وکالت استراتژیک آمریکا به فرانسه در پرونده صلح فلسطین/ انتقال سفارت به بیتالمقدس هجمه نظام بینالملل را به دنبال دارد
کنشگری فرانسه در پرونده صلح فلسطین به نوعی پررنگ شدن حضور پاریس در منطقه را نمایان میکند که این یکی از خواستههای اسرائیل به حساب میآید.
«مجید صفاتاج» پژوهشگر مسائل اسرائیل با اشاره به تعویق نشست صلح خاورمیانه در فرانسه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در بررسی تشکیل نشست صلح خاورمیانه، باید به این موضوع اشاره شود که طرح اصلی این کنفرانس ابتکار عمل از سوی نظریهپردازان رژیم صهیونیستی بوده است. اندیشکدهها و اتاقهای فکر اسرائیل به این برآورد رسیده بودند که اگر وضعیت مخاصمات آنها با فلسطینیها به همین روال ادامه پیدا کند، بدون تردید شاهد یک نبرد فرسایشی بلند مدت خواهند بود که این میتواند موجب تهدید تلآویو شده و مخاطرات امنیتی را به داخل خاک اسرائیل بکشاند. از این جهت بحث مذاکرات و گفتوگوها با اشکال مختلف در مکانهای متفاوت مطرح میشود.
وی ادامه داد: در ادوار گذشته شاهد بودیم هر وقت که رژیم صهیونیستی احساس خطر کرده است، آمریکا به عنوان میانجیگر وارد عرصه مذاکرات شده است. برای مثال میتوان به «پیمان اسلو» که در سال ۱۹۹۳ میان «اسحاق رابین» به نمایندگی از سوی اسرائیل و «یاسر عرفات» به طرفیت از تشکیلات خودگردان فلسطین به امضاء رسید، اشاره کرد که تمامی مفسران بر این عقیده هستند که تشکیلات خودگردان پس از آن پیمان به عنوان پلیس سرکوبگر فلسطینیها وارد عمل شد. خروجی این وضعیت موجب به وجود آمدن انتفاضه در دو مدل متفاوت شد و نهایتاً انتفاضه سوم موسوم به «انتفاضه چاقو» علیه نظامیان اسرائیلی به وجود آمد.
در حالت فعلی و با توجه به بحرانهای به وجود آمده در غرب آسیا به نظر میرسد که صهیونیستها میلی به صلح در پرونده فلسطین ندارند. چراکه تمامی درگیریها و منازعات مسلح که در خاورمیانه به وجود آمده است، موجب شده تا نگاهها از تلآویو و اقدامهای آن به بحران به وجود آمده در منطقه معطوف شود و از این نظر یک آرامش و امنیت نسبی برای آنها به وجود آید. به صورتی که شهرکسازیها ادامه دارد و همچنان فلسطینیها توسط نظامیان اسرائیل هدف قرار میگیرند. از این رو با توجه به سوابق رژیم صهیونیستی باید بگوییم که آنها بندهایی از پیمان اسلو را قبول نداشته و حتی آن را اجرایی نمیکنند و طبیعتاً در مذاکرات پاریس که قرار است در ژانویه برگزار شود هم خروجی خاصی نظارهگر نخواهیم بود.
این کارشناس مسائل بینالملل در تشریح دلایل کنشگری فرانسه در پرونده صلح فلسطین، گفت: در سال ۲۰۰۶ زمانی که جنگ ۳۳ روزه به وقوع پیوست و حملاتی از سوی اسرائیل علیه لبنان صورت گرفت، شاهد بودیم که فرانسه اقدام به میانجیگری در این خصوص کرد ولی نهایتاً خروجی مطلوبی حاصل نشد. در شرایط فعلی هم فرانسه در صدد است تا به نوعی خود را داعیهدار گفتوگوهای اسرائیل با اعراب منطقه جلوه دهد و از این منظر احتمال وکالت استراتژیک فرانسه از سوی آمریکا در منطقه وجود دارد. نباید این مساله را از قلم انداخت که فرانسه بر اساس توافقنامه سایکس پیکو در لبنان و سوریه حضور داشته و این روند تا دهه ۴۰ میلادی ادامهدار بوده است. لذا اسرائیل خواهان آن است که فرانسه همچنان در لبنان و منطقه حضور و نفوذ داشته باشد تا در مواقع حساس بتواند از این کشور به نفع خود استفاده کند.
در سال ۱۹۹۱ و در زمانی که مذاکرات صلح فلسطین در شهر مادرید اسپانیا برگزار شد، وضعیت حضور طرفین درگیر در این پرونده همچنان همانند حالت کنونی بود و اختلافهای زیادی وجود داشت. اما در موقعیت فعلی وضعیت جهان اسلام و جایگاه اسرائیل بسیار تفاوت پیدا کرده است. از این منظر باید بگوییم که اسرائیل مذاکره را تنها برای مذاکره میخواهد تا بتواند امتیاز بیشتری از محمود عباس بگیرد حتی شاهد هستیم که هیچگونه عقب نشینی از قدس صورت نمیگیرد و شهرکسازیها هم متوقف نمیشود. در اینجاست که باید بگوییم وضعیت پرونده صلح فلسطین به حالت سکون در آمده و هیچ پیشرفتی را شاهد نیستیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابر دیدگاه دونالد ترامپ در مورد منطقه و با توجه به سخنان وی که اظهار کرده است میلی به دخالت در اوضاع به همریخته خاورمیانه ندارد و مایل نیست تا هزینههای گزاف دیگری برای حضور در غربآسیا در نظر بگیرد، به نظر میرسد که فرانسه نقش پررنگتر نسبت به گذشته ایفاء کند. اما در مقابل، اینکه گفته شده آمریکاییها در صدد هستند تا سفارت خود را به بیتالمقدس منتقل کنند در ظاهر خلاف سناریوی تشریح شده است اما در باطن غربیها خواهان این نیستند که با انتقال سفارت خود، موجبات موج انتقادها از سوی جامعه جهانی علیه خود را فراهم کنند. لذا باید گفت خروجی نشست صلح خاورمیانه در فرانسه مشگلگشا نخواهد بود و از سوی دیگر انتقال سفارت به بیتالمقدس با توجه به ایجاد هجمههای سنگین علیه غرب امکانپذیر نخواهد شد.