مشیت علایی در گفتگو با ایلنا:
منتقدان حرفهای انگشت شمارند
متاسفانه از مطبوعات مبلغ قابل توجهی عاید منتقدان ادبی نمیشود / آنچه بیشتر برای منتقدان امکان کسب درآمد را ایجاد میکند، انتشار کتاب است زیرا از این طریق منتقد نیز میتواند مانند یک مترجم به حقالتالیف آثارش امیدوار باشد.
ایلنا: مشیت علایی(نویسنده و منتقد ادبی) معتقد است اگرچه امکان نقدنویسی به صورت یک حرفه در کشورمان وجود دارد، اما این امکان به سختی محقق میشود، لذا معدود منتقدانی را میتوان برشمرد که از این طریق ارتزاق میکنند.
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در تشریح اصطلاح " نقد حرفهای " اظهار داشت: البته این اصطلاح، یک اصطاح رایج نیست و مانند گونههای مختلف نقد(مثل نقد فلسفی، نقد روانکاوانه و…) دارای ترک ادبی و انتقادی مشخصی نیست. اما میتوان این اصطلاح را به عنوان یک حرفه و شغل مورد بررسی قرار داد.
علایی در پاسخ به این سوال که آیا امکان حرفهای شدن یک منتقد در کشور ما وجود دارد یا خیر، ادامه داد: در مواردی معدود دیده شده که برخی از منتقدان پیشکسوت و با تجربه از همین راه نقد نویسی امرار معاش کنند. مثلا آقای حسن میرعابدینی که از دوستان من است! البته ایشان کلاسهایی هم دارد اما کار اصلیاش نقد نویسی بوده و از امرار معاشش نیز بر همین محور استوار است.
وی گفت: بنابراین اگر منتقد دارای شرایط علمی لازم بوده و به واسطهی سوابق خود درمیان اهالی ادبیات شناخته شده باشد، این امکان وجود دارد که انتقاد را به عنوان یک شغل دنبال کند. به نظرم از این زاویه، نقد تفاوتی با داستاننویسی ندارد و همانطور که نویسندگانی همچون مارکز در جهان و محمود دولتآبادی در ایران از راه نوشتن زندگی خود را میگذارنند، منتقدان نیز میتوانند به چنین جایگاهی برسند.
این منتقد شناخته شده ضمن بیان این مطلب که البته نمونههایی از این دست، انگشتشمار هستند، گفت: بسیاری از منتقدان ادبی نامی در کشورمان از راه نقد نیز درآمد دارند، اما محوریت درآمد ایشان بر این حوزه نیست. مثل جناب حسین پاینده که منتقدی کارآزموده است اما درآمد اصلیاش از راه تدریس در دانشگاهها کسب میشود.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که ملزومات حرفهای شدن منتقد چیست، اظهار داشت: طبیعتا نقد ادبی نیز مثل هر شغلی ملزومات خاص خودش را دارد و فرد شاغل در این حوزه باید لوازم حرفهای بودن را داشته باش؛ مثل یک نقاش یا یک سینماگر! منتقد ادبی نیز باید با توجه به سلیقه و نوع نقدی که برمیگزیند، اطلاعات و مهارتهای لازم را داشته باشد. البته داشتن صداقت و پایبندی به ارزشهای اخلاقی از ابتداییترین ملزومات نقد است.
علایی درمورد محل کسب درآمد منتقدان ادبی توضیح داد: متاسفانه از مطبوعات مبلغ قابل توجهی عاید منتقدان ادبی نمیشود. معمولا این مبلغ آنقدر ناچیز است که نمیشود روی آن حساب کرد؛ برخی از مطبوعات نیز که اصلا خود را موظف به پرداخت حقالتحریر نمیدانند. حتی برای خود من پیش آمده که هزینهی پست یا پیک کردن مطالب را نیز خودم پرداخت کرده باشم.
وی افزود: آنچه بیشتر برای منتقدان امکان کسب درآمد را ایجاد میکند، انتشار کتاب است. از این طریق منتقد نیز میتواند مانند یک مترجم به حقالتالیف آثارش امیدوار بوده و از این طریق امکان درآمدزایی داشته باشد.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که وضعیت حرفهای نقد ادبی در کشورهای توسعهیافته چگونه است، گفت: مطمئنا منتقدان ادبی در کشورهای پیشرفت، جایگاه تثبیت شدهای دارند و به مراتب امکان حرفهای شدن برایشان مهیاتر است. دلیلش هم کار کردن با نشریات و مطبوعاتیست که بسیار معتبرند و پرداختهای قابل توجهی نیز دارند.
وی ادامه داد: حتی از نقد هم که بگذریم، ریوویو نویسی نیز در این کشورها از ارج و قرب زیادی برخوردار است؛ آنچنانکه ریوویو نویسان با نگارش چند صد کلمهی محدود در مورد یک اثر ادبی تازه، پول خوبی دریافت میکنند. بنابراین حتی ریوویو نویسی به یک حرفهی شناخته شده تبدیل شده، درحالیکه در کشور ما چنین موقعیتی وجود ندارد.