتگو با ایلنا:
در ادبیات ایران گفتگو جایی ندارد
گفتوگو در ادبیات ایران جایی ندارد چون فقط برچسب زدن و هتاکی کردن رواج دارد / جزماندیشان هتاکی میکنند و عنوانش را نقد میگذارند درعوض کوچکترین نقد دیگران را هتاکی مینامند / برخی میخواهند تریبون دولتی مجیزگو باشد اما این تریبونها از بودجهی ملت است و همه باید از آن منتفع شوند.
هشتمین جشنوارهی شعر فجر که امسال برگزار شد از همان ابتدا به دلیل همراه بودن با شعار چندصدایی با حاشیههای زیادی همراه بود. درواقع این جشنواره از هر دو جبههی شاعران انقلاب و شاعران روشنفکر یا مستقل با انتقادات شدیدی روبرو بود. عبدالجبار کاکایی، دبیر هشتمین جشنوارهی شعر فجر، معتقد است: این حاشیهها اجازه نداد فضای گفتوگو و مفاهمه در فضای ادبیات ما ایجاد شود.
عبدالجبار کاکایی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ در پاسخ به این سوال که آیا جشنوارهی شعر فجر توانست دیدگاههای افراطیون و تندروهایی که با تکثر در فضای شعر کشور مخالفند و شاعران مستقلی که جز آسیب از دولتهای تندرو و محدودیت؛ چیز دیگری را تجربه نکردهاند درنتیجه به نوعی بدگمانی عمیق رسیدهاند را تعدیل کند؟ گفت: موضوعی به نام گفتوگو و مفاهمه در فضای ادبیات و هنر امروز ایران اصولا جایی برای طرح ندارد چون اصول درستی بر این فضا حاکم نیست و فقط برچسب زدن و هتاکی کردن رواج دارد. این مسئله را به وضوح میتوان در عملکرد سایتهای زنجیرهای دید که به شکل مستمر به جنجالها دامن میزنند و گفتهها را تحریف میکنند و به طور کلی فضای مفاهمه را به هم میریزند. انگار که قرار بر تفاهم نیست بلکه قرار بر نشنیدن صدای یکدیگر است. برای نمونه مدتی پیش من با یکی از روزنامهها مصاحبه کردم و گفتم به برخی؛ مشاوره فرهنگی غلط داده میشود شاید اگر ما مشاوره فرهنگی درست بدهیم بسیاری از مشکلات حل شود. بعد دیدم در همان روزنامه تیتر زدهاند از قول من که «منتقدان من بیشعور هستند» این خبر تحریف شده را رسانههای زنجیرهای در تیراژ بالا پخش کردند و هرکدام هم چیزی به آن اضافه کردند. هیچکس هم پیگیری نمیکند و این رسانهها را مورد بازخواست قرار نمیدهد.
کاکایی در ادامه افزود: من با انتقاد مخالف نیستم. انتقاد باید وجود داشته باشد اما انتقاد هم برای خودش باید منطقی داشته باشد. این رفتار رسانهها اصلا حرفهای و بر پایهی هیچ منطقی نیست و خیانت در امانت است. این اوضاع آشفته را که در رسانهها میبینم میگویم صد رحمت به روزنامههای عهد قجر. با وجود این روحیه تلاش برای تعدیل دیدگاههای افراطی در این فضا چندان نتیجهای نمیدهد. با این بستر متشنج و متلاطم هیچ قایقی به آنسوی رودخانه نمیرسد و هیچ اتفاق خوبی نمیتواند رخ دهد. در جشنواره شعر فجر دیده شد که عملا به خصومت و عداوت دامن زده شد و تعابیر بسیار ناخوشایندی به کار برده شد. متاسفانه برخی از مسئولین هم گویا منبع اخبارشان تیترهای این رسانههاست.
دبیر هشتمین جشنوارهی شعر فجر افزود: در جشنوارهی شعر فجر ۸۰۰۰ قطعه شعر شرکت کرده و برخی از رسانهها چهار قطعه شعر را برداشتند و با استناد به آنها به جشنوارهی شعر برچسب ضددفاع مقدس زدند و به آن همه اشعار ارزشی هیچ نگاهی نکردند. این چهار قطعه شعر کمکم شد موضوع کمیسیون فرهنگی مجلس و همینطور مسئله بزرگ شد و در مجامع مختلف مطرح شد و کلی بابتاش سر و صدا راه افتاد. این فضاها را که میبینم به این نتیجه میرسم که فضایی برای گفتوگو وجود ندارد.
کاکایی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا بعداز طرح حضور یدالله رویایی در جشنواره شعر و بازتابی که حاصل شد؛ عقبنشینی کردید و در چنین فضایی آیا گمانتان این است که شعار چند صدایی موردنظرتان محقق شده یا خیر؛ گفت: اصل خبر این بود که آقای رویای قرار بود واسطهی ما و یک شاعر فرانسوی قرار بگیرد و از طرف ما از آن شاعر فرانسوی دعوت کند تا در جشنوارهی شعر فجر شرکت کند. در این میان خود آقای رویایی هم ابراز تمایل کرد که به ایران بیاید. بنابراین در وهلهی اول احتمال آمدن ایشان به ایران مطرح شد. حتما آمدن ایشان به ایران مشکل قضایی نداشته که این ابراز تمایل مطرح شده. خود آقای روحانی هم بارهای گفتهاند ایرانیانی که خارج از کشور هستند؛ میتوانند به کشورشان بازگردند. احتمال آمدن آقای رویایی به ایران طی یک پروسهی طولانی تبدیل شد به دعوت از رویایی برای شرکت در جشنوارهی شعر فجر. اما تاکید میکنم از سوی ما هیچ دعوتی انجام نشد.
وی افزود: انتقادها فقط از طرف شاعران انقلابی نبود. گروهی از روشنفکران هم شروع کردند به طرح سوال که چرا سیمین بهبهانی دعوت نمیشود؟ چرا فلان شاعر خارجنشین دیگر دعوت نمیشود؟ گروهی از خارجنشینان هم که منتظر فرصت هستند و هر چیزی که دلشان بخواهد میگویند، توی سایتهایشان شروع کردند به اشکال تراشی و سیاسی کردن مسئله. اینطور شد که شاعری که تا پیش از جشنوارهی هشتم شعر فجر به عنوان بنیانگذار شعر حجم شناخته میشد یک شبه تبدیل به یکی از رجل سیاسی شد و انواع و اقسام سمتهای پیش از انقلاب را گرفت. رسانههای داخل هم بدون اینکه دقت داشته باشند که آیا این فرد سیاسی هست یا نه به این اخبار دامن زدند و برخی هم تا توانستند هتاکی کردند. اما واقعا روزنامهای که ادعای تبلیغ شرعیات را دارد و مدام از مذهب سخن میگوید باید به خودش اجازهی هتاکی بدهد و خبر را تحریف کند؟!
کاکایی در پاسخ به پرسشی در اینباره که آیا مسئولین جشنوارهی شعر فجر به اهداف اولیهی خود رسیدهاند یا خیر؛ گفت: کمترین دستاورد این جشنواره این بود که تابوی این مسئله شکسته شد زیرا برای اولین بار این مسئله طرح شد که همه بیتوجه به سلایق متفاوتشان بیایند کنار هم بنشینند. بخش اعظم کسانی که در این جشنواره شرکت داشتند اصولا کسانی بودند که به جشنوارههای دولتی بدبین بودند. در این جشنواره برای اولین بار این فضا شکل گرفت که تریبونهای رسمی فقط در دست یک عده چهرهی متعارف نباشد و ما صدای چهرههای نامتعارف را هم از این تریبون بشنویم. اما همین مسئله هم دستاویز عدهای شد که بگویند تریبون دولتی جای انتقاد از دولت نیست.
وی در ادامه افزود: البته دولت خودش در این زمینه ادعایی ندارد و اتفاقا از این رویکرد استقبال میکند اما عدهای دیگر مدام فریاد میکشیدند که چرا باید از تریبونی که هزینهی آن را وزارت ارشاد میدهد؛ دولت و وزارت ارشاد نقد شوند؟ تازه به این نقدها هم برچسب هتاکی میزدند. جالب اینجاست که جزماندیشان هرچقدر میخواهند هتاکی میکنند و عنوان نقد بر آن میگذارند ولی کوچکترین نقد از جانب دیگران را هتاکی مینامند. برخی میخواهند تریبون دولتی یک تریبون مجیزگو باشد. فکر نمیکنند این تریبونها از بودجهی ملت که متعلق به همهی مردم است تهیه شده است و همه باید از آن منتفع شوند حتی منتقدان. این حرفی نیست که فقط من بگویم بلکه همه به آن اعتقاد دارند و تا این تفکر در ذهن همه ریشه نزند هیچ مشکلی حل نمیشود.
دبیر جشنوارهی شعر فجر در پاسخ به این سوال که شرکت نکردن برخی از شاعران مطرح روشنفکر که شما از آنها دعوت کرده بودید را چگونه ارزیابی میکنید و دلیل آن را چه میدانید؛ گفت: زمینه برای دعوت بسیاری از شاعران خارج از حیطهی شاعران انقلاب نبود. ما دوجا را برای برگزار جشنواره شعر فجر در نظر گرفته بودیم: خانه هنرمندان و فرهنگسرای ارسباران. هردوی اینها برای خودشان سیاستهایی داشتند که بر پایهی آن برخی از اشخاص نمیتوانستند در این جشنواره حضور داشته باشند. البته ما طبق سیاست چندصدایی باید از برخی از این چهرهها دعوت میکردیم که البته به دلایل متفاوت حاضر به شرکت نشدند. برای نمونه آقای باباچاهی گفتند من کنار قرار میگیرم تا زمانی که اطمینان حاصل کنم که فضا واقعا باز شده است. به این دوستان حق میدهم زیرا در دورههای قبل هم فضاهایی باز شد ولی سریع بسته شد و برای برخی بدنامی به بار آورد.
وی افزود: به هرحال برای حضور این افراد دولت باید قدمهای اعتماد ساز برمیداشت که یکی از این قدمها صدور مجوزهای کتابهای توقیفی بود اما متاسفانه شرایط آنطور که ما فکر میکردیم پیش نرفت. به هرحال فرصت برای این اعتمادسازی خیلی کم بود و در یک محدودهی زمانی شش ماهه نمیشد کینههای چندین ساله را جبران کرد.
کاکایی در ادامه در پاسخ به این سوال که با توجه به فضایی که رسانهها و گروه مخالف دولت در مورد جشنوارهی شعر فجر ایجاد کردند آیا این جشنواره در سال آینده میتواند رویکرد چندصداییاش را ادامه دهد؟ گفت: شاید جشنواره به عنوان یک محور سدشکن عمل کرد که دولت بتواند با منتقدانش سر بحثرا باز کند. به هرحال این کینههای چندین ساله باید تمام شود. زمان جشنواره زمان کوتاهی بود و اتفاقی که افتاد، اتفاق مبارکی بود. اما در آینده همه چیز به اتفاقات پیش رو بستگی دارد. بستگی به میزان همت دولت و وزارت ارشاد در گفتوگو و بحثبا منتقدانش دارد. اگر این جشنواره این حس را به برخی از مسئولین ترسو القا کرده باشد که شعر انقلاب و انتقاد را میتوان در یک تریبون واحد شنید بدون اینکه ضربهای به شعر انقلاب وارد شود و بلکه شعر انقلاب را قویتر هم میکند این میتواند افق روشنی را در آینده به دنبال داشته باشد.
کاکایی در ادامه دربارهی نقد داوریهای جشنواره شعر فجر گفت: روی داوریها تعصب نشان نمیدهم ولی باید بگویم سادهترین و بیاشکال ترین داوری را در این جشنواره داشتیم. برای هر قالبی ۸-۱۰ داور داشتیم که در چندین سطح آثار را داوری کردند. برنامهریزی هم طوری بود که داوران کنار هم نباشند و هرکدام به تنهایی اشعار را بخوانند چون همهی مفسدهها از کنار هم نشستن ایجاد میشود. بنابراین داوران بدون اینکه کنار هم بنشینند آثار انتخابیشان را به ما تحویل دادند و در مرحلهی نهایی ما از داوران خواستیم اینبار به ما اسم بدهند و هر داور هشت اسم شاعر را بعد از دو مرحله غربال، معرفی کرد. هر شاعری که رای هشت داور را به دست آورد؛ برگزیده شد. جالب اینجاست برخی از شاعران که نتوانسته بودند رای هیچکدام از ده داور را به دست آورند به داوریها اعتراض داشتند و میگفتند اگر به جای این ده داور ده نفر دیگر قضاوت میکردند؛ شعر ما برنده میشد.
وی افزود: به نظر من این داوری، صادقانهترین شکل داوری است. البته در این داوریها دیدیم که آثار سنتی میانه که به سبک شعر دههی ۶۰بود، کمتر مورد توجه قرار گرفت. از سویی هم آثاری که در فرم خلاقیت نشان داده بودند بیشتر مقبول واقع شده بود. اینها دیگر مباحثنظریهی ادبی است که باید در این حیطه مورد بحثقرار گیرند.
دبیر جشنواره شعر فجر در پایان در پاسخ به این سوال که نظر وزیر ارشاد دربارهی این جشنواره چه بود و آیا با توجه به اتفاقات افتاده در آینده از رویکرد چندصدایی جشنوارهی شعر فجر در سال آینده حمایت میکند یا گوشهی عافیت را برمیگزیند؛ گفت: چیزهایی که ما تا به حال شنیدیم حکایت از حمایت داشته. وزیر ارشاد در طول جشنواره خیلی با سعهی صدر و خوشبینی با مسائل برخورد میکرد و با تعمق و تامل از روند جشنواره حمایت میکرد. به هرحال وزارت ارشاد در این مدت خیلی تحت فشار بود که البته این مسئله فقط در مورد جشنواره شعر دیده نمیشد بلکه در مورد نمایشگاه کتاب هم این فشارها بود. اینکه در جشنوارههای بعدی هم این حمایت دیده شود یا نه همانطور که گفتم بستگی به اتفاقات پیش رو دارد.