فرید مرادی در واکنش به انتخاب مدیرکل ادارهی کتاب:
ظاهرا شجاعیصائین آخرین برگ وزارت ارشاد است
شجاعیصائین با چه رزومهای شایستهی منصوب شدن در این پست شناخته شده؟ ایشان در مقابل فشاری که اهالی نشر و قلم طی ۸ سال گذشته متحمل شدند، چه موضعی داشته و چه دستآوردهایی را رقم زده است؟
ایلنا: فریدمرادی(ویراستار و کارشناس نشر) از اتفاقاتی که طی ماههای اخیر در ادارهی کتاب رخ داده دل خوشی ندارد و معتقد است؛ انتصاب رییس خانه کتاب به عنوان مدیرکل این اداره، از سر استیصال و ناگزیری مدیران وزارت ارشاد بوده است.
وی دراینباره به خبرنگار ایلنا گفت: اگر قرار بود رییس خانهی کتاب که عملا یک موسسهی وابسته به وزارت ارشاد است به عنوان مدیرکل ادارهی کتاب انتخاب شود، خب چرا از همان روز اول حکم انتصاب ایشان را صادر نکردند؟ یعنی بعد از این همه انتظار تازه معاونت امور فرهنگی به این نتیجه رسیده است؟
مرادی ضمن بیان این مطلب که این انتصاب ارزش اینهمه انتظار را نداشت، افزود: بدون شک سوال اهالی فرهنگ و نشر این است که آقای شجاعیصائین با چه رزومهای شایستهی منصوب شدن در این پست شناخته شده؟ باید دید ایشان که در دولتهای قبلی نیز پست داشته، در مقابل فشاری که اهالی نشر و قلم طی ۸ سال گذشته متحمل شدند، چه موضعی داشته و چه دستآوردهایی را رقم زده است؟
وی درمورد وضعیت ادارهی کتاب در ماههای گذشته عنوان کرد: من هیچ تحولی در این اداره ندیدهام. دایرهی سانسور هنوز دارد کار خودش را میکند، کندی و تاخیر در صدور مجوزها و رسیدگی به اصلاحیهها بیداد میکند و رویکردها همان است که بود. متاسفانه در روی همان پاشنه میچرخد که در ۸ سال گذشته میچرخید!
سرویراستار نشر نگاه خاطرنشان کرد: حوزهی نشر در بدترین شرایط به سر میبرد؛ آنچنانکه تیراژ مسخره و موهن ۵۰۰ نسخهای رایج شده و از طرفی ابزارهایی نظیر انتشار الکترونیک، نشر زیرزمین و… حقوق مولف و ناشر را به سادگی از بین میبرد. من نمیفهمم در چنین وضعیتی، دلیل این همه سختگیری روی حوزهی نشر چیست؟
وی ضمن بیان این مطلب که مسائل فرهنگی از سوی دولت تدبیر و امید مغفول واقع شده، ادامه داد: چطور میشود بعد از گذشت چندین ماه هنوز ادارهی کتاب مدیر و سیاست روشنی ندارد؟ چرا در این ۵-۶ ماه گذشته هیچ کسی به بحرانهای حوزهی نشر توجهی نمیکند؟ به گرانی اقلام چاپ، به کاهش تیراژها، به پایین آمدن قدرت خرید مخاطبان و… چرا وزارت ارشاد توجهی به این مساله ندارد که ناشران به نفس نفس افتادهاند و معلوم نیست امروز و فردا آخرین نفسهاشان را بکشند؟
مرادی با اشاره به انتصاب دیرهنگام اما دور از انتظار مدیرکل ادارهی کتاب، گفت: بدون شک مدیران وزارت ارشاد در طول این چندماه دغدغهی انتصاب مدیرکل برای این اداره را داشته و به افراد متعددی پیشنهاد این پست را دادهاند، اما از میان اهالی فرهنگ و کتاب؛ کسی حاضر نشده این پست را قبول کند. دلیلش هم این است که پذیرش این مدیریت فرهنگی؛ یعنی پذیرش کارهای غیرفرهنگی که همانا سانسور است.
وی افزود: کسی که واقعا دغدغهی فرهنگ را دارد، نمیتواند این پست را قبول کند. در واقع این اصلیترین پارادوکس در ادارهی کتاب است! زیرا متاسفانه ادارهی کتاب، جایگاه بگیر و ببندهاست، نه جایگاهی فرهنگی. به همین دلیل کسی میتواند این پست را با شرایط موجود قبول کند که بتواند چشمش را روی حساسیتهای فرهنگی حوزهی نشر ببندد. با این وجود؛ لابد آقای شجاعی صائین آخرین برگ وزارت ارشاد بوده.
این ویراستار باسابقه در پایان سخنانش، ضمن اظهار ناامیدی از آیندهی نشر در کشور گفت: من به شرایط موجود خوشبین نیستم و فکر میکنم باید در مقابل شرایط تسلیم شویم. همانطور که ۸ سال گذشته تسلیم بودیم. به هر حال این سالها هم میگذرد؛ سالهایی که درواقع عمر ما و سایر فعالان حوزهی قلم و نشر را شامل میشود.