مشاور رئیسجمهور پیشین افغانستان در گفتوگو با ایلنا:
انشعاب احتمالی در طالبان را آمریکا مهندسی میکند/ تشکیل دولت موقت دور از ذهن نیست/خروج نظامیان از افغانستان دروغ محض است
مشاور رئیسجمهوری پیشین افغانستان گفت: ساختار تشکیلاتی طالبان به صورت غیر متمرکز طراحی شده و همین موضوع باعث تنوع نظرات و احتمال انشعاب در این جریان میشود که اوضاع افغانستان را پیچیده میکند.
محمدهاشم عصمت اللهی، به مدت هشت سال مشاور حامد کرزی (رئیس جمهور پیشین افغانستان) در امور سیاست داخلی بوده است. او پس از اخذ مدرک دکترای خود در رشته ارتباطات به عنوان استاد روزنامهنگاری در دانشگاه کابل مشغول به کار شد و ریاست اتحادیه ملی خبرنگاران افغانستان و مشاور رسانهای وزارت فرهنگ این کشور را در کارنامه خود دارد. وی معتقد است ایالات متحده در شرایط کنونی سه سناریوی اصلی را در افغانستان دنبال میکند.
آمریکا میخواهد از طالبان فرشته صلح بسازد
این تحلیلگر سیاسی افغانستان در ادامه میگوید: از زمانی که اولین دور مذاکرات طالبان با آمریکا به رهبری زلمی خلیلزاد آغاز شد، شاهد بودیم که آمریکاییها و مقامهای آنها مساله انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را محور سخنان خود قرار دادند. در سفر اخیر مایک پمپئو به کابل، او رسماً از پروسه صلح و انتخابات افغانستان دفاع کرد اما باید متوجه بود که ایالات متحده به صورت کلی سه محور اصلی را در دستور کار قرار داده است که عبارتند از: ۱- مذاکره صلح با طالبان ۲-حمایت از انتخابات ریاست جمهوری ۳- تشکیل دولت موقت. کاملاً واضح است که در مذاکره صلح با طالبان دولت وحدت ملی افغانستان به کلی در نظر گرفته نشد و از سوی مقابل شاهد زیادهخواهی و تمایتخواهی طالبان هستیم.
وی افزود: یکی از مسائلی که طالبان در مذاکره با آمریکا بیان میکند، حضور ۵۰ درصدی طالبان در دولت افغانستان است و از سوی دیگر به دنبال اختیارات بیشتر هستند و بارها شنیدهایم که میگویند دولت را به رسمیت نمیشناسیم. مساله دیگری که طالبان آن را مطرح میکند این است که دائماً اعلام میکنند که آمریکاییها باید از افغانستان خارج شوند تا پس از آن بتوانیم مذاکره بینالافغان و مابقی امور را پیش ببریم. در اینجاست که تناقضهای زیادی آشکار میشود و این دقیقاً همان اهداف چند منظوره آمریکا در افغانستان است. مساله اینجاست که چرا آمریکا میخواهد از طالبان که خشونت آن آوازه دنیا است، یک فرشته صلح به نمایش بگذارد. درست است که مردم افغانستان از جنگ خسته هستند اما چرا آمریکا تاکید دارد که افتخار صلح باید نصیب طالبان شود؟
داعش به راحتی در افغانستان جابهجا میشود
عصمتاللهی با بیان اینکه در بطن مذاکره آمریکا با طالبان اهداف مختلفی نهفته است، گفت: معتقدم که ایالات متحده به دنبال آن است تا بتواند طالبان و امارت اسلامی را در افغانستان مجدداً قدرتمند کند. از این رو باید بگویم که مذاکره واشنگتن با طالبان در بطن خود «جابهجایی قدرت» را جای داده است. به موازات این موضوع شاهد آن هستیم که عناصر داعش در حال جابهجایی و تثبیت خود در افغانستان هستند. علائمی وجود دارد که داعش به راحتی در افغانستان جابهجا میشود و این به معنای خطرناک شدن فضای امنیتی کشور است. در بُعد سیاسی هم ایالات متحده به دنبال آن است تا حاکمیت و ماهیت قانون اساسی را زیر سوال ببرد و هدفش ایجاد مجدد صحنهای بسیار خشن در افغانستان است. این موضوع دقیقاً زمانی که داعش در غربآسیا «خلافتِ در ارضِ» خود را از دست داد، در افغانستان شدت گرفت. به این جهت تصورم این است که پروسه صلح با طالبان را باید گزینهای پُرشیطنت قلمداد کرد.
واشنگتن به دنبال مهندسی خلاءقدرت در افغانستان است
این استاد دانشگاه با اشاره به سناریوی آمریکا برای فرآیند تشکیل دولت موقت در افغانستان، عنوان کرد: اقدامهای بسیار زیادی برای تشکیل دولت موقت در افغانستان از سوی کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و غیره انجام شده و احتمالاً دولت موقت افغانستان بر اساس محتوای کنفرانسهای بُن تشکیل خواهد شد. در این دولت افرادی مانند آقای کرزی و بسیاری از چهرههای سیاسی افغانستان هم حضور خواهند داشت اما من معتقدم که تشکیل این دولت یک سناریوی آمریکایی خواهد بود که تا حدودی به انتخابات ریاست آینده افغانستان مربوط است؛ به گونهای که به احتمال زیاد آمریکاییها به صورتی طرحریزی میکنند که همانند دور قبل میزان تقلبها بالا برود تا خروجی انتخابات، خلاء قدرت سراسری در افغانستان را به وجود آورد. در اینجاست که اگر خلاء قدرت به وجود بیاید اوضاع به سمتی میرود که دولت موقت روی کار بیاید و این میتواند اوضاع افغانستان را پیچیدهتر از وضعیت کنونی کند.
هیچ انسان عاقلی خروج آمریکا از افغانستان را باور نمیکند
وی با بیان اینکه ادعای طالبان مبنی بر خروج آمریکا از افغانستان تنها یک جنگ روانی و سیاسی است، گفت: بارها دیدهایم که طالبان تمام مسائل و حتی گفتوگوهای بین الافغان و مذاکره با دولت را به پس از خروج نظامیان آمریکا از افغانستان موکول کردهاند اما حقیقت این است که آمریکا به هیچ وجه از افغانستان خارج نخواهد شد. این موضوع صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد. ایالات متحده (خصوصاً در وضعیت فعلی) به خوبی میداند که شکستهایی را در عرصه سیاست خارجی متحمل شده و به خوبی آگاه است که اگر از افغانستان خارج شود، چین و روسیه آنجا را در قبضه خود قرار میدهند. از این جهت است که هیچ انسان عاقلی نمیتواند درک کند که آمریکا با صرف هزینههای هنگفت طی ۱۸ سال گذشته قصد خروج از افغانستان را داشته باشد.
مشاور حامد کرزی در مورد احتمال انشعاب در طالبان و پیامدهای آن برای صلح در افغانستان گفت: چنین اخباری در گذشته هم وجود داشت اما اهمیت آن در وضعیت فعلی، تلاقی مذاکره صلح با احتمال شکاف و انشعاب در طالبان است. باید متوجه بود که تشکیل طالبان در زمان «بینظیر بوتو» و با مشارکت آمریکاییها صورت گرفت. در آن رقمی بالغ بر ۱.۱ میلیراد دلار برای این پروژه از سوی آمریکا اختصاص پیدا کرد و حتی عربستان و قطر هم آن را تایید کرده بودند. اینکه امروز مذاکرات در دوحه انجام میشود ریشه در آن موقع و نقش قطر و عربستان دارد. حتی اسنادی موجود است که خانم بوتو در لندن، موضوع پایهگذاری طالبان و تقویت آن را به صورت ضمنی تایید کرده بودند. با همین دلیل طالبان از روز اول تاکنون هیچ سیستم متمرکز و ثابتی نداشت و اصالتاً از روش غیر متمرکز استفاده میکرد که آن را هم آمریکاییها به آنها ابلاغ کردند.
انشعاب در طالبان یک امر کاملاً هدایت شده و هدفمند است
وی ادامه داد: پس از مرگ ملاعمر طالبان به چند دسته تقسیم شد و از این منظر اگر در آینده نزدیک انشعاب در طالبان رخ دهد نمیتوانیم آن را موضوع جدید بدانیم؛ بلکه تنها بازه زمانی آن با توجه به مذاکرات صلح حائز اهمیت خواهد بود. در زمان انشعاب آنها به چندین شورا تقسیم شدند؛ به عنوان نمونه شورای پیشاور، شورای کویته و شورای سرحد حاصل همین موضوع بود. این استراتژی (عدم تمرکز) از سوی آمریکا در طالبان پیگیری شد؛ تا جایی که به یاد دارم کرزی با لحن تند رسماً اعلام کردند که آمریکاییها ما (دولت وقت افغانستان به ریاست حامد کرزی) را حمایت می کنند و از سوی دست به حمایت طالبان میزنند. حتی اسنادی وجود داشت که نشان میداد نیروهای ویژه آمریکا و بریتانیا طالبان را از جنوب افغانستان به شمال کشور منتقل میکردند. انشعاب در طالبان موجب شد شاخههای این گروه به سمت و سوهای دیگر متمایل شوند. بخشی از آنها با تحریک طالبان پاکستان ارتباط گرفتند و بخشی دیگر به سوی روسیه و سایر کشورهای منطقه چشم دوختند.
وظیفه شاخههای طالبان نقض یکدیگر است
این کارشناس مسائل جنوب آسیا در پایان با بیان اینکه شاخههای طالبان سیاستهای جداگانهای را اتخاذ کردهاند، گفت: گروهی که با خلیلزاد سر میز مذاکره مینشینند، تنها یک شاخه از طالبان است و نباید آن را کل طالبان قلمداد کرد. به همین جهت گروه دیگر با این شاخه مخالف است و حتی شاخههای دیگر هم مواضع خود را دارند. به صورتی که شاخهای از طالبان می تواند وارد بیعت با داعش شود یا حتی با دولت افغانستان تعامل کند. این بدان معنی است که سناریوی عدم تمرکزگرایی در طالبان که توسط آمریکا طرحریزی شده بود، تا به امروز فعال است. چراکه هر کدام از شاخههای طالبان انتظارات خودشان را مطرح میکنند و حتی برخی از آنها از مذاکره ناراضی هستند. به این جهت من شک ندارم که طالبان و داعش در برخی نقاط با یکدیگر کار میکنند اما باید دید کدام شاخه دست به بیعت با داعش میزند. این سناریو دقیقاً اهداف آمریکا را تامین خواهد کرد؛ یعنی هرچقدر که اوضاع افغانستان بحرانیتر شود، منافع واشنگتن هم راحتتر تامین میشود. به این جهت شاخههای انشعابی طالبان، تیم سیاسی و مذاکره کننده را به صورت هدفمند بدنام میکنند و نباید از این موضوع تعجب کرد. چراکه این وضعیت بخشی از پیچیدگیهای طالبان و سناریوی آمریکا است.
گفتوگو:فرشاد گلزاری