قنادباشی در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
دلایل خیزش مردم علیه دولت الجزایر/ سناریوی «بوتفلیقه» برای مهندسی بحران سیاسی
مساله بیماری رئیسجمهوری الجزایر طی یک دهه اخیر بارها مطرح شده است اما واقعیت این است که او به دنبال راه حلی برای عبور از بحران است.
«جعفر قنادباشی» تحلیلگ مسائل آفریقا در تشریح دلایل به همریختگی الجزایر و آخرین وضعیت سیاسی این کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای درک وضعیت فعلی الجزایر باید کمی به عقب برگردیم. در اواخر دهه ۸۰ میلادی اوضاع سیاسی الجزایر به گونهای رقم خورده بود که نظامیان توانستند زمام امور را به دست بگیرند و همین موضوع موجب شد اسلامگراها در این کشور مورد غضب قرار بگیرند؛ تا جایی که نظامیان حاکم بر الجزایر طیف گستردهای از اسلامگراها را به قتل رساندند. این موضوع سبب بروز اعتراضهای گستردهای شد و نهایتاً جو حاکم به این سو رفت که «عبدالعزیز بوتفلیقه» به نمایندگی از جبهه آزادیبخش میهنی به عنوان رئیسجمهوری الجزایر انتخاب شود. باید توجه داشت که او از مبارزان اصلی الجزایر در جریان جنگ هشت ساله علیه دولت فرانسه بود.
وی ادامه داد: وجاهت و جایگاه بوتفلیقه به دلیل فعالیتهای انقلابی طی جنگ با فرانسه به حدی افزایش پیدا کرد که باعث شد جبهه آزادیبخش میهنی از او حمایت کند و همین امر باعث شد بوتفلیقه در انتخابات سال ۱۹۹۹، ۲۰۰۴، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ به عنوان رئیس جمهوری الجزایر پیروز میدان شود. تکرار این وضعیت باعث نگرانی بسیاری از احزاب و حتی مردم الجزایر شد؛ چراکه بوتفلیقه با ایجاد تغییر در قانون اساسی خود را به عنوان پیروز بلامنازع میادین سیاسی الجزایر تثبیت کرد و تاکنون چهار دوره در قدرت حضور داشته است. مردم الجزایر و به خصوص دانشجویان این کشور که نسبت به دانشجویان سایر کشورهای آفریقایی از هوش و استعداد بالایی برخوردار هستند بارها این سوال را از دولت بوتفلیقه میپرسیدند که چرا الجزایر با داشتن منابع نفت سرشار و نیروی کار بسیار جوان و هوشمند نسبت به بسیاری از کشورها در سطوح پایین قرار دارد؟ این سوال از آنجا نشات میگرفت که افکار عمومی و احزاب الجزایر به این نتیجه رسیده بودند که بوتفلیقه ظرفیت و توانایی اداره الجزایر را ندارد و نمیتواند کشور را در ریل توسعه قرار بدهد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به بیماری رئیس جمهوری الجزایر و تاثیر آن بر معادلات داخلی این کشور، گفت: اینکه در اخبار چند روز اخیراً دائماً حرف از بیماری بوتفلیقه به میان میآید، موضوع جدیدی نیست. او طی ۱۰ سال اخیر مرتباً در بستر بیماری بوده و اساساً مدت زمان زیادی است که در انظار عمومی ظاهر نمیشود. بوتفلیقه طی یک دهه اخیر تنها در زمان شرکت در انتخابات در انظار عمومی ظاهر شده و همین موضوع باعث ایجاد نارضایتی عمومی شده است؛ چراکه در غیاب او، مهرههای جبهه آزادیبخش میهنی گرداننده کشور بودند و همین امر باعث افزایش نارضایتی شده است. مردم و به خصوص دانشجویان الجزایر معتقدند که چرخش نخبگان در این کشور باعث فساد سیاسی و مالی شده و خواهان آن هستند که بوتفلیقه مجدداً نامزد انتخابات ریاست جمهوری الجزایر نشود. این نارضایتیها تا جایی ادامه پیدا کرده که مردم الجزایر هفتههای اخیر با یورش به کف خیابانها علناً به دولت فعلی و حامیان خارجی آن هشدار دادند که نمیتوانند وضع موجود را تحمل کنند.
قنادباشی افزود: در دورههای اخیر انتخابات ریاست جمهوری، بیش از ۳۷ درصد از واجدان شرایط انتخابات در این رویداد سیاسی مشارکت نکردند که البته اسناد موجود نشان میدهد اعداد و ارقام مربوطه بیش از این بوده است. این نافرمانی مدنی به اینجا ختم نشد و وقایع اخیر باعث شده تا معترضان شعار انحلال نظامی سیاسی کنونی را سر دهند که نه تنها دولت را باچالش روبهرو میکند، بلکه پارلمان الجزایر که در تسخیر جبهه آزادیبخش میهنی است را با وحشت روبهرو کرده است. نکتهای که باید مورد نظر قرار بگیرد این است که رسانههای اعلام کردهاند که اگر آزمایشهای پزشکی بوتفلیقه، سلامتی او را تایید کند، وی وارد میدان انتخابات ۲۰۱۹ خواهد شد؛ این خبر را باید بسیار خطرناک دانست. چراکه جو فعلی الجزایر بسیار پلیسی و امنیتی است و از جهتی دیگر مردم خواهان تغییر ساختار حکومتی هستند و این موضوع میتواند دامنه اعتراضها را گستردهتر و حتی خشونتبار رقم بزند.
وی در پایان تصریح کرد: طبیعی است که اگر بوتفلیقه بخواهد مجدداً وارد گردونه انتخابات شود هزینههای زیادی برای او به بار خواهد آمد و از جهتی دیگر چالشهای زیادی برای جبهه آزادیبخش میهنی به وجود خواهد آمد. در این میان اشخاصی در جبهه آزادیبخش میهنی وجود دارند که از کنار کشیدن بوتفلیقه خوشحال میشوند و به دنبال قدرتطلبیهای خود هستند، اما این موضوع میتواند موجب تنش داخلی و حزبی در الجزایر شود. در خلال این وضعیت افرادی مانند علی بن فلیس (از حزب الحریات)، عبدالغنی زعلان (از جبهه آزادیبخش میهنی) و عبدالعزیز بلعید (از جبهه آینده) هم به عنوان نامزدهای دیگر مد نظر خواهند بود اما تا زمانی که با ارتش الجزایر هماهنگ نباشند نمیتوانند اعلام وجود کنند. این وضعین نشان میدهد که ارتش این کشور همانند پاکستان از اهمیت بالایی برخوردار است و همین موضوع گمانهزنیها در مورد قیامهای مسلحانه علیه بوتفلیقه را به حداقل میرساند. بنابراین آنچه از شرایط پیچیده فعلی بر میآید، این است که اگر بوتفلیقه مجدداً نامزد انتخابات شود اعتراضها ادامه خواهد داشت اما به نظر میرسد که جو حاکم به زودی از سوی دولت و ارتش مهندسی خواهد شد.