رسانههای رادیکال؛ شکست دولت اعتدال را نشانه گرفتهاند
اگر متولیان رسانهای دولت بتوانند تا حصول نتیجه در مذاکرات با غرب، رقابت رسانهای در داخل را درست پیش ببرند، امکان به بار نشستن برنامههای دولت تدبیر و امید دور از ذهن نخواهد بود، اما اگر توجه کافی به این بخش نشود، با نزدیک شدن به انتخابات مجلس، کارزار سختی در انتظار دولت خواهد بود.
ایلنا؛ سمت وسوی تبلیغات این روزهای رسانههای اصولگرا، تهییج افکار عمومی حول محور مواضع ضدآمریکایی است. اهداف این تبلیغات و بیعملی دولت در قبال آن، موضوع یادداشتی است که قادر باستانی، کارشناس علوم ارتباطات و رسانه، در اختیار این خبرگزاری قرار داده است:
به گزارش ایلنا؛ متن این یادداشت به شرح زیر است:
هوای بارانی و نسبتاً سرد تهران، گرچه خبر از آمدن صدای پای زمستان میدهد، اما دنیای سیاست داغ است و رسانههای اصولگرا، تازه از رخوت نتایج انتخابات تابستان به درآمده و هماهنگ با یکدیگر، شکست دولت اعتدال را نشانه گرفتهاند. تحلیل محتوای مندرجات رسانهها، به خوبی این استراتژی را مسجل میکند. در این میان، رسانهملی حکایت دیگری دارد.
رسانه ملی، استراتژی پیچیدهای را دنبال میکند. از یک سو وانمود به همراهی با دولت دارد و بسیج ضدآمریکایی مردم را در راستای کمک به مذاکراه کنندگان، برای تحت فشار نشان دادن دولت و در نتیجه دادن امتیاز کمتر به رقیب میداند؛ اما آن روی سکه چیز دیگری است. سوگیری اصلی صدا و سیما در قبال عملکرد دولت مستقر، القای ناکارآمدی آن است. آوردن مقامات دولت گذشته در صحنه، حضور مستمر تحلیلگران قسمخورده ضددولت در برنامههای مختلف و اقداماتی از این دست، لایه پنهان راهبرد این رسانه را نمایان میسازد.
مدیریت سازمان صدا و سیما، به جهت پایان مسئولیت خود تا چند ماه دیگر، نیازی به ظاهرسازی و هماهنگی با دولت نمیبیند و با تند کردن فضا، قصد دارد مسایل معیشتی و اقتصادی را عمده کند و رویارویی زودهنگام مردم معترض به شرایط جاری با دولت ناتوان از حل مشکلات را کلید بزند. این راهبرد در اغلب رسانههای اصولگرا با تاکتیکهای مختلف دنبال میشود، اما صدا و سیما میداندار ماجراست.
استراتژی رسانهای دولت، متاثر از سیاست کلی روحانی، مبتنی بر اعتدال و پرهیز از درگیر شدن و بازی در زمین حریف است اما به نظر من این راهبرد، میل به سمت بیعملی و انفعال دارد و گاهی مواضع رسانهای دولت، متناقض و نامنسجم تلقی میشود. تحلیل محتوای اخبار ایرنا به عنوان رسانه مادر، نشانی از راهبرد قوی، مستحکم و حساب شده ندارد و تیم سالخورده این رسانه، انگار حال و حوصله جریانسازی خبری، برجسته سازی و فضاسازی رسانهای و مقابله با تهاجم سازمان یافته رقیب را ندارد و صرفاً مشغول جا خالی دادن و واگذاری میدان به حریف است.
حضور استراتژیستهای رسانهای چون حسامالدین آشنا و صادق در تیم دولت مغتنم است، اما به نظر میرسد حجم مسئولیتهای اجرایی، آنها را از اهمیت دادن به اثرات سنگین حملات رسانهای مخالفان دولت، مخصوصاً سازمان صدا و سیما بازداشته است. پاشنه آشیل رسانههای مخالف دولت، آن است که از مرکز واحدی دستور میگیرند و مطیع هستند، بنابراین در راهبرد رسانهای، توجه به این مساله و پرداختن به آن از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. مزیت رسانههای طرفدار دولت هم آن است که فرهیختگان، افراد تحصیلکرده و الیت جامعه، مهیا و دلبسته همکاری هستند و باید شرایط حضور این افراد به ویژه در فضای مجازی فراهم شود و موانع را حتی المقدور برطرف کنند. افراد بسیاری در این جبهه وجود دارند که به خودی خود جریان ساز هستند و کافی است، میدان حضور برای آنان فراهم شود.
درخصوص صدا و سیما و اثرات آن بر اقشار آسیب پذیر جامعه، به ویژه حاشیه نشینهای کلانشهرها، ضمن جدی شمردن موضوع، لازم است کانالهای ارتباطی مشابه و جایگزین شناسایی و تقویت شود. به عنوان مثال، سیستم توزیع سی دی فیلمهای سینمایی در سوپرمارکتها در سراسر کشور، روند رشد بسیار خوبی را نشان میدهد. این کانال ارتباطی، پتانسیل استفاده برای انتقال پیامهای کوتاه صوتی تصویری را دارد و اگر پیامها درست طراحی و ارائه شود، تاثیر مطلوبی میتواند داشته باشد. اگر بخشی از هزینههای تبلیغاتی بانکها و موسسات دولتی در صدا وسیما، در این کانال صرف شود، ارتباط جدید و بدیعی با خانوادهها در سراسر کشور، مستقل از صدا و سیما شکل میگیرد. موفقیت پیام «لطفاً کپی نکنید» توسط مهران مدیری، در این کانال ارتباطی حاصل شد.
کانالهای ارتباطی دیگر ازجمله شبکههای اجتماعی نیز در نوع خود اهمیت دارد و قابل توجه است. صفحه وزیر امور خارجه در شبکه فیس بوک، با نگارش صمیمی، بیتکلف و صادقانه محمد جواد ظریف، کانال موثری ایجاد کرده است که ۵۰۰ هزار طرفدار، نشان دهنده موفقیت آن است. این کانالها میتواند به طور هدفمند در راهبرد رسانهای دولت، برنامهریزی و مورد استفاده واقع شود. اگر متولیان رسانهای دولت بتوانند تا حصول نتیجه در مذاکرات با غرب، رقابت رسانهای در داخل را درست پیش ببرند، امکان به بار نشستن برنامههای دولت تدبیر و امید دور از ذهن نخواهد بود، اما اگر توجه کافی به این بخش نشود، با نزدیک شدن به انتخابات مجلس، کارزار سختی در انتظار دولت خواهد بود.
امروز کیهانیزه شدن رسانه ملی، هدف به شکست کشاندن مذاکرات دولت با غرب را دنبال میکند و این روند تا زمانی که دولت نتواند فضای رسانهای داخل را در دست بگیرد، شدیدتر از قبل دنبال خواهد شد. در این میان، ایجاد قرارگاه رسانهای تدبیر و امید و بهکارگیری طراحان خوش فکر و خلاق رسانهای، میتواند نتایج خوبی داشته باشد و دولت را در مصاف رسانهای یاری کند. فضای عمومی کشور به ویژه فضای نخبگان برای کمک به دولت، بسیار مساعد است. این فرصت در صورتی که بموقع استفاده نشود، جبران آن سخت خواهد بود.