فتحالله بینیاز در گفتگو با ایلنا:
جایزهی جلال در بخش داستان، حداقل میتوانست شایستهی تقدیر داشته باشد
بسیاری از آثار منتشر شده در سال گذشته را خواندهام، معتقدم بسیاری از آثار به مراتب در سطح بالایی قرار داشته و شایستهی راهیابی به مرحلهی دوم و شایستهی تقدیر بودند.
ایلنا؛ فتحالله بینیاز(نویسنده و مترجم) که سالیان سال است به عنوان منتقد ادبی فعالیت داشته و داور جوایز مختلفی بوده است، بر این باور است که ششمین دوره از جایزهی جلال آلاحمد، حداقل میتوانست برخی از مجموعه داستانها و رمانهای منتشر شده در یکسال اخیر را به عنوان شایستهی تقدیر معرفی کند.
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درمورد جایزهی جلال عنوان کرد: اولین مساله این است که در جدول منتشر شده از سوی این جایزه، ۱۴۵۵ عنوان کتاب در حوزهی آثار داستانی منتشر شده در سال گذشته مورد بررسی قرار گرفته که برای من عجیب است زیرا فکر نمیکنم تعداد آثاری که در ژانر داستان کوتاه(مجموعه داستان) و رمان در یک سال منتشر میشود، بیشتر از ۱۳۰ تا ۱۴۰ کتاب باشد. با این حساب به نظر میرسد که این جایزه، متنها و کتابهایی که ویژگیهای ساختاری داستان کوتاه و رمان را ندارند را هم در قالب آثار داستانی مورد بررسی قرار دادهاند؛ آثاری چون خاطرهنویسیها، زندگینامهها و…
بینیاز با اشاره به ۱۲ اثری که در بخش داستان به مرحلهی دوم این جایزه راه یافتهاند، خاطر نشان کرد: البته من به هیچ وجه به خودم اجازهی دخالت در رای داوران جلال نمیدهم. اما با توجه به اینکه خود را یک مخاطب حرفهای میدانم و بسیاری از آثار منتشر شده در سال گذشته را خواندهام، معتقدم بسیاری از آثار دیگر نیز وجود داشتند که در سطح این دوازده اثر و حتی به مراتب در سطح بالاتری از این آثار قرار داشته و شایستهی راهیابی به مرحلهی دوم بودند.
وی ادامه داد: نمیخواهم نام ببرم، اما جالب است که مسوولان جایزهی جلال هیچ یک از آثار منتشر شده از سوی نویسندگان زن را شایستهی ورود به مرحلهی دوم ندانستهاند. این در حالیست که نویسندگان زن طی سالهای اخیر فعالیتهای چشمگیر و قابل توجهی داشتهاند و آثار قابل تاملی را نیز به انتشار رساندهاند. مثلا رمان " زیگورات " نوشتهی اکرم پدرامنیا و " شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند " نوشتهی طلا نژادحسن.
این منتقد ادبی در ادامه به طرح سوال پرداخت و گفت: آیا واقعا ۱۳۰ تا ۱۴۰ اثر داستانی با ساختار فنی رمان و مجموعه داستان، از سوی داوران خوانده شده و هیچ کدام از این آثار به دلیل نام نویسنده کنار گذاشته نشده است؟ این سوالیست که ناخودآگاه بعد از اعلام این خبر که هیچ اثری در حوزهی داستان شایستگی معرفی شدن از سوی جایزهی جلال را نداشته، به ذهن متبادر میشود.
وی اضافه کرد: به نظر من حداقل اتفاقی که میتوانست رخ دهد این بود که ۳ تا ۴ اثر به عنوان شایستهی تقدیر معرفی میشدند؛ حتی اگر هیچ جایزهی نقدی(۵۵ سکه بهار آزادی) به آنها اعطا نمیشد. زیرا بیان این خبر که هیچ اثری شایستهی تقدیر هم نبوده، این معنا را برمیتابد که آثار داستانی منتشر شده در سال قبل بسیار ضعیف بودهاند.
بینیاز در مورد معیارهای انتخاب در جوایز ادبی گفت: من معیارهایی را از روی نمونههای داخلی و خارجی آماده کردهام که در آینده در اختیار شما قرار خواهم داد. اما مساله اینجاست که اگر واقعا ملاک و معیارهای داوران جلال اینقدر سختگیرانه است، پس چطور در دورههای قبلی آثاری در حوزهی داستان برگزیده و یا شایستهی تقدیر شدهاند؟ میخواهم بگویم علارغم رای داوران جلال در دورهی ششم، ادبیات داستانی در کشور ما طی سال گذشته(نسبت به سالهای قبل) دچار افت و افول نبوده است حداقل آثاری در همان سطح منتشر شده است.