برگزاری نمایشنامهخوانی به نفع مجید بهرامی در غیبت تئاتریها؛
کیمیایی: هنرمندان بدجایی زندگی میکنند و سختی را میشناسند
من یک کودک تئاترم. نامم مجید بهرامی است. آنجا که شما نشستهاید نامش تئاتر: یک تاریکی بی انتها که خورشید در آن غرق، سرد و خاموش شده است و شما تماشاگران هستید، به انتظار نشسته بر گدازههای سرد شده خورشید.
ایلنا: برنامه نمایشنامه خوانی " دو دلقلک و نصفی " نوشته جلال تهرانی و کارگردانی مسعود کیمیایی شب گذشته(۷ دی ماه) در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این برنامه برای کمک به درمان مجید بهرامی(هنرمند جوان تئاتر و سینمای ایران) که این روزها در بیمارستان پیوند مغز و استخوان شهر توبینگن آلمان به سر میبرد؛ برپا شد اما یکی از نکات که بیش از هر تصویر دیگری جلب توجه میکرد؛ حضور کم رنگ هنرمندان و البته حضور پررنگ علاقمندان به هنر و مجید بهرامی بود.
جلال تهرانی(نویسنده نمایشنامه) در ابتدای این برنامه و پس از خیر مقدم به تماشاگران حاضر در سالن گفت: این اتفاق یک حرکت فرهنگی اجتماعی است و ما دوست نداریم واژه خیریه را به کار ببریم و تا این لحظه هم تلاش کردیم در اطلاع رسانی چنین اتفاقی نیفتد.
وی ادامه داد: باید به این نکته هم اشاره کنم که مجید بهرامی در این برنامه حضوری فعال و نمادین دارد و حال او از همه ما بهتر است.
علی سرابی، صابر ابر و نگار جواهریان نقشخوانی این برنامه نمایشنامهخوانی را برعهده داشت که پس از حضور در سالن با تشویق حضار همراه شدند. مسعود کیمیایی که کارگردانی نمایشنامه خوانی را بر عهده داشت؛ هنگام اجرای نمایشنامه خوانی در میان جمعیت نشسته بود و کار را دنبال می کرد.
بعد از پایان نمایشنامهخوانی و اجرای موسیقی گروه میرزا به سرپرستی بابک میرزاخانی مسعود کیمیایی در میان تشویق و استقبال تماشاگران روی صحنه رفت و در مورد این برنامه گفت: من نمیتوانم راجع به بیمای بهرامی و کمک به هنرمند چیزی بگویم و اعتقاد دارم هیچ هنرمندی به کمک احتیاج ندارد. همه میدانیم هنرمندان همواره در بد جایی زندگی میکنند و سختی و بیماری را به خوبی می شناسند. هنرمند خیلی قلدرتر از این حرفهاست که در برابر بیماری سر خم کند، این ما هستیم که به جای امثال بهرامی به کمک احتیاج داریم.
بعد از صحبتهای کیمیایی؛ رضا کیانیان پیام مجید بهرامی را برای حاضران در سالن خواند:
خانمها و آقایان سلام
من یک کودک تئاترم. نامم مجید بهرامی است. آنجا که شما نشستهاید نامش تئاتر: یک تاریکی بی انتها که خورشید در آن غرق، سرد و خاموش شده است و شما تماشاگران هستید، به انتظار نشسته بر گدازههای سرد شده خورشید. بر شنهای ساحلی کف آلود در شب کشتی شکستگان. من بیمارم. خرچنگ بد ذات دوباره مرا به ستیزه خوانده. شما دوباره دور هم جمع شدهاید به یاد من، به امید من. و من به خودم میگویم. هی مرد گنده گریه نکن.
تئاتر اتاقی است تاریک از گدازههای سرد خورشید که در آن قومی دور هم جمع میشوند تا رنجی را تسکین دهند، تا دردی را درمان کنند. این رنجهای بی پایان را، این دردهای بی درمان را. تئاتر نجات ما است. شفای ما است، آخرین امید ماست. در میانتان نفس میکشم و با فروتنی دوستتان دارم.
مجید بهرامی - کلینیک پیوند مغز استخوان – توبینگن – آلمان
کیانیان همچنین بعد از خواندن پیام بهرامی به گروه موسیقی انتهای سالن اشاره کرد و گفت: وقتی این گروه موسیقی را انتهای صحنه در حال خواندن و نواختن دیدم آرزو کردم که روزی دربهای تمام صحنههای ایران به روی گروههای موسیقی باز شود.
در پایان مراسم نیز تهرانی با اشاره به اینکه علاقمندان هنوز هم میتوانند مبالغی را که دوست دارند به صندوق حمایت از مجید بهرامی بریزند ابراز امیدواری کرد که با این اقدام بنیان صندوقی برای بیماران فرهنگی و تئاتری گذاشته شود.
در لابی سالن اصلی تئاتر شهر تابلو یادبودی با عکس مجید بهرامی گذاشته شده بود که هنرمندان یادداشتهایی بر آن مینوشتند و در برابر تابلو عکس یادگاری میگرفتند.
در این برنامه هنرمندانی چون رضا کیانیان، رامبد جوان، مسعود دلخواه، اشکان خطیبی، رضا ثروتی، بهنوش بختیاری، هاله مشتاقینیا، شاهرخ دولکو، سجاد افشاریان، مجتبی میرطهماسب، یاسر خاسب، احسان کرمی، زهرا صبری، مجید سرسنگی و ورزشکارانی چون محمدرضا طالقانی، حمید استیلی و محمد زادمهر حضور داشتند.
عکاس: مهدی آشنا