کارشناس تئاتر خردسالان در گفتگو با ایلنا:
آموزش تئاتر در مدارس؛ مشکلات روحی بچهها را درمان میکند
درنظر گرفتن بخش تئاتر خردسال در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان کار درستی است. کارشناسان حوزه روانشناسی کودک باید در کنار هنرمندان تئاتر خردسال حضور داشته باشند تا آثار باتوجه به روحیات گروه سنی هدف خلق شود.
ایلنا: فریبا دلیری(کارشناس و هنرمند فعال در حوزه آموزش تئاتر خردسالان و کودکان) که با برگزاری کارگاههای آموزشی و اجرای نمایش " جک و ساقه لوبیا " در بیستمین جشنواره تئاتر همدان حضور دارد، ضمن تخصصی دانستن نگاه مسئولان برگزاری جشنواره در اختصاص بخش ویژه تئاتر خردسال در این دوره، توجه هرچه بیشتر سازمان آموزش و پرورش کشور را به تئاتر در مدارس و مهدکودکها خواستار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دلیری ضمن اشاره به برگزاری کارگاههای آموزشی با عنوان «کارکرد عروسک در تئاتر پداگوژیک» درخصوص روشی که برای شکلگیری نمایش گروه سنی خردسال درنظر میگیرد، اظهار داشت: چیزی حدود ۱۷سال است بر این گونه نمایشی با محوریت آموزش زبان انگلیسی به خردسالان از طریق تئاتر عروسکی فعالیت میکنم. در همین رابطه با موسسهای به نام آرمان کودک همکاری دارم که بیست جلسه مدرسان را به مهدها و آموزشگاههای دو زبانه میفرستد و سپس من براساس لغتهایی که بچه آموختهاند؛ نمایشی آماده میکنم.
وی با بیان اینکه آموزش واحدهای درسی به بچههای دبستان و پیشدبستان یکی دیگر از برنامههای مورد نظر این شیوه است، ادامه داد: سالها به داستانی فکر میکردم که بتوان برای آموزش از آن بهره گرفت و طی این مدت متوجه شدم اگر از قصهها برای این هدف بهره بگیرم بچهها ارتباط بهتری برقرار خواهند کرد و به هیجانی که میخواهم دست پیدا میکنند یا اگر جسارت مشارکت گفتن واژگان انگلیسی را نداشته باشند، این توانایی را به دست میآورند.
این مدرس دانشگاه و مربی باسابقه تئاتر خردسال که در بیستمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان حضور دارد؛ تصریح کرد: در این دوره از جشنواره و در جریان نخستین اجرا هم شاهد بازخورد این شیوه در مهد کودکهای شهر همدان بودم. به هرحال بودند که کودکانی که در بدو امر عنوان میکردند با زبان آشنا هستند اما هنگامی که میخواستیم واژگان را ادا کنند توان چنین کاری را نداشتند. این گروه پس از اجرای نمایش چنان به هیجان آمده بودند که هر سوالی را به سرعت و با اشتیاق پاسخ میدادند.
وی ادامه داد: اگر چنین اتفاقی در تهران بیفتد برای ما چنان تعجب برانگیز نیست بخاطر اینکه در مهدهای خوبی حضور دارند، خانوادهها به آموزش زبان توجه زیادی میکنند، با کامپیوتر سروکار دارند و فیلم تماشا میکنند. اما در یکی از مناطق کوچک شهرستان چنین انتظاری نیست و این کودکان بعضا با مداد رنگی و نقاشی کردن هم غریبه هستند. در همین شرایط شاهد بودیم بچهها در عرض چهل دقیقه بسیار متحول شده بودند و جرات اظهار نظر پیدا کرده بودند.
دلیری ضمن بیان اینکه بار دیگر شاهد اهمیت بالای تئاتر آموزشی در مقایسه با نمایشی بودم که مخاطب در آن تماشاگر صرف محسوب میشود، در خصوص شیوه اجرایی نمایش خود اظهار داشت: در تمام نمایشها معمولا از عروسک استفاده میکنم چون کودکان بسیار خوب با آنها ارتباط برقرار میکنند. اما نمایشهایی هم بوده که از بازیگر زنده استفاده کردم و در آثاری هم مانند آنچه در جشنواره تئاتر همدان اتفاق افتاد از بازیگر و عروسک بهره بردم.
وی به داستان نمایشی که در جریان جشنواره اجرا شد و پیامهای آموزشی مستتر در آن اشاره کرد و افزود: ما در نمایش ابتدا خود را بازیگر معرفی میکنیم و از بچهها میخواهیم تا ابزار مورد نیاز بازیگر را نام ببرند. سپس چمدانی را به میان میآوریم که چمدان قصه نام دارد، آن را باز میکنیم و برداشتی از داستان جک و ساقه لوبیا برای بچهها تعریف و اجرا میشود. جک و مادر آسیاب بادی را اداره میکنند و به این وسیله از بچهها میخواهیم تا آنچه در خصوص آسیاب و شیوه کارکرد آن میدانند بیان کنند.
این هنرمند تصریح کرد: جک ساقه لوبیا را میکارد، از آن بالا میرود و سپس وارد سرزمین سبز میشود و با یک غول آشنا میشود. این شخصت برخلاف آنچه در داستان کلاسیک جک و ساقه لوبیا میشناسیم نه تنها ترسناک به نظر نمیرسد، بلکه خندهدار است و بچهها اصلا از او نمیترسند. به عنوان مثال در بخشی از نمایش غول دندان درد میگیرد و بچهها به او آموزش میدهند که برای رهایی از درد باید مسواک بزند و نمایش اینطور به پایان میرسد که وقتی جک به کمک نیاز دارد غول از ساقه پایین میآید و گاهی هم جک برای یاری او از درخت بالا میرود.
دلیری به یکی از ضعفها و آسیبهای موجود در تئاتر خردسال اشاره کرد و گفت: نکتهای که مربیان باید به آن توجه کنند و متاسفانه بعضا مغفول میماند این است که اجرا برای کودک با نمایش خردسال بسیار متفاوت است و ما گاهی شاهد هستیم به دلیل کم توجهی افراد کودک از شخصیتی در نمایش وحشت میکند و به گریه میافتد و اگر بار دیگر به او بگویید برای دیدن نمایش به سالن برویم بدون اینکه از محتوای آن مطلع شود وحشتزده خواهد شد.
وی با بیان اینکه پس از سالها فعالیت در عرصه تئاتر خردسال بارها تصمیم گرفته دست از ادامه کار بردارد اما اشتیاق خردسالان هر مرتبه او را به ادامه ترقیب میکند، درخصوص اختصاص بخش جدید تئاتر خردسال در جشنواره کودک و نوجوان همدان توضیح داد و گفت: به اثری که تمام جنبههای صحیح اجرای نمایش را مورد توجه قرار میدهد اعتقاد دارم و فکر میکنم در چنین شرایطی دلیلی برای جداسازی تئاتر نوجوان و بزرگسال وجود ندارد و ما میتوانیم به راحتی کودکان را به دیدن آثار ببریم. اما از سوی دیگر گروه مخاطبانی در مهدها داریم که باید نمایش را پیش آنها ببریم چون تا به حال با این مبحثآشنایی پیدا نکردهاند. این گروه معمولا از دیگران میترسد، با محیط بیرون آشنا نیست و ما باید ترس ورود به اجتماع را از او بگیریم، باید نمایش را به مهدها و مدارس ببریم تا زمینه آموزش ارتباط با جهان بیرون از نهادهای آموزشی را به او بیاموزیم.
این کارگردان در همین ارتباط نقش آموزش و پرورش را بسیار حیاتی دانست و اظهار داشت: اگر آموزش و پرورش به اهمیت تئاتر در مدارس و مهد کودکها پیببرد قطعا از این ظرفیت بیش از پیش استفاده خواهد کرد. حضور تئاتر در مراکز پیش دبستانی و مدارس حتی میتواند به عنوان راهی برای درمان کودکان گوشهگیر یا آن دسته از افراد که در خانواده دچار مشکل هستند به کار بیاید.
وی ادامه داد: درنظر گرفتن بخشی برای تئاتر خردسالان در بیستمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان کار بسیار درستی است اما گمان میکنم باید کارشناسان حوزه روانشناسی کودک نیز در کنار هنرمندان تئاتر خردسال حضور داشته باشند تا آثار با توجه به روحیات گروه سنی هدف خلق شود.
کارگردان نمایش «جک و ساقه لوبیا» در پایان ضمن تخصصی دانستن نگاه جشنواره به تئاتر خردسال گفت: بچهها آینده سازان کشور هستند و ما هرچه بیشتر مشکلات روحی و روانی آنها را در سنین پایین حل کنیم در زندگی آینده مشکلات کمتری خواهند داشت و نگاه مثبتی به جهان پیرامون خود پیدا میکنند. دیگر کسی قصد انتقام گرفتن نمیکند، فردی برای اثبات خود دیگری را نفی نمیکند؛ افرادی که چنین رفتاری از خود نشان میدهند بیمار هستند و اگر بتوانیم این بیماریها را در دوران کودکی شناسایی و درمان کنیم جامعه سالمتری خواهیم داشت.