کیهان بهمنی در گفتگو با ایلنا:
ترجمهی ۷۵ مقاله از چهار دهه زندگی همینگوی به اتمام رسید
بسیاری از مقالات همینگوی؛ پایه و اساس نگارش داستانهای کوتاه مشهور این نویسندهی نامی شدهاند؛ داستانهایی همچون " پیرمرد و دریا " یا " پیرمرد کنار پل ".
ایلنا: کیهان بهمنی(مترجم) که مدتی بود کار ترجمهی مجموعه مقالاتی از ارنست همینگوی را برای نشر ثالثآغاز کرده بود، از به اتمام رسیدن کار ترجمه و آمادهسازی این کتاب خبر داد.
وی در گفتگو با خبرنکار ایلنا؛ درمورد این کتاب توضیح داد: همینگوی در چهار دهه زندگیاش، مقالات متنوع متفاوتی در مطبوعات زمانهی خود منتشر کرده که از چند لحاظ با اهمیت هستند. نخست، خود مقالات و مضامینی که در بردارند و دوم اینکه بسیاری از این مقالات در ادامه پایه و اساس نگارش داستانهای کوتاه مشهور این نویسندهی نامی شدهاند.
این مترجم ادامه داد: این مقالات متناسب با تاریخ نگارش و انتشارشان به دورههای مختلفی تقسیم شدهاند؛ دورههایی همچون جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی اسپانیا. بنابراین طیف تنوع این مقالات بسیار زیاد است. خصوصا اینکه مضامین و رویکردهای آنها نیز متفاوت است.
بهمنی خاطرنشان کرد: همانطور که میدانید همینگوی مدتها به عنوان کارشناس نظامی در مطبوعات کار میکرد، لذا بخش عمدهای از مقالاتاش سیاسی و بر اساس رخدادهای جنگجهانی اول و دوم نوشتهشدهاند. در واقع او یک تحلیلگر سیاسی - نظامی معتبر بود.
وی گفت: بخش دیگری از مقالات این نویسنده نیز، مقالات اجتماعی هستند و جالب اینکه در برخی از آنها می توان رگههای مشخص و تاثیرگذاری از طنز را دید؛ مثل مقالهای که در آن به زندگی مردم نیویورک پرداخته شده. همچنین بخشی از این مقالات نیز درمورد ماهیگیری است که از دغدغهها و علاقهمندیهای همینگوی به شمار میآمد.
بهمنی ضمن بیان این مطلب که همینگوی، فردی ابوالمشاغل بوده و این مساله به او امکان نگارش در موضوعات مختلف را میداده، اظهار داشت: بخشهایی از این مقالات، مثلا یک یا چند پاراگراف از آنها بنمایهی خلق داستانهای کوتاه مشهور همینگوی را منجر شدهاند. مثلا داستان معروف " پیرمرد و دریا "، یا " پیرمرد کنار پل ". بنابراین خواندن این مقالات برای هر نویسنده و محققی خالی از لطف نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا این رویه کاری میتواند از سوی نویسندگان ما نیز دنبال شود یا خیر، گفت: به نظر من نویسندگان براساس افق جهانبینیهاشان دسته بندی میشوند. مثلا تمام داستانهای " آن تایلر " در یک شهر کوچک به نام بالتیمور در آمریکا اتفاق میافتد اما داستانهای " دوریس لسینگ " جامعیت بیشتری دارد. دلیلش هم این است که لسینگ در ایران(کرمانشاه) متولد شده، در افریقا رشد کرد و در انگلستان زندگیخود را ادامه داد. این وضعیت به او امکان داد تا دید و جهان بینی خود را به کمال برساند. بنابراین آثار لسینگ تنها مربوط به مردمی خاص، با فرهنگ و زبانی خاص نیست!
این مترجم افزود: برای همینگوی نیز همین اصل صادق است؛ یعنی او جهانبینی وسیعی داشته که توانسته ذهنی تا این حد پویا و تنوع طلب داشته باشد؛ برخلاف نویسندگانی که آثارشان رنگ بومی - محلی(local colore) دارند. او یک نویسندهی همهفن حریف بود، آستینهایش را بالا میزد و به هر میدانی پا میگذاشت؛ حتی میدان جنگ! همچنین به قدری بر ادبیات و زبان تسلط داشت که نوشتههایش به لحاظ روانشناختی تاثیر بالایی بر مخاطب دارند.
بهمنی در انتقاد به برخی از نویسندگان جوان هموطنمان گفت: برای من جالب است وقتی میبینم برخی از نویسندگان جوان داستانی مینویسند که مثلا در برزیل اتفاق میافتد؛ در حالی که تا به حال به برزیل سفر نکردهاند! طبیعی است که این دست داستانها ملموس نیستند. حالا این را مقایسه کنید با داستانهای همینگوی که خود در جنگ جهانی شرکت داشته.
وی درمورد کتاب مذکور افزود: کتاب ۷۵ مقاله از چهار دهه زندگی همینگوی توسط یک استاد آمریکایی با نام ویلیام وایت جمعآوری شده و تقریبا ۷۰۰ صفحه دارد. کار ترجمهی آن به پایان رسیده که البته بیشتر تهیهی پانویسها و تحقیقات زمان بر بود. پیشبینی میکنم این کتاب به زودی از سوی نشر ثالثبرای اخذ مجوز به ارشاد فرستاده شود.