آسیه نظام شهیدی در گفتگو با ایلنا:
بازگشت نویسندگان زن مهاجر؛ ادبیات زنانه را متحول میکند
این نویسندگان در سفر به کشورهای خارجی، تجربیات تازهای کسب کردهاند. تجربیاتی چون امکان تحصیل در دانشگاههای معتبر جهان، دسترسی به آثار شاخص ادبی از طریق زبان اصلی و تجربهشان به عنوان زن در جوامع خارجی.
ایلنا: آسیهنظام شهیدی که مجموعه داستان «تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من» را در سال ۹۰ توسط نشر ققنوس به چاپ رسانده بود، مدتیست به خوانش و بررسی آثار نویسندگان زن برجسته کشور که پیش از دههی هفتاد آثاری از آنها منتشر شده مشغول است. او براین باور است که با مهاجرت نویسندگان شاخص زن، ادبیات زنان دچار ضرر و زیانهای قابل توجهی شده است.
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در مورد آثار منتشر شده نویسندگان زن طی سالهای اخیر اظهار داشت: البته هرازگاهی رمان یا مجموعه داستان متفاوتی ازسوی نویسندگان زن منتشر میشود اما در مجموع، اتفاق شایان ذکری در عمدهی این کتابها رخ نداده است و نمیتوان گفت که جریان ادبیات زنان، چندان با تعالی و پیشرفت مواجه بوده است.
نظامشهیدی ضمن بیان این مطلب که البته مشکلات فرهنگی موجود در سالهای اخیر و فشارهایی چون فشار ممیزی و سانسور نیز در این رویه تاثیر گذار بوده، ادامه داد: مدتیست که خواندن آثار ترجمهای را ترجیح میدهم. همچنین برگشتهام به خوانش آثار قدیمیتر در حوزهی ادبیات زنان که به کتابهای منتشر شده پیش از دههی هفتاد و حتی قبل از انقلاب معطوف میشود.
وی در مورد رویکرد خود به آثار قدیمیتر توضیح داد: به نظر بسیاری از این آثار داستانی، به لحاظ سبک نگارش و میزان خلاقیت، یک سر و گردن بالاتر از آثاری هستند که امروزه از سوی نویسندگان زن منتشر میشوند. از این جمله؛ میتوانم به آثار منیرو روانیپور اشاره کنم که او را شاعری نسل سومی خواندهاند اما متاسفانه در سالهای اخیر، غالبا مغفول مانده است.
این نویسنده ادامه داد: واقعا جای تاسف دارد که ایشان از ایران مهاجرت کردند و فرصت نشد تا ادبیات زنانه را در کشور ارتقاء ببخشد و به هر حال افقهای تازهای را پیش روی نویسندگان زن باز کند. همچنین روحانگیز شریفیان و شهرنوش پارسیپور نیز با مهاجرت از ایران این فرصت را نداشتند؛ حتی زویا پیرزاد که البته به مراتب نویسندهی متاخرتری است نیز اگر در کشور میماند، به احتمال زیاد میتوانست تاثیرات بیشتری بر جریان ادبیات زنان بگذارد.
وی افزود: هرچند نویسندگان مهاجر امکان تجربیات تازه و فضاهای متفاوتتری را پیدا میکنند و ممکن است مهاجرت به نفع آنها هم باشد؛ اما به هر حال ارتباط آنها با مخاطبان اصلیشان کمرنگ میشود و چندان نمیتوانند بر جریان ادبیات کشور خود تاثیر گذار باشند.
نظامشهیدی که معتقد است نویسندگانی چون زویا پیرزاد میتوانستند فرمهای جدیدی را برای انتقال مفاهیم زنانه وارد ادبیات کنند، گفت: برای گذر کردن از انعکاس غدغههای تکراری زنان در رمانهای زنانه، نویسندگانی چون پیرزاد میتوانستند نقش به سزایی را بازی کنند. به نظر من حتی اگر همین امروز هم نویسندگان مهاجر زن به کشور برگردند، ادبیات داستانی زنان را با تغییر و تحولهای چشمگیری روبرو خواهند کرد.
وی ادامه داد: به هر حال این نویسندگان در سفر به کشورهای خارجی، تجربیات تازهای کسب کردهاند. همچنین امکان تحصیل در دانشگاههای معتبر جهان و دسترسی به آثار شاخص ادبی از طریق زبان اصلی تجربیات گرانقیمتی را به آنها داده که قطعا میتواند بر جریان ادبیات داخلی تاثیر گذار باشد. خصوصا اینکه تجربهی این دسته از نویسندگان به عنوان زن در جوامع خارجی، میتواند نگاههای تازهای را به آثار ادبی کشور اضافه کند.
نویسندهی مجموعه داستان " تمساح… " درمورد آثار منتشر شده نویسندگان زن در داخل کشور نیز اظهار داشت: همانطور که گفتم از میان انبوه کتابهای منتشر شده، برخی از نویسندگان کارهای خوبی را به انتشار رساندهاند که البته تعدادشان بسیار کم است. مثلا خانم مرادخانی با رمان " گلف روی باروت " خوش درخشیده؛ همچنین شیوا ارسطویی با رمان " خوف "! که البته من از گذشته –با مجموعه داستان آفتاب مهتاب - آثار ایشان را میپسندیدم.
وی درمورد فعالیتهای اخیر خود نیز گفت: مجموعه داستانی دارم با نام " عادات صبحگاهی " که در اختیار نشر افراز گذاشتهام اما هنوز برای اخذ مجور به ارشاد نرفته است. در داستانهای این مجموعه تا حدودی از تجربهگراییهای پیشین فاصله گرفته و وارد حوزههای رئال شدهام.