علی عبدالهی در گفت و گو با ایلنا:
فضای ادبی کشور در داخل بسته مانده است
مشکل ما در ترجمهی شعر فارسی به زبانهای دیگر و معرفی ادبیاتمان به جهان چند چیز است: بسته بودن فضا و عدم ارتباط شاعران و مخاطبان ما با شاعران و مخاطبان کشورهای دیگر؛ شاعران و مترجمان مطرح به ایران دعوت نمیشوند و کنفرانسهای بینالمللی هم برگزار نمیشود.
علی عبدالهی شاعر و مترجم پرکاری است که تا به حال نامش بر بیش از ۷۰ عنوان کتاب درج شده که آثار وی به غیر از ۴ مجموعه شعر، سه کتاب تحقیقی و یک بازنویسی مابقی ترجمه هستند. از این تعداد بیش از ۲۰ عنوان ترجمهی شعر آلمانی زبان یا دربارهی آن هستند که دربردارندهی اشعاری از شاعران کلاسیک و معاصر آلمانی، اتریشی و سوئیسی است و چهار کتاب ترجمهی اشعار پرتغالی(فاووست فرناندو پسووا)، شعر لیتوانی(از آغاز تا امروز)، شعر یونانی(دروغهای قشنگ یانیس ریتسوس) و شعر معاصر ژاپنی و سه کتاب از شاعران کهن مصری(عاشقانه های مصر باستان)، یونانی(بر مهراب تو بز سپید من، شعرهای سافو) و
هندی(عاشقانه های هندی) برای فارسی زبانان است. مطلب زیر حاصل گفتوگوی کوتاهی است که با این شاعر و مترجم دربارهی ترجمهی شعر در کشورمان داشتهایم.
علی عبدالهی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا و در پاسخ به این سوال که ترجمهی شعر تا چه اندازه میتواند به زبان مبدا وفادار باشد؟ گفت: متن شعری فقط از جهت پیام، خبر یا محتوا حائز اهمیت نیست بلکه از لحاظ عناصر زیبایی شناسی و لحن و موسقی زبانی نیز اهمیت انکار ناپذیری دارد و گاهی تمامیت شعر حتی ممکن است فقط همین وجوه باشد و لاغیر. ولی چون زبانها از نظر دستور و نحو و… بایکدیگر متفاوت هستند تمام تمهیدات شاعر در زبان اصلی در ترجمه عینا و نعل به نعل قابل تطابق نیست.
وی افزود: مترجم چهار راه یا شیوه پیش رو دارد: یا ترجمهی لفظ به لفظ(مطابق آنچه بنیامین معتقد است) یا متن را به صورت یک پیام معمولی و(اغلب در قالب نثر) ترجمه میکند(ترجمههای شجاعالدین شفا در فارسی) و فقط به انتقال محتوا یا خبر یا پیام آن بسنده میکند، یا تلاش میکند آن را یکسره آزاد بازسرایی کند(ترجمهی فیلتزجرالد از خیام و ترجمهی شاملو از مارگوت بیکل) یا راهی بینابین را برمیگزیند که هم تاحدی به زبان و قالب اصلی وفادار میماند و هم میکوشد در زبان ترجمه نیز قواعد زبان دوم و نیز بایستههای بلاغی و نحوی و زیبایی شناختی آن را مدنظر قرار دهد(بیشتر ترجمههای شعر موجود در دنیا از آغاز تاکنون). او در این شیوه میتواند تا حد ممکن عناصر زیبایی شناسی را هم وارد ترجمهی خود کند یا در ترجمه آنها را شبیهسازی یا بازآفرینی نماید. من شخصا در اکثر موارد شیوهی آخر را به کار میبرم و اکیداً سعی میکنم ارزشهای زیبایی شناختی اثر اصلی اعم از لحن و موسیقی و بازی زبانی را در زبان فارسی بازسازی کنم بدون اینکه به متن اصلی بیاعتنا باشم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا محصول کار شما یک شعر جدید نیست؟ گفت: هم هست و هم نیست. باید بپذیریم که به هر حال ساختار، متن و موضوع شعر پیشین یا همان الگو از قبل وجود دارد و مترجم طبق الگوی شعر اصلی، ترجمهی خود را در زبان جدید بازتولید میکند. به هر حال اگر بخواهیم خیلی سختگیرانه به این مسئله نگاه کنیم باید بگوییم هیچ شعری قابل ترجمه نیست(که این درست نیست) و هیچ ترجمهای چه شعر باشد و چه داستان یا حتی جملات محاورهای، هیچکدام صد در صد با متن اصلی تطابق ندارد. ترجمه امری نسبی است و ما به صورت مطلق نمیتوانیم یک متن را به زبان دیگری بازگردانیم. ولی همین خود، بخشهای گاه زیاد و گاه کمتری از کنشهای شعر اصلی را در ترجمه بازتولید میکند.
عبدالهی در ادامه دربارهی اوضاع ترجمهی شعر و معرفی شاعران جدید جهان در کشورمان گفت: در بین کشورهای آسیایی ما جزء کشورهای پیشتاز هستیم، ولی شاید بتوان گفت با کشورهایی مثل آلمان(که من در مورد آن آشنایی بیشتری داریم) یا سرزمینهای حوزه ی زبان انگلیسی قابل قیاس نیستیم. من در کنفرانسهای مختلف با مترجم زبانهای دیگر مثل اسپانیولی و ایتالیایی و زبانهای کوچک اروپا صحبت کردهام، به مراتب اطلاعات ما از طریق ترجمههای شعر به فارسی، بیشتر از دانش آنها از شعر ماست حتی ما از شعر عربها بیشتر میدانیم تا آنها از شعر ما. بیشترین مشکل ما در ترجمهی شعر فارسی به زبانهای دیگر است و نه به عکس و طبعاً در ترجمهی اشعار شاعران بزرگ جهان به فارسی نسبتا وضعمان خوب است.
وی دربارهی دلایل این مشکل گفت: مشکل ما در ترجمهی شعرهای فارسی به زبانهای دیگر و معرفی ادبیات معاصرمان به جهان چند دلیل میتواند داشته باشد. اولین دلیل بسته بودن فضا و عدم ارتباط شاعران و مخاطبان ما با شاعران و مخاطبان کشورهای دیگر است. شاعران بزرگ و مترجمان مطرح به ایران دعوت نمیشوند و در این زمینه کنفرانسهای بینالمللی هم برگزار نمیشود. دوم عدم عضویت ما در پیمان نامهی کپی رایت و رعایت قوانین کپی رایت است. ما چون قانون کپی رایت را رعایت نمیکنیم ناشران بزرگ کشورهای دیگر با شاعران و مترجمان ما حاضر به همکاری نیستند یا کم همکاری می کنند. سوم اینکه شاعران ما به زبانهای خارجی تسلط چندانی ندارند بنابراین نمیتوانند با شاعران خارج از کشور ارتباط مستقیم داشته باشند و از این طریق مترجمانی برای شعرهای خود پیدا کنند. عدم مشارکت ناشران ما با ناشران بزرگ و عدم وجود غولهای انتشاراتی در ایران شاید باز هم یکی از دلایل باشد.
عبدالهی ضمن تاکید بر اهمیت قانون کپی رایت گفت: در شرایط کنونی ما، کپی رایت از جهاتی سودمند است و از جهاتی زیانآور. اما فکر میکنم کپی رایت بیشتر یک توافق است و اینطور نیست که در همهی موارد در همه ی کشورها یکسان عمل شود. میتوان با مذاکره و توضیح دادن موقعیت نشر و تیراژ و قیمت کتاب در کشورمان با قیمتهای مناسب با ناشران به توافق رسید. من و ناشرانم تا به حال ۵ یا ۶ کتاب را با رعایت کپی رایت چاپ کردهایم و توانستهایم از طریق مذاکره با ناشران خارجی این مشکل را حل کنیم.
این شاعر زبان آلمانی در ادامه دربارهی ترجمه از زبانی غیر از زبان اصلی یک کتاب گفت: من فقط چند مورد ترجمه از زبانهای غیراصلی داشتهام. کلا در مورد ترجمهی شعر معتقد هستم که باید از زبان اصلی باشد ولی در مواردی ممکن است مترجم آن زبان را نداشته باشیم مثلا(در مورد کارهای خودم مترجم لیتوانی یا پرتغالی، یونانی و مصرباستان یا حتی ژاپنی هیچ نداریم یا خیلی کم داریم) و در مورد کارهای دیگران چینی و هندی و… نداریم و مجبور هستیم یک ترجمهی مورد اعتماد در زبانهای دیگری مثل انگلیسی، آلمانی و فرانسوی پیدا کنیم و از روی آن اثر را به فارسی ترجمه نماییم.
وی در پایان دربارهی دلایل مخالفتش با ترجمه از روی ترجمهای دیگر گفت: وقتی متنی از یک زبان ترجمه میشود تغییراتی پیدا میکند و سبک و لحن آن گم میشود و همخوان میشود با زبان مقصد. حال اگر از این زبان دوم ما اثر را به فارسی برگردانیم در این رفت و برگشتها اصالت شعر کاملا از دست میرود زیرا اثر دو سفر به دو زبان و فرهنگ مختلف داشته و لحن و سبک و حال هوای آن به کل از بین رفته است، یا حتی چه بسا تبدیل شود به چیزی گاه عکس آنچه در زبان اصلی مراد شاعر بوده یا مخاطبان می خواندهاند.