گزارش ایلنا از ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان؛
ناتو و صفآرایی شرق و غرب از شام تا کابل
ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان تنها برای کسب منفعت سیاسی یا اقتصادی در این کشور نیست بلکه ورود داعش به آسیای مرکزی با ادامه حضور پنج هزار و ۵۰۰ نظامی آمریکا سناریوی مشکوکی را به نمایش میگذارد که میتواند به عنوان پایهریزی تهدید علیه مسکو به شمار آید.
اخباری که این روزها در رسانههای جهانی منتشر میشود، شامل کلیات و جزئیاتی است که هر چند تفکیک شده باشد اما باز هم نمایی از دو قطبی شدن این اخبار را به تصویر میکشد. کارشناسان رسانه و مطبوعات و حتی تحلیلگران و مفسران حوزه بینالملل در چند هفته اخیر صحبتهایی از کانالیزه شدن خروجی رسانهها (خصوصاً رسانههای غیر مکتوب و دیجیتال) حول دو محور اصلی بازیگران سیاسی جهان یعنی «روسیه» و «ایالات متحده آمریکا» به میان آوردهاند.
جنگ سرد رسانهای به وجود آمده است
برای اثبات این ادعا تنها کافی است برای مدت حتی چند ساعت، اخبار خبرگزاری مشهور جهان رصد شود تا به راحتی به این واقعیت دست یابیم که عمده اخبار، گزارشهای تحلیلی، یادداشتها، گفتوگو و مصاحبهها در دو محور اصلی یعنی اقدامهای آمریکا و تحرکات روسیه و نه تنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان تمرکز دارد.
عدهای بر این عقیدهاند که ورود روسیه به سوریه، سکون و سکوت خبری رسانههای جهانی و خصوصاً اخبار حوزه بینالملل را شکست و موجب شد تا نگاه اکثریت به سمت اقدامهای مسکو در دمشق معطوف شود. دستهای دیگر هم که به موازات گروه اول قرار دارند و معتقدند آن چیزی که موجب داغ شدن فضای حاکم بر رسانهها شده است پاسخگویی ایالات متحده به اقدامهای روسیه در خاورمیانه است. در بررسی وقایع و تحولات حوزه بینالملل یکی از پارامترهایی که باید مد نظر قرار گیرد، نیم نگاهی به گذشته هر رخداد و به عبارت دیگر تاریخ سیاسی آن منطقه یا موضوع مورد بحث است که در عمده بحثها و بررسیها مغفول میماند.
در هفته گذشته خصوصاً در چند روز اخیر شاهد اظهار نظری از سوی اوباما بودیم که به نوعی، علاوه بر اینکه تهدیدی برای کشورهای آسیای مرکزی به حساب میآید، میتوان از آن به عنوان تهدید غیر مستقیم روسیه نام برد. به گونهای که باراک اوباما پنجشنبه در کاخ سفید علناً اعلام کرد که قصد دارد به جای نگه داشتن نظامیان کشورش در سفارت آمریکا در کابل پس از سال ۲۰۱۶، حدود پنج هزار و ۵۰۰ نفر از آنها را در برخی پایگاهها مانند پایگاههای بگرام، جلال آباد و قندهار نگه دارد.
کمک ناتو به ادامه حضور غرب در افغانستان
در بررسی اظهار نظر رئیسجمهوری آمریکا برای حضور نظامی و ابقای آن در افغانستان، باید به چند نکته و همچنین اقدامهای نظامی روسیه در سوریه توجه داشت. نخست باید به جابهجایی یا شیفت ناتو از افغانستان اشاره کرد. در اوایل ماه سپتامبر سال جاری، مقامهای ناتو اعلام کردند که کنترل هشت پایگاه هوایی در افغانستان را به دولت این کشور واگذار خواهند کرد. از طرف دیگر هم آمریکا اعلام کرده بود که قرارداد کنترل حریم هوایی افغانستان را تمدید نمیکند و به صورتی درصدد این بوده است تا با همگرایی و هم فکری با ناتو بتواند با برجسته کردن تهدیدها، حضور خود را به یکباره در افغانستان تمدید کند.
مثلث تروریستها تشکیل شد
از سمتی دیگر هم باید به یک نکته اساسی و بسیار مهم که آسیای میانه را هدف قرار داده اشاره کرد که آن هم حضور داعش در افغانستان و شکلگیری «مثلث تروریستها» که القاعده، طالبان و داعش اضلاع آن به شمار میروند، است. از سالهای گذشته شاهد قدرت گرفتن طالبان و همچنین واگرایی میان این گروهک و القاعده بودهایم. تقابل این دو گروه در ایالت هلمند افغانستان که به قطب صادرات مواد مخدر دنیا معروف شده است را نمیتوان از یاد برد. تا جایی که داعش از این اختلافات استفاده کرد و وارد افغانستان و به عبارت کلیتر، وارد آسیای مرکزی شد؛ جایی که روسیه از زمان اتحاد جماهیر شوروی در آنجا به صورت مستقیم و غیر مستقیم حظور داشته یا حداقل در صدد گسترش نفوذ خود بوده است.
از نگاهی دیگر باید گفت که ورود داعش با اذن آمریکا و حتی عربستان سعودی در افغانستان و شاید هم پاکستان (به صورت نامحسوس) سناریوی جدیدی برای ادامه حضور غربیها در کابل و حتی کشورهای اوراسیا و آسیای مرکزی رقم زده است. به بیانی دیگر زمانی که نامی از تروریسم به میان میآید، ناخودآگاه سخنان بوش پسر که چند روز پس از ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ مطرح شد، تداعی میشود.
لذا باید بگوییم که موضوع حضور نظامی آمریکا و ادامه این مساله پرونده جدیدی نیست اما روش و سناریوی طرح و حتی عواملی که موجب شده تا این بحث در افغانستان اجرایی شود، تغییر پیدا کرده است که در بیانی سادهتر باید گفت عقبنشینی ناتو و عرض اندام آن در مناطق دیگر اوراسیا خصوصاً در اطراف اوکراین و کشورهایی که در گذشته زیر نظر شوروی به حیات خود ادامه میدادند، به علاوه نقل مکان داعش از خاورمیانه ( خصوصاً عراق و سوریه) به آسیای مرکزی از اصلیترین دلایلی است که باعث شده تا اوباما به راحتی خبر ابقای نظامیان کشورش در افغانستان را منتشر کند.
ائتلاف ضد داعش هدف اصلی مسکو
اما روی دیگر سکه هم باید دیده شود. باید قبول کرد که آمریکا از ورود روسیه به سوریه بسیار نگران و حتی عصبی شده است. دلایل آن هم تا حدودی عیان و آشکار و تا حدی هم پنهان است. روسیه با ورود خود به سرزمین شام و تاسیس و احیای دو پایگاه اصلی در «طرطوس» و «لاذقیه» علاوه بر اینکه اشراف خود در مدیترانه را بالا میبرد، اقدام به رجز خوانی و نمایان کردن قدرت نظامی خود کرده است که این موضوع دقیقاً شلیک تیر اخطار برای غربیها در خاورمیانه به شمار میرود.
از بُعد دیگر روسیه با حملات هوایی و همچنین شلیک موشکهای دریا به زمین توانسته تحولات میدانی را به نفع خود رقم بزند که این یعنی تحت الشعاع قرار دادن ائتلاف بینالمللی ضد داعش به رهبری ایالات متحده و همنوایی کشورهای عربی مانند امارات، عربستان قطر و سایر کشورهای همسو. سنگینی ضربات حملات هوایی روسیه موجب پیروی ارتش سوریه شده است که این یعنی شکست تدریجی پلان نظامی آمریکا در خاورمیانه که همین موضوع باعث شد تا بارریزی ۵۰ تن از تسلیحات و مهمات نظامی آمریکاییها برای تروریستها خصوصاً داعش صورت گیرد.
چراغ سبز بغداد و اخطار واشنگتن
به موازات اقدامهای روسیه در سوریه شاهد درخواست مقامهای عراق برای حضور روسیه در این کشور و انجام عملیات ضد تروریسم علیه تروریستها در این کشور بودیم. «حید العبادی» نخستوزیر عراق رسماً درخواست خود را مبنی بر حضور روسها در عراق مطرح کرد و آب پاکی را روی دستان مقامهای واشنگتن ریخت. این موضوع تا جایی برای غربیها و حتی اعراب منطقه خطرناک و مهم محسوب شد که از همه طرف هجمههای مختلفی به روسیه و عراق وارد شد و حتی کار به تهدید مستقیم عراق از سوی مقامهای کاخ سفید و پنتاگون کشید.
خلق تهدید آمریکا در آسیای میانه کلید میخورد
اگر بخواهیم واقعبینانه به حضور روسیه در خاورمیانه و تقلای کشورهای عربی و در صدر آنها آمریکا نگاه کنیم، میفهمیم که آمریکا به هر دری خواهد زد تا منافع بر باد رفته خود در حالت فعلی و آینده را در جغرافیای سیاسی دیگری به جز خاورمیانه کسب کند.از این رو دست به حضور پر رنگتر خود در آسیای شرقی خواهد زد. حتی حضور خود در قرقیزستان، تاجیکستان و حتی پاکستان را تقویت خواهد کرد و اگر هم غربیها شخصاً وارد سایر کشورهای آسیای مرکزی به جز افغانستان نشوند، نیابت ورود خود را به ناتو اعطا خواهند کرد. تا جایی که در آینده نزدیک باید شاهد ورود و تقویت بیشتر ناتو در آسیای میانه باشیم.
فرجام سخن:
بنابراین ادامه حضور غربیها و حتی نظامیان آلمان و ایتالیا در افغانستان بدون شک علاوه بر سودجویی و بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی به منزله یک تهدید بالقوه برای روسیه محسوب میشود. کلمه بالقوه در حالت فعلی کاربردی متزلزل دارد چراکه قطعاً حضور نظامیان آمریکایی در ولایتهای استراتژیک افغانستان میتواند به تقویت و تحویل تسلیحات و حتی کمکهای نظامی به داعش کمک کند. از طرف دیگر، وجود نیروهای بنیادگرا در چچن، تاجیکستان، پاکستان، افغانستان، استان سینکیانگ چین (ترکستان شرقی قدیم)، قفقاز و دره فرغانه به علاوه حضور فعال عربستان در پیشاور میتواند در بالفعل کردن تهدیدها علیه روسیه مفید واقع شود. به طوری که چند روز گذشته پوتین به رشوه ۳۰۰ میلیارد دلاری که توسط وزیر دفاع عربستان به مسکو پیشنهاد شده بود پاسخ منفی داده است و این موضوع هم میتواند دلیلی بر تقویت تروریستها در افغانستان و شاید پدید آوردن داعش دیگری در آسیای مرکزی باشد که علاوه بر روسیه میتواند ایران را هم تهدید کند.
گزارش: فرشاد گلزاری