روزنامه «البناء» گزارش داد؛
خروج از لاک دفاعی منفی، تنها راه مقابله با توطئه آمریکا در روند تشکیل دولت لبنان است
رایزنیهای پارلمانی لبنان برای تعیین نخست وزیر جدید که قرار بود دوشنبه گذشته آغاز شود، به تأخیر افتاد و ناظران سیاسی دلیل آن را توطئه دیکته شده آمریکا به نخستوزیر موقت میدانند.
به گزارش ایلنا، روزنامه البناء لبنان در مقالهای به قلم «حسن حردان» نوشت: نخستوزیر موقت لبنان و رئیس جریان المستقبل دوباره بر سر نام جدیدی (سمیر الخطیب) که مورد توافق همه برای تشکیل دولت تکنوسیاسی بود، کارشکنی کرد و بار دیگر رایزنیهای پارلمان برای خروج از بححران تشکیل دولت به نقطه صفر رسید.
آنچه که اتفاق افتاد، برای همه غافلگیر کننده بود، چرا که الخطیب درست یک شب پیش از آغاز رایزنیها که قرار بود دوشنبه هفته جاری انجام شود، از نامزدی نخستوزیری انصراف داد.
انصراف وی به دنبال دیدار با «عبداللطیف دریان»، مفتی جمهوری صورت گرفته که به شخص الخطیب ابلاغ کرده بود از سعد الحریری دفاع میکند. خطیب پیام وی را درک و فورا اعلام انصراف کرد.
این بدان مفهوم است که الحریری با تشکیل دولت تکنوکرات موافق نیست و تا لحظه آخر صبر کرد تا توافق بر سر تشکیل این دولت را یکباره نابود کند، چرا که اگر وی عملا با تشکیل دولت تکنوکرات موافق بود، پیش از این با این نوع دولت موافقت کرده بود و پیشتر موافقت واشنگتن و شروط دوگانه آن را برای پذیرش الحریری و دیگر گروههای متشکل از نیروهای ۱۴ مارس، کسب کرده بود.
دو شرط واشنگتن تشکیل دولت تکنوکرات از چهرههای مستقل یا صلاحیتها و شایستگیهای خاص با ریاست شخص مورد نظر آمریکا بود که احزاب سیاسی در آن حضور نداشته باشند و طبیعتا هدف آن دور کردن حزبالله از صحنه سیاسی کشور بود و شرط دوم نیز برگزاری انتخابات زود هنگام بر اساس قانون جدید.
از آنجا که این شروط رسما توسط آمریکا اعلام شده بود، الحریری به صراحت اعلام کرد که فقط چنین دولتی را با این شروط تشکیل خواهد داد و به همین دلیل مانع تشکیل هر دولتی میشود که مخالف با این شروط باشد و مدام در این مسیر مانعتراشی میکند.
الحریری در چارچوب یک تاکتیک به دنبال تأخیر در روند تشکیل دولت و تشدید بحران سیاسی و سوء استفاده از بحران اقتصادی در راستای اهداف خود بوده تا بدین طریق «میشل عون» رئیسجمهوری لبنان و متحدانش چون حزبالله و جریان آزاد ملی و جنبش امل و دیگر احزاب ملی را برای پذیرش این شروط تحت فشار قرار دهد.
عون نیز به دلیل انصراف الخطیب و عدم توافق بر سر تشکیل دولت تکنوسیاسی بود که رایزنیهای پارلمان را به تأخیر انداخت.
این بدان مفهوم است که بحران همچنان باز است و در سایه عدم تمایل حزب ملی که اکثریت پارلمان را در اختیار دارد، برای تعیین نخست وزیر مکلف ادامه خواهد داشت.
در مقابل نیز آمریکا بر آن است تا هر نوع دولتی را که با شروط خود همگام و هماهنگ نیست، متوقف و تعطیل کند و این خود به نوبه خود باعث تشدید بحران اقتصادی و افزایش فشار بر مردم و به تبع آن تحریک آنان به سمت خیابانها و اعتراض به اوضاع فعلی میشود. این روند در حقیقت چرخه معیوبی را راه میاندازد که آمریکا بهره اصلی را از آن میبرد .
این بحران، حزب ملی را دچار چالش بسیار بزرگی میکند که مستلزم طرح ضد حمله علیه توطئه آمریکاست تا معادله سیاسی را از تغییر تسلط بر قدرت طرفهایی که در چرخ و فلک سیاست واشنگتن میچرخند، تغییر دهند، چرا که انتظار برای موافقت سعد الحریری با دولت تکنو سیاسی هیچ نتیجهای به دنبال نخواهد داشت و این دال بر آن است که نباید منتظر عقبنشینی الحریری از موضعش بود.
بنابراین تنها گزینه پیش رو انتقال از لاک دفاعی منفی به سمت خط دفاعی مثبت برای مقابله با توطئه آمریکاست اما این مهم فقط از طریق تشکیل یک دولت ملی با حاکمیت مستقل امکانپذیر است تا از بحران مالی و اقتصادی موجود عبور کرده و در زمینه اقتصاد توانمند شود.