خبرگزاری کار ایران

طاهری، سپانلو و صالحی درباره کانون نویسندگان:

پوست‌اندازی کانون به معنای " ننویس " و " نگو " نشدنی است

کد خبر : ۱۴۶۷۵۴

اصل و اساس کانون نویسندگان که همانا اصلِ آزادی بیان است، تغییرناپذیر است / اگر جلال آل‌احمد زنده بود، با اندیشه‌های او نیز مشکل داشتند / تمام مشکلات دولت‌ها با کانون، از مساله‌ی سانسور نشات گرفته است.

ایلنا: چندی قبل سیدعباس صالحی؛ معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد؛ طی گفت‌وگویی، درمورد وضعیت کانون نویسنگان اظهار نظر کرد. او ضمن اشاره به جایگاه تاریخی و سیاسی این کانون و با عنوان کردن این دلیل که اعضای پیشین کانون نویسندگان یا از دنیا رفته‌اند یا دیگر حوصله‌ی فعالیت در قالب این کانون را ندارند، بر لزوم پوست‌اندازی این کانون تاکید کرده است.

این درحالی‌ست که صالحی در توضیح خود، به جزئیات و مباحثپیرامون کانون نپرداخته و نگفته که آیا این پوست‌اندازی صرفا به معنای تغییر اعضای کانون است یا تغییر مشی و مواضع آن؟ همچنین در این اظهارنظر، ‌ اشاره‌ای نشده که درصورت محقق شدن این " پوست‌اندازی "، آیا کانون اجازه‌ی فعالیت رسمی خود را بازخواهد یافت یا خیر؟

* محمدعلی سپانلو:
کانون نویسندگان؛ یک آرمان تغییرناپذیر است

محمدعلی سپانلو(شاعر و از بنیانگذاران کانون نویسندگان) نیز معتقد است: با شرایط موجود و رویه‌های فرهنگی و سیاسی در کشور، انتظار فعال شدن کانون نویسندگان به هیچ وجه وجود ندارد.

وی با اشاره به اظهارات اخیر معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد درمورد کانون نویسندگان اظهار داشت: ایشان گویا تصویر درستی از سوابق کانون ندارد. زیرا در فضایی که هنوز سرشار از امر و نهی‌های " نکن "، " نگو " و " ننویس " است، کانون نویسندگان نمی‌تواند به صورت رسمی فعال شود.

وی ضمن بیان این مطلب که کانون باید به آرمان‌های بنیادین خود و بنیانگذارانش وفادار بماند، گفت: کانون نویسندگان نسبت به مردم و نویسندگان متعهد است، نه به دولت‌ها. بنابراین نمی‌تواند به خواست و نظر دولت‌ها تغییر موضع بدهد.

این شاعر و مترجم در پاسخ به این سوال که " مراد از پوست‌اندازی کانون که توسط معاون وزیر ارشاد مطرح شده، چه می‌تواند باشد؟ " افزود: شاید منظورشان از این حرف این بوده که کانون با مساله‌ی " سانسور " کنار بیاید؛ اما این شدنی نیست. زیرا کانون نویسندگان از ابتدای تاسیس‌اش(از سال ۱۳۴۷) همواره آرمان آزادی بیان و قلم را برای جامعه‌ی نویسندگان را دنبال کرده و از این آرمان دست برنخواهد داشت.

وی که معتقد است " شرایط ممیزی و سانسور در زمانه‌ی ما، هیچ سنخیتی با آرمان آزادی بیان ندارد " ادامه داد: البته شاید مواضع جدید ارشاد، از سر حسن نیت باشد اما مشکل این‌جاست که وزیر ارشاد و مسوولان این وزارتخانه، فکر می‌کنند با جابجایی چند کلمه در مقام ممیزی، می‌شود داعیه‌دار آزادی بیان بود. در صورتی که اتفاقا مشکل سانسور از همین‌جا آغاز می‌شود.

سپانلو با اشاره به مواضع کانون نویسندگان در مورد آزادی بیان، گفت: ما می‌گوییم هر نویسنده‌ای حق دارد نوشته‌هایش را بدون ممیزی و سانسور چاپ کند. اما اگر بعد از چاپ، شکایتی وجود داشت، تنها قوه‌ی قضائیه به عنوان مرجع حقوقی و قضایی مسوول رسیدگی به آن است؛ نه وزارت ارشاد یا هر نهاد دیگری.

وی ضمن بیان این مطلب که اگر جلال آل‌احمد امروز زنده بود، با اندیشه‌های او نیز مشکل داشتند، با مخاطب قرار دادن مسوولان دولتی، اظهار داشت: با این وضعیتی که توسط اعمال سانسورها و ممیزی‌ها در فضای فرهنگی کشور به وجود آمده، از کانون نویسندگان چه انتظاری دارید؟ آیا انتظار دارید که شرایط موجود را بپذیریم؟

این مترجم اضافه کرد: تمام مشکلات دولت‌ها با کانون، از همین مساله‌ی سانسور نشات گرفته است. طبیعتا وقتی یک انجمن صنفی برای حفظ حقوق نویسندگان تشکیل می‌شود، در مواجهه با مساله‌ی سانسور، سیاسی برخورد می‌کند و متحمل برخوردهای امنیتی می‌شود.

سپانلو خاطرنشان کرد: قصد و منظور کانون نویسندگان در هیچ دوره‌ای، شکستن مرزهای ارزشی، ‌ توهین به مذهب، ترویج نژادپرستی و از این دست مسائل نبوده اما همانطور که گفتم آزادی بیان، مطالبه‌ی همیشگی و تغییرناپذیر کانون بوده و هست.

* سیدعلی صالحی:
نمی‌شود در قفس را بست و سپس به کبوتر فرمان پرواز داد

سیدعلی صالحی(شاعر) نیز در پاسخ به این پرسش که طرح این موضوع ازسوی معاون وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی به چه معناست، گفت: بعضی دوستان گفته‌اند خیر است و نیت خیر در کار است. من البته قادر به نیت‌خوانی نیستم اما اگر هشیار باشیم می‌توانیم با مونتاژ همه سیگنال‌های دو سه سال اخیر متوجه شویم که انگار طرح و نقشه راه و نوعی اهداف گذاری در کار است که امروز، در این بزنگاه معاونت وزارتخانه می‌آید و درباره کانون نظر می‌دهد. تا مدتی پیش حس می‌شد که تکلم عنوان «کانون» برای مسئولین ذیربط با اکراه همراه بوده است.

صالحی گفت: از دو سه سال پیش، هم در مقام نقد، هم با چهره دلسوزانه و مرحمت‌مند؛ ‌گاه می‌شنیدیم که جوانان را راه نمی‌دهند، کانون شده کارگاه صدور بیانیه و حیف است کانون که این همه سیاسی شده، و حتی کلمه دگردیسی(همین پوست انداختن) را هم پیشتر‌ها می‌شنیدیم. من اهل " شک " هستم و از کنار هم چیدنِ این حرف‌ها به دو نتیجه می‌رسم. اول؛ منتقدین نمی‌دانند کانون در تنگناست؟ و با همین نواقص و محدودیت‌ها، علی‌الظاهر کانون را ناتوان «جلوه» می‌دهند! دوم: چرا این پیغام‌ها همه شبیه هم هستند. انگار از یک اتاق فکر؛ دسته‌بندی می‌شوند و امروز جمع‌بندی همه‌ی آن اشارات را صریحاً می‌شنویم که کانون باید پوست بیندازد!

وی درباره کاربرد واژه‌ی پوست‌اندازی برای کانون گفت: دوستان و بسیاران؛ شاید از سر بی‌دقتی به این نوع پیشنهادات پناه می‌برند. مگر کانون حزب سیاسی با مرام‌نامه‌ی حزبی است که رهبران حزب تشخیص بدهند بنا به شرایط و منافع و بقاء ‌باید گروه به گروه شوند و پوست بیندازند!؟ کانون ما یک صنف فرهنگی است و نه حزبی سیاسی. طی این نیم قرن اخیر احزاب و گروه‌های سیاسی بودند که بنا به شرایط دچار تغییر اخلاق و روش و رفتار شدند، یعنی این پوست انداختن. اما صنف فرهنگی که یک توده فشرده در یک پکیج عقیدتیِ معین نیست که بخواهد خانه تکانی کند. کانون، محل تضارب آراء و اختلاف سلایق و تفاوت عقاید است. چنین جمعیتی براساس اراده اعضاء پیش می‌رود. این جمله «کانون باید پوست بیندازد!» شبیه این خواست است که بگوییم: «ای اهل قلم و شاعران! لطفاً از فردا فقط قصیده بگویید؛ مینی‌مال بنویسید و همه پست مدرن شده، پوست بیندازید» آیا چنین امری میسر است؟ من منظور معاونت را درک می‌کنم؛ اما در واقع خواستار تغییر در ساخت شده است.

وی درباره اظهارنظرهای متفاوت درباره این نهاد صنفی نیز گفت: پیش بینی – حتی نسبی – غیرممکن است. شاید با استفاده از هزاران پدیده و اهرم و امکان، اراده‌ای در کار باشد که «کانون دیگری» تشکیل شود تا اصل کانون تحت الشعاع قرار گیرد. این حدس یکی شاعر است و نه حتی عضو کانون. زندگی به من آموخته برای تشخیص فردا هزاران حدس را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهم. اما هر کانونی با نام و تابلویی به دنیا بیاید و صاحب همین «منشور کانون نوسیندگان ایران» باشد؛ مکثنخواهم کرد و اگر بپذیرند، به آن‌ها می‌پیوندم. هرچه تعداد این نهادهای مردمی و مستقل بیشتر شود؛ ما به سرمشق آزادی و آزادی بیان نزدیک‌تر می‌شویم. نه؛ من هر روشنفکر مستقلی از تاسیس و حضور چنین صنوف و سازمان‌هایی استقبال می‌کند؛ اما اگر طرح و بازی و شوخی و «وسیله» باشد، آن قدر مشام ما تیز هست که از آن فاصله بگیریم.

* فرزانه طاهری:
پوست اندازی برای یک ارگان زنده ممکن است

فرزانه‌ طاهری(مترجم و از اعضای کانون نویسندگان) در واکنش به اظهارات سیدعباس صالحی و در توصیف جایگاه و خط و مشی اصلی کانون نویسندگان خاطرنشان کرد: اعمال این رویکرد به شیوه‌ی مصنوعی، یعنی با اعمال نظر و تصمیمات از بیرون، نشدنی نیست.

وی در این‌باره به خبرنگار ایلنا گفت: پوست‌اندازی تنها در شرایطی می‌تواند قابل قبول باشد که برای یک ارگانیسم زنده و به شکل طبیعی رخ دهد. به عبارت دیگر اگر کانون نویسندگان به عنوان یک نهاد مدنی آزاد فعالیت داشته باشد، ممکن است در دوره‌هایی و به فراخور شرایط، دچار تحولاتی شود اما انتظار پوست‌اندازی به قیمت فعال شدن این کانون، انتظار منطقی نیست.

طاهری ضمن بیان این مطلب از سرشوخی که " به اندازه‌ی کافی در دوره‌های مختلف پوست کانون را کنده‌اند " افزود: باید توجه داشت که اصل و اساس کانون نویسندگان که همانا اصلِ آزادی بیان است، همیشگی و تغییرناپذیر است. اتفاقا وجود چنین نهاد مدنی که پیگیر مساله‌ی آزادی بیان باشد، اتفاق عجیبی نیست و در همه‌جای دنیا چنین نهادهایی وجود دارند.

همسر زنده‌یاد گلشیری با اشاره به وضعیت کانون در سال‌های گذشته اظهار داشت: تا آنجا که می‌دانم بحثدرخواست مجوز فعالیت برای کانون نویسندگان، از سال‌ها قبل مطرح بوده و به نتیجه‌ نرسیده است. بنابراین اگر رویکرد دولت جدید، رویکردی مثبت است باید حداقل اجازه‌ی برگزاری نشست‌های مجمع عمومی کانون را بدهند و بگذارند افراد بدون ترس در این جلسات شرکت کنند.

وی ادامه داد: اگر این هراس برداشته شود، کانون می‌تواند علاوه بر پرداختن به مسائل مربوط به آثار ادبی و… به مسائل صنفی و حقوق قانونی نویسندگان نیز بپردازد. همچنین اعلام موضع‌های رسمی توسط کانون در موارد مختلف نیز منوط به باز شدن فضا و به رسمیت شمردن کانون است.

طاهری در پاسخ به این سوال که " تعبیر شما از طرح مساله‌ی کانون توسط یک مدیر دولتی چیست؟ " خاطرنشان کرد: دقیقا نمی‌دانم. شاید منظور ایشان از پوست‌اندازی کانون، فعال شدنش به شرط خنثی شدن باشد. اما بدون شک کانون نویسندگان، نمی‌تواند در قالب یک نهاد تزئینی و بی‌اثر فعالیت کند.

این مترجم همچنین با اشاره به پیشینه‌ی فعالیت‌های کانون در دوران اصلاحات گفت: در دوره‌ی آقای خاتمی، جلسات کانون در محل پکا، بدون هیچ مشکلی برگزار می‌شد و افراد بدون ترس و دلهره در این جلسات حاضر شده و به تضارب آراء می‌پرداختند. به نظر من در ادامه‌ی آن مسیر، برخوردهای بدی که با کانون صورت گرفت، بیشتر مشکل ساز بود تا خود کانون. اگرچه برخی واکنش‌های کانون در موارد مختلف، ‌ منطقی و در پاسخ به برخی رویدادها بوده است.

گزارش: هادی حسینی‌نژاد

ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز