خبرگزاری کار ایران

تایم گزارش داد:

نبرد آنلاین بر سر استیضاح ترامپ و ناخرسندی‌های آن

نبرد آنلاین بر سر استیضاح ترامپ و ناخرسندی‌های آن
کد خبر : ۸۲۴۵۹۹

هفته‌های آینده برای دموکراسی آمریکا بسیار اهمیت دارد. با ادامه نبرد بر سر استیضاح رئیس‌جمهوری ایالات متحده، باید حواس‌مان را به جنگ آنلاین معطوف کنیم و با هشیاری با آن مواجه شویم. مردم و رسانه‌ها باید دریابند که ویژگی‌های این نبرد چیست، چه چیزی اصیل بوده و چه چیزی بدل به ملعبه شبکه‌ها شده است.

به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اینترنتی مجله تایم، هنگامی که افشاگر کاخ سفید گزارش داد که «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری آمریکا، از کشوری خارجی خواسته که در عوض کمک نظامی «لطفی به او بکند»، این اقدام تنها آغازگر تحقیقات استیضاح نبود بلکه جنگی را آغاز کرد که در صفحه‌های تلویزیون شکل گرفت و می‌تواند نتیجه این ماجرا را تعیین کند. 

طی نسل گذشته، ملت‌ها، ارتش‌ها، تجارت‌ها و احزاب سیاسی همه گرفتار تهدید هک شدن شبکه‌های رایانه‌ای بودند، چیزی که مردم به آن «جنگ سایبری»‌ می‌گویند. با این حال، تلاش برای ربودن اطلاعات همراه شده با کسی که می‌کوشد این اطلاعات را گسترش دهد و منتشر کند و این اقدام نیز اغلب نتایج بسیار قدرتمندی در پی دارد. در سال ۲۰۱۶،‌ گرچه کمیته ملی دموکرات‌ها هک شد، اما نکته مهم‌تر آن بود که بیش از نیمی از مردم آمریکا از طریق حساب‌هاب فیسبوکی‌شان در معرض پروپاگاندای روسیه قرار داشتند. بی‌تردید، همان‌گونه که گزارش سنا در این‌باره نشان داده است، ماموران اطلاعاتی روسیه از این موفقیت خود بسیار خوشحال و خرسند بودند. اگر «جنگ سایبری» معادل است با هک کردن شبکه‌ها، «جنگ پسندیدن» [منظور گزینه پسندیدن یا همان لایک است که در شبکه‌های اجتماعی از آن استفاده می‌شود] برای هک کردن مردم به‌کار می‌رود، آن هم با همه‌گیر کردن ایده‌ها از طریق پسندیدن‌ها،‌ اشتراک‌گذاری‌ها و گاه هم دروغ. 

نبرد آنلاین بر سر استیضاح ترامپ و ناخرسندی‌های آن

همانند انتخابات سال ۲۰۱۶، شاهد آن هستیم که این جنگ پسندیدن در زمینه استیضاح ترامپ نیز به راه افتاده است. هواداران رئیس‌جمهور کارزاری جمع‌سپارانه را آغاز کرده‌اند که در آن به دنبال سرنخ‌هایی درباره هویت افشاگر مذکور هستند. اگر در گذشته این افشاگر اندک نقطه تاریکی پیدا شود، از آن به‌عنوان سلاح علیه او بهره می‌برند و با این ابزار او و خانواده‌اش را تهدید می‌کنند. شکی نیست که خطر خشونت نیز افزایش یافته است، چراکه ترامپ و طرفدارانشْ افشاگر و هواداران او را متهم به گناهی کرده‌اند که سزایش جز مرگ نیست. با توجه به سابقه تاثیری که حرف‌های ترامپ بر روی پیروانش می‌گذارد، گفته‌های اخیر ترامپ درباره این افشاگر را می‌توان حدوسطی میان درخواست مستقیم برای به کار بستن خشونت و «تروریسم شانسی» دانست، این دومی البته معادل است با این‌که شرایط را برای وقوع اعمال تروریستی آماده کنید [و امیدوار باشید که کسی به آن دست بزند]. 

در مقابل، مخالفان ترامپ نیز ساکت ننشسته‌اند و کارزار خود را در فضای آنلاین به راه انداخته‌اند تا بتوانند به اطلاعات موردنیاز دست یابند، آنچنان که یک دهه پیش حتی سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) هم نمی‌توانست دست به چنین عملیاتی بزند! شبکه‌های ضد ترامپ مشغول جست‌وجو برای کوچکترین آمار و اطلاعات هستند، از مدارک قدیمی پنتاگون درباره تاخیر در تحویل موشک‌ها به اوکراین گرفته تا تاریخ سفر اولیگارش‌های اوکراینی. هدف هم آن است که ببینند آیا می‌توان ارتباطی میان این مدارک با «رودی جولیانی»، وکیل شخصی ترامپ و حتی «جرد کوشنر»، داماد او، پیدا کنند یا نه. 

گرچه ممکن است حقیقت فدای این تحقیقات شود، آنچه باید در ذهن نگاه داشت این است که در واکنش به این اقدام‌ها باید آموزه جنگ اطلاعاتی روسیه علیه آمریکا در سال ۲۰۱۶ را به یاد آورد: حقیقت زیر دریایی از دروغ‌ها مدفون می‌شود. در جنگ آنلاین نکته مهم نه یکنواختی و عدم وجود اظهارات ضدونقیض، بلکه فراهم آوردن شماری توضیح و «حقایق جایگزین» است. پرداختن مداوم به محتوای مکالمه‌ای معمولی یا این‌که آیا جولیانی در قالب وکیل رئیس‌جمهور در اوکراین عمل می‌کرده یا نه، امری است عامدانه نه برآمده از اشتباه.

نبرد آنلاین بر سر استیضاح ترامپ و ناخرسندی‌های آن

شاید بذر این روند را روسیه در خاک آمریکا کاشته باشد، اما این موضوع بدل به امری معمول در سیاست ما شده است و همه‌جا خود را بروز می‌دهد، از تحقیقات استیضاح ترامپ گرفته خروج نیروهای آمریکایی از سوریه (یعنی پرداختن به این‌که ترامپ درباره این اقدام خود به ده‌ها اظهار ضدونقیض روی آورد). به بیان ساده‌تر، اگر بتوانید آب را به اندازه کافی گل‌آلود کنید، ممکن است بتوانید مخاطبان‌تان را گیج و منگ کنید یا دستکم کار کنید پیش خود خیال کنند «دو طرف ماجرا» در نهایت تفاوتی با یکدیگر ندارند. 

در چنین آوردگاه‌هایی، از تمامی ابزارها و تاکتیک‌ها استفاده می‌شود. یادداشت افشاگر گفت‌وگوی ترامپ و همتای اوکراینی‌اش از یک سو از طرف هواداران استیضاح ستایش می‌شود و مخالفان نیز آن را بدل می‌کنند به دستمایه‌ای برای نظریه‌های توطئه تا مانع گسترش آن شوند و بدلش کنند به برنامه کسی مثل «جورج سوروس»، سرمایه‌گذار آمریکایی. حتی هشتگ‌سازی‌های متعددی هم که در این زمینه انجام شده هدفی ندارد جز به هم ریختن ساختار ذهنی مخاطب. تا زمانی که معادلی برای هشتگ واترگیت در کار نباشد، نمی‌توان مردم را حول آن متحد کرد. 

هفته‌های آینده برای دموکراسی آمریکا بسیار اهمیت دارد. با ادامه نبرد بر سر استیضاح ترامپ، باید حواس‌مان را به جنگ آنلاین معطوف کنیم و با هشیاری با آن مواجه شویم. مردم و رسانه‌ها باید دریابند که ویژگی‌های این نبرد چیست، چه چیزی اصیل بوده و چه چیزی بدل به ملعبه شبکه‌ها شده است. بیش از هر چیز، باید به قدرت و مسئولیت خود در این زمینه پی ببریم. نهایتا این ما خواهیم بود که تعیین می‌کنیم در دموکراسی، صداقت اهمیت دارد یا همه‌گیر بودن.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز