خبرگزاری کار ایران

افشین علاء:

مرزبندی‌های موجود در شعر ناشی از سوء‌تفاهم است

مرزبندی‌های موجود در شعر ناشی از سوء‌تفاهم است
کد خبر : ۱۶۹۷۹۲

در سال‌های اول انقلاب؛ تب سیاست بالا گرفت و همه چیز را تحت‌الشعاع قرار داد ازجمله ادبیات که منجر به شکل‌گیری نحله‌ی شاعران انقلاب شد / شاعران انقلاب به دگراندیشان برچسب ضدانقلاب زدند. این اتفاق در اردوگاه مخالف نیز رخ داد و شاعران دگراندیش به انقلابی‌ها انگ حکومتی بودن زدند.

از اولین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی جریان شعر انقلاب شکل گرفت و به صورت واضح دربرابر شعر روشنفکری که پیش از انقلاب هم وجود داشت؛ قرار گرفت. اکنون پس از گذشت ۳۵ سال از انقلاب اسلامی این دو جریان به همان شکل در برابر هم قرار دارند و نتوانسته‌اند حتی در کوچکترین مسائل به توافق و تفاهم برسند و هم چنان در اردوگاه‌های دور از هم به فعالیت می‌پردازند.

افشین علاء در این خصوص به خبرنگار ایلنا گفت: این دوری‌ها غالبا مبنایی ندارد چراکه نخ تسبیح، شعر است که همه‌ی شاعران را به هم متصل می‌کند. در سالهای اول پیروز انقلاب اسلامی تب سیاست بالا گرفت و خیلی از موضوعات را تحت‌الشعاع قرار داد و از آن جمله هنر و ادبیات بود که منجر به شکل گیری نحله‌ی شاعران انقلاب شد.

وی افزود: در طول تاریخ شاعران با هر سبک و سلیقه‌ای دور هم جمع می‌شدند و به تبادل نظر و شعرخوانی می‌پرداختند اما بعد از انقلاب شاعران انقلاب به دلیل همسو نبودن شاعران دگراندیش یا روشنفکر با خودشان؛ به آنها برچسب ضدانقلاب زدند و آنها را طرد کردند. این اتفاق در اردوگاه مخالف نیز رخ داد و شاعران دگراندیش به شاعران انقلاب انگ حکومتی بودن زدند و به مخالفت با آنها پرداختند.

علاء در ادامه درباره‌ی ضربه‌ای که این مرزبندی‌ها به شعر وارد می‌کند؛ گفت: شعر حاصل دریافت‌های ما از حقایق پیرامون است و هرچقدر دانش و اشراف شاعر بر اطرافش بیشتر باشد شعر به تکامل بیشتری می‌رسد. اما اگر شاعر از موضوعات اطرافش غافل شود و نظرات مخالف خودش را کمتر بشنود؛ دانش و اشرافش کم می‌شود. برای نمونه شاعری که با انقلاب همراه نیست گاهی ممکن است دست به تخریب ارزش‌هایی بزند که ممکن است مورد اعتقاد میلیونها نفر از مردم باشد که این اصلا خوب نیست و برای آن شاعر هم ناخوشایند است.

وی افزود: در افتتاحیه‌ی شعر فجر بعداز اینکه من به خانم سیمین بهبهانی اشاره کردم بسیاری از شاعران انقلابی به من حمله کردند که جای افسوس دارد زیرا آنها به دلیل دایره‌ی بسته‌ای که دارند و به دلیل عدم اشرافشان بر موضوعات مختلف و حتی نظرات شاعران مخالف نفهمیدند که غزلسرایی مثل من نمی‌تواند دربرابر شعر و شخصیت بانویی مثل سیمین بهبهانی بی‌تفاوت باشم.

علا در ادامه همه‌ی مرزبندی‌های موجود را ناشی از سوء‌تفاهم دانست و گفت: خود انقلاب به ما یاد داد که در برابر کژی‌ها و نادرستی‌ها اعتراض کنیم. اما باید دانست که اعتراض مختص شعر انقلاب نیست. از طرفی بسیاری از شاعران همسو با انقلاب نیستند اما به دلیل برخی روابط؛ مستقل هم محسوب نمی‌شوند و به جریانات جاری در کشور وصل هستند. همچنین برخی از شاعران انقلابی هم هستند که هیچ ارتباطی با حکومت ندارند و نمی‌توان به آنها شاعران حکومتی گفت.

وی افزود: ما باید این مرزها را به طور کلی برداریم. انقلاب ۵۷ یک دگرگونی عظیم بود که نمی‌توانست مقوله‌ی فرهنگ را دربرنگیرد از این رو این مرزبندی‌ها تا یک زمان محدود قابل درک بود اما با گذشت زمان و تثبیت نظام دلیلی برای اینگونه فاصله‌ها وجود ندارد زیرا شعر انقلاب به آن مقدار از پختگی رسیده که نیازی به حذف مخالفانش نداشته باشد.

وی در ادامه درباره‌ی اقتضای زمان برای وجود برخی از مسائل مثل دادگاه انقلاب و شعر انقلابی گفت: در سالهای اول انقلاب دادگاه انقلاب داشتیم اما دادگاه انقلاب حاصل شرایط ویِژه بود و پس از آن وظیفه‌ی اصلی قضاوت به قوه‌ی قضاییه سپرده شد. شاعر انقلاب هم زمانی معنی پیدا می‌کند که بخواهد صدای مردم انقلابی و معترض را در جامعه انعکاس دهد اما این تمام زندگی مردم نیست. انقلاب ۵۷ سه رکن اساسی داشت: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. وقتی که نظام به ثبات رسید؛ ما باید به فکر رسیدن به این سه آرمان باشیم. کسی که از استقلال این کشور دفاع می‌کند شاعر انقلاب است. کسی که از آزادی دفاع می‌کند با هر گرایشی که داشته باشد دارد از آرمان‌های انقلاب دفاع می‌کند. کسی هم که به مضامین اسلامی و ایرانی گرایش دارد و شعر ملی یا دینی می‌گوید بازهم شاعر انقلاب محسوب می‌شود.

علاء در ادامه افزود: در دیانت ما به ضرورت چندصدایی و شنیدن همه‌ی نظرها تاکید شده است؛ ما نمی‌توانیم به بهانه انقلابی بودن مانعی برای بروز صداهای مخالف باشیم همین سوء‌تفاهم‌ها باعثشده که شعر ما با همه‌ی ظرفیت‌هایی که دارد؛ جایگاه مناسب خود را در جهان پیدا نکند. وقتی که دو گروه از شاعران، با تجربیاتی که میراثگرانقدری است به انکار هم بپردازند و در داخل کشور این همه از هم دور شوند طبیعتا نمی‌توانند به کمک هم دستاورد مهمی در سطح جهان به دست بیاورند.

وی تاکید کرد: البته من فکر نمی‌کنم که در طی این سالها هیچ دستاوردی نداشته باشیم در هر دو اردوگاه آثار ماندگاری خلق شده. شاعری مثل قیصر امین پور که جزو خاطرات این ملت است حاصل انقلاب بود، یا مثلا غزل دوباره می‌سازمت وطن سروده سیمین بهبهانی جزو میراثفرهنگی است و می‌تواند همچون سرود ملی زمزمه مردم ما باشد. این ظرفیت‌ها وجود دارد ولی فقط در صورت همراهی و همدلی به نتیجه درخور می‌رسند.

افشین علاء‌ در ادامه درباره‌ی دستاوردهای جشنواره شعر فجر گفت: جشنواره‌های شعر متاسفانه بازده قابل قبولی نداشته‌اند و بیشتر از آنکه جریان ساز باشند به محملی برای تجلیل سلیقه‌های خاص تبدیل شدند. پیامد منفی دیگر این جشنواره‌ها تولید شاعران جشنواره‌ای بوده که در همه‌ی جشنواره‌ها باید پای ثابت باشند زیرا این شاعران سلیقه‌ی جشنواره‌ها را پیدا کرده‌اند.

وی افزود: جشنواره شعر فجر به دلیل وسعت شمولی که دارد می‌تواند اثرگذار باشد به شرطی که اعمال سلیقه‌ها برداشته شود و فشارها کم شود تا همین چند صدایی بودن که شعار جشنواره امسال است؛ محقق شود. این اراده را در دولت روحانی می‌بینم و امسال وزارت ارشاد حقیقتا امور جشنواره را به شاعران سپرد و منتظر حضور شاعران مختلف بود اما بازهم با موانعی روبرو شد.

وی در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا اینکه جشنواره‌ی فجر امسال نتوانست این شعار را تحقق بخشد به دلیل مستقل نبودن آن نیست؟» گفت: فشارهایی از بیرون بر دولت است که همه‌ی کسانی که با فضای سیاسی کشور ما آشنا هستند از آن آگاهند و نیاز به توضیح ندارد ولی بخشی از این مسئله نیز تقصیر خود شاعرانی است که یا قهر کردند یا تحریم کردند.

وی افزود: برای خود من سخت بود که بعداز سالها با یک جشنواره‌ی دولتی همکاری کنم اما بعداز سال ۸۸ و تجربه‌ی تلخ ولی ارزشمند آن، در سال ۹۲ بسیاری از ما از روحانی حمایت کردیم این حمایت باید ادامه‌دار باشد به همین دلیل با کمال میل دعوت دوستان را پذیرفتم. بقیه مشکلات برمی‌گردد به بیرون از ذائقه دولت. ما بداخلاقی‌هایی داریم که باید آنها را حل کنیم.

وی درباره‌‌ی تاثیر رسانه‌ها بر کم رونق شدن جشنواره‌ی شعر فجر گفت: رسانه‌ها می‌توانستند خیلی کمک کنند مخصوصا مطبوعات خیلی کم لطفی کردند. در جشنواره‌هایی مثل فیلم رسانه‌ها خیلی با اشتیاق عمل می‌کنند توقع ما از مطبوعات مخصوصا آنها‌یی که گرایش‌های خاص و روشنفکرانه دارند این بود که حساس‌تر باشند حتی روزنامه‌های مترقی هم به ما بی‌مهری کردند.

افشین علاء در پایان گفت: درست است که ما به آن افقی که چشم دوخته بودیم نرسیدیم ولی نقش شعار چند صدایی بودن جشنواره قابل اعتنا است و اگر به خوبی به آن پرداخته شود به لطف خدا در سالهای آینده به آن افق موردنظر نزدیکتر می‌شویم.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز