خبرگزاری کار ایران

در نشست نقد مجموعه ترانه‌های هادی حسینی‌نژاد مطرح شد:

«دردی به نام من» یک مجموعه‌ی موفق است

«دردی به نام من» یک مجموعه‌ی موفق است
کد خبر : ۱۴۶۱۸۲

حامد ابراهیم‌پور: مهم‌ترین ویژگی «دردی به نام من» استقلال آن است / علیرضا بهرامی: انتظار داشتم در این مجموعه سرکشی و عصیان بیشتری ببینم / عباس کریمی: ترانه‌های حسینی‌نژاد حتی اگر حزن آور باشند، به نوعی می‌توان جرقه‌های امید را نیز در آن‌ها حس کرد.

ایلنا: مجموعه ترانه‌ی هادی حسینی‌نژاد با نام «دردی به نام من» که چندی قبل توسط انتشارات نگاه منتشر شده، عصر روز گذشته؛ یکشنبه ۲۷ بهمن ماه در قالب یکی از نشست‌های «بوطیقا»، در سرای اهل قلم به نقد گذاشته شد. در این نشست علاوه بر سراینده‌ی این مجموعه، حامد ابراهیم‌پور، علیرضا بهرامی و عباس کریمی به عنوان منتقد حضور داشتند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، این نشست با خوانش چند ترانه توسط هادی حسینی‌نژاد آغاز شد و در ادامه منتقدان حاضر درمورد مجموعه ترانه‌های این شاعر و روزنامه‌نگار به ایراد سخن پرداختند.

علیرضا بهرامی(شاعر و منتقد) در ابتدای این نشست ضمن بیان این مطلب که «روزنامه‌نگار بودن حسینی‌نژاد، در واقع تیغی دو دم است» اظهار داشت: در توضیح وجه مثبت قضیه باید بگویم در برخورد با این مجموعه که وقار شعری بالایی دارد، شاهد نقایص و مشکلات فنی، و حتی زیبایی‌شناختی که در بخش عمده‌ای از ترانه‌های مرسوم در جامعه وجود دارد نیستیم. به عبارت دیگر ترانه سرا در این مجموعه تا جای ممکن به نجابت زبان و دستور زبان وفادار بوده است.

وی ادامه داد: اما در این مدیوم که ارتباط تنگاتنگی با زندگی روزمره‌ی مردم در جامعه دارد، انتظار می‌رود رگه‌هایی از سرکشی و اعتراض که به پیشنهاد‌ها و کشف‌های جدید منجر می‌شود، وجود داشته باشد. یعنی این قالب نیاز دارد تا حدودی سرکش‌های ذهنی و کلامی ترانه سرا را نیز شامل شود و قطعا کسی می‌تواند به این مهم دست پیدا کند که با اتکا به سابقه و بینشی متعالی به سرایش ترانه بپردازد.

بهرامی با اشاره به ترانه‌هایی که توسط حسینی‌نژاد در ابتدای این نشست خوانده شد، گفت: این ترانه‌ها؛ خود نمونه‌ای کامل از هر دو جنبه‌ای است که به آن اشاره کردم. به عبارت دیگر از چینش کلمات و واژه‌ها کاملا مشهود بود که ایشان سال هاست به صورت جدی و با شناخت از اصول و قواعد در این فعالیت داشت اما اگر قرار باشد این ترانه‌ها توسط شخصی اجرا شود، ریتم یک‌نواخت آن‌ها ایجاد مشکل خواهد کرد.

وی افزود: یک اجرای موسیقایی برای اینکه در مقاطعی به اوج برسد، به عصیان‌هایی در طول ترانه نیاز دارد که به اعتقاد من اگر حسینی‌نژاد در آینده بیشتر به این نکته توجه کند، آثار موفق‌تری به لحاظ پتانسیل‌های اجرایی خواهد داشت.

بهرامی در ادامه یک دست بودن سطح ترانه‌ها را نشان موفقیت این مجموعه خواند و اظهار داشت: به نظر من حسینی‌نژاد باید به دست‌آوردهایی که در حوزه‌ی ترانه کسب کرده آگاه باشد و نسبت به مطالبات مطلوب در آثارش، تلاش کند.

***

در بخش دوم از این نشست، حامد ابراهیم‌پور(شاعر و منتقد) ضمن اشاراتی مفصل و شنیدنی به سابقه و پیشینه‌ی ترانه در تاریخ شعر فارسی و بیان این مطلب که ترانه، قدیمی‌ترین گونه شعر فارسی است، درمورد مجموعه ترانه‌ی «دردی به نام من» اظهار داشت: یک از انتقاداتی که به این مجموعه ترانه وارد است، استفاده از قالب چهارپاره در بخش قریب به اتفاق ترانه هاست. این در حالی ست که ترانه می‌تواند در قالب‌های مختلفی همچون مثنوی، غزل، مستضاد و… سروده شود.

وی افزود: بیشتر ترانه‌های این مجموعه، مضمونی عاشقانه دارند. ولی توقع من؛ با توجه به اینکه حسینی‌نژاد یک روزنامه‌نگار است، این بود که در آثار ایشان رد و نشان زیادی از اعتراض ببینم زیرا ترانه‌ی اعتراض در تاریخ ترانه‌ی ما، خصوصا از دوره‌ی شاه عباس به بعد جایگاه و تاثیرات ویژه‌ای داشته.

این غزلسرا در ادامه به ویژگی‌های مثبت این مجموعه ترانه اشاره کرد و گفت: برخلاف رفتارهای غیرحرفه‌ای و متناقض با اصول هنری از سوی خوانندگان و آهنگسازان با ترانه که این روز‌ها بسیار شاهد آن هستیم، مهم‌ترین ویژگی «دردی به نام من» این است که ترانه‌هایش کاملا به صورت مستقل سروده شده‌اند. به عبارت دیگر حسینی‌نژاد در سرایش این ترانه‌های هیچ ملاحظه‌ای را در کارش اعمال نکرده و صرفا تفکر، شهود و احساس خود را سروده، به همین دلیل هیچ کدام از ترانه‌ها، ترانه‌ای کم ارزش و دم دستی نیستند.

وی با تقطیع تعدادی از ترانه‌های «دردی به نام من» ادامه داد: یکی دیگر ویژگی‌های مهم این مجموعه این است که سراینده‌ی آن برخلاف اکثر ترانه سرایان و حتی غزلسرایان، تسلط چشمگیری بر اوزان عروضی داشته؛ آنچنانکه ترانه‌های این مجموعه از تنوع وزنی فوق‌العاده زیادی برخوردارند که واقعا برای من لذت بخش بود.

ابراهیم‌پور همچنین عنوان کرد: یکی دیگر از اتفاقات خوب و نقاط قوت در این مجموعه، استفاده از اصطلاحات و فرهنگ عامه است. این درحالی ست که بسیاری می‌پندارند شعر عامیانه و محاوره سرودن تنها مستلزم شکستن زبان و استفاده از کلمات جایگزین محاوره است! بلکه به اعتقاد من یک ترانه سرا و یا شاعر محاوره تنها در شرایطی موفق است که بتواند فرهنگ عامیانه، مثل‌ها و کنایه‌های جامعه‌ی خود را وارد آثارش کند، و حسینی‌نژاد به خوبی از پس این امر برآمده.

وی گفت: ترانه سرا در بخش‌هایی از این مجموعه با تجربه‌های فرمی مختلف، ریسک‌های پرخطری کرده که اتفاقا خوب هم از آب درآمده‌اند. مثلا تجربیاتی که ایشان در قالب چارپاره داشته و به شعرهای موسوم به «مانوی» نزدیک است؛ ازجمله جابجا شدن قافیه‌ها در برخی موارد.

این شاعر سپس به یک دست نبودن زبان در برخی از ترانه‌ها انتقاد کرد و اظهار داشت: طبیعتا وقتی ترانه سرا دارد از زبان محاوره استفاده می‌کند، جایز نیست که از حالت‌های فاخر برخی کلمات مثل «یک» یا «بهانه» استفاده کند، بلکه باید از معادل‌های محاوره‌ای «یه» و «بهونه» بهره‌مند شود.

***

عباس کریمی(شاعر و منتقد) سومین سخنران این نشست بود. وی در بررسی تجربیات متفاوت حسینی‌نژاد در به کارگیری از قافیه‌ها در چهارپاره‌های دست‌کاری شده که بعضا در شش مصرع سروده شده‌اند، آن را به «شعر مثلث» که اولین بار توسط دانته در کمدی الهی ارائه شده، شبیه خواند و گفت: در برخی از ترانه‌ها، مصرع اول و سوم و پنجم با هم قافیه شده‌اند و مصرع چهارم و ششم با هم و بیت دوم قافیه ندارد. این مدل در واقع یک نوع شعر مثلثجدید است که به لحاظ شنیداری هم مخاطب را اذیت نمی‌کند.

وی ادامه داد: از آنجایی که ترانه نسبت به سایر گونه‌های شعری، موزون‌تر و عامیانه‌تر بوده و از دل آدم‌ها در حزن و شادی برمی‌خاسته، همواره مخاطبان و علاقه‌مندان بیشتری داشته و اکنون نیز اینگونه است. در این راستا چون چارپاره درواقع دوبیتی‌های به هم پیوسته است و ظرفیت تغییر ریتم را در عین ثابت ماند وزن ایجاد می‌کند، بیشتر مورد اقبال ترانه‌سرایان قرار گرفته.

کریمی درمورد «دردی به نام من» توضیح داد: در برخی از ترانه‌ها و احساس کردم برخی از ابیات کمی ثقیل بودند و شاید نوعی سکته برای مخاطب ایجاد می‌کنند؛ هرچند به لحاظ وزنی مشکلی وجود ندارد. البته خیلی‌ها معتقدند موسیقی مشکلاتی از این دست را حل می‌کند اما وقتی قرار است با ترانه‌ی مکتوب مواجه باشیم، مساله فرق می‌کند. ضمن اینکه من معتقدم ترانه‌ای که با موسیقی تکمیل می‌شود، معمولا ترانه‌ی قوی نیست.

وی افزود: انصافا در این مجموعه، با ترانه‌های خوبی مواجه هستیم. یکی از ویژگی‌های آثار حسینی‌نژاد، وجود یک نوع موسیقی ذهنی ناشی از تخیلِ مترنم ترانه سرا در ترانه‌هاست. به گونه‌ای که وقتی این ترانه‌ها را می‌خوانیم، علی رغم اینکه می‌دانیم ترانه سرا ملودی خاصی را در هنگام سرایش مورد نظر نداشته، اما یک ریتم آهنگینی در ذهن داشته که به کمکش امده و مخاطب پذیری آثارش را بالا برده.

این شاعر ادامه داد: خیلی از ترانه‌ها را سراغ دارم که اگر بدون موسیقی و به صورت مکتوب ارائه شوند، مخاطبان نمی‌توانند با آن‌ها رابطه برقرار کنند اما ترانه‌های این مجموعه که من را به یاد آثار شهرام وفایی(ترانه سرای فقید) می‌اندازد واقعا ارتباط خوبی با مخاطب برقرار می‌کند. البته با این تفاوت که ترانه‌های وفایی بیشتر محزون بودند اما ترانه‌های حسینی‌نژاد حتی اگر حزن آور باشند، به نوعی می‌توان جرقه‌های امید را نیز در آن‌ها حس کرد.

وی همچنین درمورد خلق برخی از ترکیبات در این مجموعه خاطر نشان کرد: برای من برخی از ترکیبات در ترانه‌های این مجموعه جالب آمد و به نظرم ترانه سرا در ساخت آن‌ها موفق بوده. مثل «ریتم لکنت‌زده‌ی دلواپسی» یا رج زدنِ «ترنجِ خاطرات». این ترکیبات باعثشده حتی اگر ابیات آغازین خیلی کلیشه‌ای به ذهن بیایند، در میانه‌ی راه ترانه به اوج برسد و متفاوت جلوه کند و حسینی‌نژاد خیلی خوب از این امکان استفاده کرده.

***

در ادامه این نشست امید فرج اللهی(ترانه سرا) با اشاره به برخی از نکات مطرح شده راجع به این مجموعه ترانه، ضمن موفق خواندن آن به حسینی‌نژاد پیشنهاد کرد تا در آثار اتی خود به سرایش آثار مختلف الوزن نیز مبادرت بورزد زیرا این نوع آثار، قابلیت بالایی برای اجرای موسیقی دارند. وی همچنین طولانی بودن ترانه‌ها را مانعی برای تبدیل شدنشان به قطعات موسیقایی خواند و بر تعداد ۵ تا ۶ بیت در ترانه تاکید کرد.

***

در بخش پایانی این نشست نقد و بررسی، هادی حسینی‌نژاد در جایگاه حاضر شد و توضیحات کوتاهی درمورد تلاش‌هایش برای سرایش مجموعه‌ی «دردی به نام من» پرداخت. وی با اشاره به مضامین ترانه‌ها گفت: واقعیت این است که ترانه‌های این مجموعه به طور کلی با یک رویکرد غنایی و شخصی گزینش شده‌اند، به همین دلیل فکر کردم آوردن ترانه‌هایی به مضمون اعتراض‌های اجتماعی و… به ساختار مجموعه صدمه می‌زند. اما امیدوارم در آینده بتوانم آن دسته از آثارم را که بیشتر بیرونی هستند، به انتشار برسانم.

وی همچنین درمورد اینکه روی جلد کتاب، عنوان «ترانه» یا «شعر محاوره» مشخص نشده است، افزود: البته می‌شد این کار را انجام داد اما حالا که نشده، چندان هم ناراضی نیستم زیرا به شخصه مرز چندان قابل توجهی بین این دو قایل نیستم.

حسینی‌نژاد در ادامه به ویژگی‌های زبانی‌اش در این مجموعه اشاره کرد و خاطرنشان داشت: ما وقتی از مخاطب عام صحبت می‌کنیم، باید در نظر داشته باشیم که این تعریف؛ یک تعریف نسبی و وابسته به زمانه است. به عنوان مثال مخاطب عام ۴۰ سال پیش را نمی‌توان از لحاظ سطح سواد و اگاهی با مخاطب امروزی مقایسه کرد.

وی افزود: بنابراین با برخی از ترانه سرایان که عامه بودن مخاطب ترانه را دستاویزی قرار می‌دهند تا از نازل‌ترین گونه زبان محاوره‌ای استفاده کنند، کاملا مخالفم زیرا این رویکرد را در حکم توهین به شعور اجتماعی اهالی جامعه قلمداد می‌کنم. به همین دلیل دبه تناسب نیاز، از کلمات و اصطلاحاتی در ترانه‌هایم استفاده کرده‌ام که شاید مترادف‌های ساده‌تری نیز داشته‌اند، اما بدون شک کارکردی که مورد نظر من بوده را نداشته‌اند. به عبارت دیگر من کلمات و اصطلاحاتم را قربانی آن تصور مبتزل از زبان نکرده‌ام.

این ترانه سرا ادامه داد: توجه داشته باشید که زبان محاوره به خودی خود، زبانی پویاست و قابلیت پذیرش کلمات زیادی را دارد؛ همانطور که من و شما در دیالوگ‌های روزمره‌مان که محاوره هستند، از کلمات و اصطلاحاتی استفاده می‌کنیم که قطعا در آن دایره واژگانی زبان محاوره مرسوم نمی‌گنجد!

وی در پایان، به مساله‌ی ظرفیت‌های اجرای موسیقی ترانه‌هایش اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که من در سرایش ترانه‌های این مجموعه، به هیچ وجه به فکر اجرای موسیقایی آن در آینده نبوده‌ام و شاید اصلا علاقه‌ای هم به این مساله نداشته باشم. زیرا معتقدم با شرایط موجود در عرصه موسیقی، به ترانه‌ای که اجرای موسیقایی می‌شود باید شک کرد؛ لذا اگر ترانه‌های این مجموعه در آینده اجرای موسیقایی شوند، من قطعا نگران خواهم شد و به سرایش ترانه‌هایی مبادرت خواهم ورزید که اجرا کردنشان کار آسانی نباشد.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز