ابوالفتح در گفتوگو با ایلنا:
کمتوجهی نامزدهای انتخابات آمریکا به خاورمیانه، ریشه در میل غرب به اقیانوس آرام و شرق آسیا دارد
ایالات متحده بیش از توان نظامی خود در خاورمیانه مسئولیت قبول کرد و این باعث شد تا قدرت سخت آنها کاهش پیدا کند.
«امیرعلی ابوالفتح» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح علت کاهش توجه نامزدهای انتخاباتی آمریکا به خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا بیان کرد: باتوجه به اینکه تحولات بسیار مهمی در سالیان گذشته در منطقه خاورمیانه رخ داده است، به موازات آن تاثیراتی هم از ناحیه غرب آسیا به کشورهای اروپایی و حتی آمریکا سرایت پیدا کرده که مورد توجه مردم و همچنین نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا قرار گرفته است و از این رو شاهد اظهارنظر در این مورد توسط کنگره آمریکا و حتی مسئولان و نامزدهای احزاب سیاسی هستیم.
وی افزود: مهمترین مسائل در انتخابات ریاستجمهوری، محورهای سیاست داخلی و خصوصاً مباحث اقتصادی است که توسط نامزدها و مردم پیگیری میشود. اما پس از ۱۱ سپتامبر، خاورمیانه کانون توجه نامزدهای انتخاباتی قرار گرفت. به گونهای که در سال ۲۰۰۴ جرج بوش توانست با تاکید بر مبارزه با تروریسم، آرای زیادی را کسب کند. از سوی دیگر با مطرح شدن مسائلی مانند داعش، پرونده هستهای ایران، امنیت اسرائیل، بحث موشکی ایران و موارد دیگر، پرونده خاورمیانه و سیاستهای آن تا حدود زیادی به فراموشی سپرده شده و نامزدهای انتخاباتی کمتر در مورد آن اظهار نظر میکنند.
خاورمیانه همچنان یکی از اساسیترین محورهای مورد نظر آمریکا به شمار میرود اما باید در نظر داشت که نگاه ایالات متحده نسبت به غرب آسیا تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده است. باید توجه داشت که استراتژی وضع شده از سوی آمریکا در مورد خاورمیانه از حد توان واشنگتن بالاتر بود. به عبارت دیگر ایالات متحده بیش از حد معقول برای خود در خاورمیانه مسئولیت قبول کرد و این باعث شد تا قدرت سخت آنها کاهش پیدا کند. البته عملکرد باراک اوباما هم نشانگر این موضوع بود. چراکه تفاوت بسیار زیادی در حضور آمریکا در عراق با سوریه وجود دارد که این نشاندهنده کم شدن علاقه آمریکا به خاورمیانه است.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر بومی شدن منازعات در خاورمیانه تصریح کرد: یکی از مواردی که در خصوص کم شدن ارزش خاورمیانه در نظر آمریکاییها باید ذکر شود، این است که منازعات و مخاصمات مسلحانه در غرب آسیا، محلی و بومی شده است که این یکی از سیاستهای واشنگتن در سالیان گذشته بود. از این جهت دموکراتها یکی از ابداعکنندگان این سناریو بودند که در مقابل آنها جمهوریخواهان، موافق ورود نظامی مستقیم به این نوع از منازعات هستند. به گونهای که جرج بوش با سناریوی دولت- ملتسازی، جنگ عراق را کلید زد و در لیبی حضور پیدا کرد.
وی در پایان یادآور شد: کلیت این تغییر دیدگاه را باید در تغییر تاکتیک احزاب سیاسی ایالات متحده دانست. چراکه جلوگیری از خیزش قدرتهای نوظهور یکی از موضوعهایی است که احزاب به آن نظر دارند. از منظری دیگر باید دانست که تمرکز آمریکا از غرب آسیا به سمت اقیانوس آرام و شرق آسیا منتقل شده و از این جهت نفت خاورمیانه همانند قبل برای آنها ارزش کلیدی ندارد. بنابراین باید گفت که غربیها با یک چرخش ملایم در صدد هستند تا مسئولیت خود را در خاورمیانه به حداقل برسانند و به سمت اقیانوس آرام حرکت کنند. باید به خاطر داشت که در این بین، منازعات و رقابتهای میان کشورهای منطقه افزایش پیدا خواهد کرد که آن هم به دلیل کم توجه شدن آمریکا به این منطقه و عدم حضور آنها خواهد بود.