خبرگزاری کار ایران

نیلوفر‌لاری‌پور در گفتگو با ایلنا:

شان ترانه‌سرایان پیشکسوت را نگه نداشتند!

شان ترانه‌سرایان پیشکسوت را نگه نداشتند!
کد خبر : ۱۰۷۷۳۳

نمی‌دانم چرا موقع جمع کردن امضا در حمایت فلان کاندیدا و فلان نامزد انتخاباتی از امثال من انتظار همراهی دارند اما یکبار نشده در جلسات سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌هاشان ما را دعوت کنند.

ایلنا؛ نیلوفر لاری‌پور، نام آشنایی‌ست برای مخاطبان ترانه و موسیقی؛ ترانه‌سرایی که کمتر کسی ترانه‌هایش را در «آلبوم پر پرواز» با صدای شادمهر عقیلی در دهه‌ی هفتاد نشنیده باشد. اما چند سالی‌ست کمتر اسمش شنیده می‌شو؛ چه در مطبوعات و رسانه‌ها، چه در تیتراژ فیلم‌های سینمایی. او فکر می‌کند شان ترانه‌ و ترانه‌سرا به قدری در جامعه نزول کرده که شاید مطرح نبودن در این وانفسا، اتفاق خوش‌آیندتری برای یک ترانه‌سرای پیشکسوت به حساب بیاید.

وی که در سال‌های اخیر بیشتر به سرودن شعر سپید و انتشار آثارش در این حوزه مبادرت داشته، در گفتگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: این روزها هر اباطیلی به نام ترانه این طرف و آن طرف به نام ترانه در کتاب‌ها و آلبوم‌ها مطرح می‌شوند؛ آنقدر شان ترانه‌سرایی پایین آمده که فعالیت در این حوزه به جای اینکه یک حرفه‌ی هنری قلمداد شود، کم از ناسزا و فحش نیست.

این ترانه‌سرا درمورد تعدد ترانه‌و ترانه‌سرا در کشور توضیح داد: من معتقدم هرکسی این حق و اجازه را دارد که بنویسد. اما نادیده گرفتن ترانه‌های خوب و ورود ترانه‌های ضعیف در ابعاد وسیع، سلیقه‌ی مخاطب را پایین می‌آورد. بنابراین اینکه در مقابل سه یا چهار ترانه‌سرای خوب، هزار ترانه‌سرای ضعیف داشته باشیم، آمار امیدوار کننده‌ای نیست!

لاری‌پور ادامه داد: متاسفانه ترانه‌سرایان خوب، چند سالی‌ست که بنا به دلایل مختلف دیگر کار نمی‌کنند؛ به عبارت دیگر فضاهای موجود آن‌ها را خانه نشین کرده؛ ترانه‌سرایانی همچون یغما گلرویی، افشین یداللهی و… دلیلش هم این است که شان آن‌ها به درستی رعایت نشده. جوان‌ترها هم باید بدانند مطرح شدن یک ترانه‌سرا در کشور ما، یک اتفاق دوره‌ای‌ست. این عرصه، عرصه‌ای نیست که برای پیشکسوتان‌اش ارزشی قائل شوند.

وی با اشاره به ضعیف شدن بخش عمده‌ای از ترانه‌ها و شیوع ترانه‌سرایان نابلد، گفت: ترانه‌سرایان پیشکسوت و شناخته شده، شرایط کاری مشخصی دارند. آن‌ها اجازه نمی‌دهند آهنگساز و خواننده هرطور که دلش خواست با ترانه‌هاشان برخورد کنند و در آن‌ها دست ببرند. اما جوان‌ها که اسم و رسمی هم ندارند، ولو اینکه ذوق و استعدادی هم داشته باشند، با هر مبلغی رضایت می‌دهند هر بلایی سر ترانه‌هاشان بیاید.

این شاعر و ترانه‌سرا، همچنین درمورد شباهت بخش عمده‌ای از ترانه‌ها با یکدیگر افزود: از روی دست هم کپی می‌کنند و البته در مواردی کمی قریحه و استعداد هم چاشنی کپی‌کاری‌شان می‌شود. چه عبارت‌ها و اصطلاحاتی که در این سال‌ها به کررات در آثار ترانه‌سرایان نسل جدید نشنیده و نخوانده‌ام! بخشی از ترانه‌سرایان هم خودشان به تکرار رسیده‌اند و هر بار ترانه‌های قبلی‌شان را در ورژن‌های جدید، تکرار می‌کنند.

وی اظهار داشت: متاسفانه استفاده از تبلیغات و شانتاژهای خبری از سوی برخی افراد و گروه‌ها باعثشده ترانه‌سرایانی که به واقع لیاقت مطرح شدن را ندارند، بیش از حد مطرح شوند. آشنایی با اهالی رسانه‌ها، نشریات و… به آن‌ها این اجازه را داده که عکس‌شان روی جلد مجلات و بیلبوردها بیاید. یک عده‌هم از روابط‌شان برای حضور در تیتراژ‌های تلویزیونی استفاده می‌کنند تا از این طریق اسم و رسمی برای خود پیدا کنند.

لاری‌پور در پاسخ به این سوال که خواسته‌اش به عنوان یک ترانه‌سرا چیست، گفت: از همه مهم‌تر این است که شان ما را حفظ کنند؛ والا هیچ کس دوست ندارد کار نکند. دغدغه‌ی یک عده تنها این است که ترانه‌شان توسط یک خواننده خوانده شود و توی میهمانی‌ها به هم بگویند این ترانه، ترانه‌ی من است! یا ترانه‌شان کلیپ شود تا به آن فخر بفروشند. اما این شان ما نیست! در چند سال اخیر، چند ترانه از من در چند آلبوم خوانده شد اما به قدری آهنگ و اجرا بد بود که نخواستم اسمم روی جلد آلبوم بیاید.

وی ضمن بیان این مطلب که برگشتن به شرایط سال ۷۶ و فراموش کردن اتفاق‌های بدی که در ۸ سال اخیر رخ داده زمان می‌برد، افزود: بسیاری این طرف و آن طرف خود را استاد معرف کرده‌اند؛ ترانه‌سرایانی که تازه کار و در سن بیست و یکی دوسالگی، در کامنت‌های وبلاگ و فیسبوک استاد خطاب می‌شود. باید شرایط فعالیت برای چهره‌های مطرح حوزه‌ی ترانه مهیا شود تا در غیاب آن‌ها، یک عده خود را استاد نخوانند.

این شاعر و ترانه‌سرا همچنین ضمن انتقاد به شیوه‌ی مدیریت‌های فرهنگی گفت: نمی‌دانم چرا موقع جمع کردن امضا در حمایت فلان کاندیدا و فلان نامزد انتخاباتی از امثال من انتظار همراهی دارند اما یکبار نشده در جلسات سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌هاشان ما را دعوت کنند و از ما مشاوره بخواهند. حتی وقتی قرار است با شاعران و ترانه‌سرایان دیدار کنند، باز هم سراغ چهره‌هایی تکراری می‌روند که در تمام دوره‌ها بوده‌اند.

وی ادامه داد: من در طول این سال‌ها و به‌رغم مشکلاتی که بی‌دلیل برایم پیش آوردند، همیشه سعی کرده‌ام فعالیت‌هایم را قطع نکند. چه با ستون نویسی در مطبوعات و چه با ۱ ساعت برنامه در رادیو هفت؛ ولو با نام «نیلوفر تهران‌فرد» که در واقع پسوند نام فامیل من است. در دوره‌هایی هم ممنوع‌الفعالیت شدم اما هیچ وقت نیامدم شعار بدهم که فلان‌رسانه یا فلان وزارت‌خانه را تحریم کرده‌ام! مثل یکسری از افراد که در طول این سال‌ها همواره حق و حقوق خود را داشته‌اند، ترانه‌هاشان در تیتراژ‌ها آمده، آلبوم شده و… اما حالا از اینکه چند سالی پایشان را به ارشاد نگذاشته‌اند، افتخار می‌کنند.

لاری‌پور در پایان به بیتی از ناصر خسرو اشاره کرد:

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان

آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست

ارسال نظر
پیشنهاد امروز