وخشیته در گفتوگو با ایلنا:
رفتار رادیکال واگنر علیه اوکراین، باعث دست به عصا شدن اروپا شد/ شورش واگنر یک شبه اتفاق نیفتاد/ هنوز درک درستی از مسائل روسیه وجود ندارد
![رفتار رادیکال واگنر علیه اوکراین، باعث دست به عصا شدن اروپا شد/ شورش واگنر یک شبه اتفاق نیفتاد/ هنوز درک درستی از مسائل روسیه وجود ندارد](https://cdn.ilna.ir/thumbnail/9zQWgZj1uTiJ/YdHYY4gWkVxziNocTLLHoQVar3TrxmvO0e6SENMutiBXz7JNO2nT2KLgCR9h7O_-yMtFV2AKWHv4l_4LeI27Qq4xQIoDjB_gIQDHEiqNepRBeBVXNnV0phcjy5K7zs1i7otfNPZWXfo,/IMG-20230630-WA0015.jpg)
استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه گفت: اگر روسیه قصد داشت به بلاروس نیرو اعزام کند با موج جدی اعتراضات غرب روبرو میشد، اما اکنون روسیه نه فقط تسلیحات هستهای تاکتیکی را در بلاروس مستقر کرده، بلکه نیروهای واگنر نیز در این کشور حضور دارند.
حدود یک هفته از شورش مسلحانه گروه واگنر میگذرد و همچنان سوالات زیادی در این میان بدون پاسخ مانده است. برخی معتقدند که این اقدام پایههای قدرت کرملین را تکان داده و عدهای دیگر هنوز به این واقعه با دید ابهام و شک نگاه میکنند. دستهای دیگر هم سفر یوگنی پریگوژین به بلاروس را یک اقدام هدایتشده از سوی مسکو میدانند و البته پرسشهای دیگری هم هنوز وجود دارد؛ مانند اینکه رویکرد غرب و سکوت محافل منتسب به قطب مقابل روسیه چه معنایی دارد. بر این اساس برای روشن شدن ابعاد این واقعه به گفتوگو با احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه پرداختیم که بدین شرح از نظر میگذرد:
شامگاه جمعه به یکباره یوگنی پریگوژین تمام توجهها را به سمت روسیه جلب کرد و حتی برخی رسانهها سخن از کودتای نظامی در روسیه میگفتند؛ شما در مسکو هستید، چقدر انعکاس خبری و واکنشها با واقعیت مطابقت داشت؟
واقعیت این است که فشار سیاسی و رسانهای که در خارج از روسیه شکل گرفت، بسیار بیشتر از آن چیزی بود که در داخل روسیه وجود داشت؛ به ویژه این فضا را در رسانهها و شبکههای اجتماعی فارسیزبان میشد دید؛ یعنی در یک سو اصولگرایانی که کاملا سکوت کرده بودند یا حتی مدعی دخالت خارجی در ماجرای پریگوژین بودند و از سوی دیگر اصلاحطلبانی که هیجانزده از کودتای نظامی و احتمال سقوط ولادیمیر پوتین سخن میگفتند. اما کافی بود شما انعکاس این رویداد را مثلا در شبکه الجزیره دنبال کنید و فکر میکنم حتی بد نباشد به عنوان یک پژوهش به مطالعه موردی پوشش رسانهای این ماجرا در الجزیره و یکی از رسانههای فارسی زبان بپردازید؛ یا ببینید آیا در همین کشورهای همسایه ایران، خواه ترکیه یا حتی عربستان و امارات که شرکای سنتی ایالات متحده هستند هم آیا فردی در جایگاه سیاسیون راست و چپ ما این چنین هیجانی و سیاستزده و به دور از شناخت صحیح از ماجرا اظهار نظر میکنند یا خیر.
جالب هست، روزنامه «لا ریپوبلیکا» روز دوشنبه نوشت که ناتو در ماجرای شورش گروه واگنر با وزارت دفاع روسیه تماس داشته و به گفته نویسندگان در این روزنامه، غرب در واقع خواسته که فوراً روشن کند هیچ نقشی در اقداماتی که توسط شورشیان واگنر در حال انجام بوده، نداشته است. بنابراین در جمعبندی صحبتم میخواهم بگویم که متأسفانه در ایران فارغ از گرایش سیاسی اصلاحطلبی یا اصولگرایی، درک درستی از آنچه در روسیه میگذرد وجود ندارد، البته به داوری من این عدم فهمپذیری درست در قبال دیگر کشورها حتی در خود آمریکا هم وجود دارد و این به یک چالش مهم در مفهوم سیاست خارجی نیز تبدیل شده است.
در آن شرایط واقعا در مسکو چه میگذشت؟
از شامگاه جمعه که فایل صوتی یوگنی پریگوژین منتشر شد تا بعدازظهر شنبه همهچیز در مسکو آرام بود؛ اصلا آن ترسیمی که تانکها در خیابان هستند و آن فضای هیجانی وجود نداشت، برعکس شرایط کاملا عادی بود؛ همه رستورانها و کافهها و مراکز خرید در شرایط عادی بودند. اما در حوالی بعدازظهر شهردار مسکو اعلام کرد که شهروندان در حد امکان از منزل خارج نشوند و تصاویری در شبکههای مجازی منتشر شد که در ورودیهای مسکو تدابیر امنیت لحاظ شده، اما خب یکی دو ساعتی نگذشت که خبر مذاکره پریگوژین با لوکاشنکو منتشر شد و همه چیز دوباره به حالت عادی برگشت.
آیا در دیگر شهرها هم همین وضعیت بود؟ مشخصا در خود شهر روستوف؟
روستوف هزار و ۱۰۰ کیلومتر با مسکو فاصله دارد. طبیعتا از شامگاه جمعه که ماجرای شورش نظامی واگنر آغاز شد، هر چه از سمت مسکو به سوی رستوف پیش میرفتید، رژیم ضد تروریسم پررنگتر میشد. مثلا در شهر لیپتسک از صبح شنبه از مردم خواسته شد که در خیابانها تردد نکنند؛ یا در خود روستوف تانکها و تکتیراندازها در مرکز شهر مستقر شدند.
چرا آنها به روستوف آمدند؟ دلیل خاصی داشت؟
واقعیت این است که روستوف از گذشته نقطه بسیار استراتژیکی در روسیه بوده است؛ چراکه مرکز حملونقل در جنوب روسیه به شمار میرود؛ اما با آغاز بحران اوکراین این شهر اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. به عنوان مثال من وقتی در فرمت «امنیت غذایی» ماه گذشته به منطقه زاپاروژیا دعوت شدم، با توجه به اینکه تمام فرودگاههای منطقه غیرفعال است، تنها راه زمینی از سمت روستوف است. یعنی ۱۷ ساعت ما با ماشین تا روستوف رفتیم [چون فرودگاه روستوف هم به دلیل مسائل امنیتی غیرفعال است] و سپس از این منطقه وارد دونتسک شدیم. پس مقصودم این است که برای ورود به جنوب منطقه دونتسک یا رسیدن به ماریوپل و منطقه زاپاروژیا و خرسون باید از روستوف عبور کرد؛ طبیعتاً نیروهایی که برمیگردند نیز ابتدا به روستوف میرسند و دلیل استقرار نیروهای واگنر پس از بازگشت در روستوف به همین علت است که نخستین شهر در مسیر آنها بود.
چرا یکباره کار واگنر به شوروش نظامی رسید؟
یکباره این اتفاق نیفتاد؛ از زمان عملیات در باخموت اصطکاک آنها با وزارت دفاع روسیه شروع شد؛ در واقع یوگنی پریگوژین به دنبال قدرت بالاتر و طبیعتاً حمایت مالی بیشتر بود؛ از سمتی به نظر میرسد که وزارت دفاع هم به دنبال سازماندهی گروه نظامی واگنر بود؛ بدین معنا که به هر حال قانونی برای یک گروه نظامی خصوصی در روسیه هم وجود ندارد و به نظر میرسد که به دنبال این بودند که این گروه را ملغی کنند و نیروهای آن را زیرمجموعه وزارت دفاع و مطابق ضوابط درآورند تا همه نیروهای نظامی تحت فرمان ستادکل نیروهای مسلح و وزارت دفاع روسیه باشند. این تصمیم برای پریگوژین خوشایند نبود و از سمتی شاید تصور میکرد که به واسطه یک نافرمانی نظامی میتواند کرملین را تحت فشار قرار دهد تا سرگئی شویگو از مقام وزارت دفاع برکنار شود؛ از همین جهت شما ملاحظه میکنید که ولادیمیر پوتین در صحبتهای صبح شنبه علت این شورش نظامی را جاهطلبی عنوان میکند.
به نظر شما این ماجرا چقدر به ضرر پوتین تمام شد؟
من فکر میکنم ولادیمیر پوتین، پیروز این میدان بود؛ نخست اینکه تقابل میان گروه واگنر با وزارت دفاع را با خلع سلاح واگنر به پایان رساند و عملاً همان شد که وزارت دفاع در جستوجوی آن بود. نیروهای واگنر یا مجبور به ترک روسیه شدند یا اینکه زیرمجموعه وزارت دفاع بروند و در داخل روسیه مطابق با ضوابط نیروهای مسلح فعالیت کنند. دوم اینکه فراموش نکنیم که چند ساعت پس از آغاز شورش نظامی واگنر، اوکراین ضدحملهای به سوی باخموت و دونتسک داشت؛ طبیعتاً تغییر آرایش نظامی روسیه و توجه نیروهای این کشور برای مهار واگنر در خود خاک روسیه، فرصت طلایی برای اوکراین را رقم زد که نیروهای جنوب روسیه به سوی آن منطقه رفتند و از سویی میتوانست ضدحمله دیگر اوکراین را در منطقه خرسون و زاپاروژیا به دنبال داشته باشد. اما با این وجود اوکراین به هیچ موفقیتی دست پیدا نکرد و وزارت دفاع روسیه در مقابل واگنر قدرتنمایی کرد که اگر شما نباشید و حتی بخشی از نیروها را نیز به خود معطوف کنید، باز امکان ضد حمله موفق اوکراین وجود ندارد.
اما من فکر میکنم یک اتفاق مثبت دیگر هم برای روسیه افتاد؛ اگر روسیه قصد داشت نیرو به بلاروس اعزام کند، حتما با موج جدی واکنشها در غرب روبهرو میشد؛ اما اکنون روسیه نه فقط تسلیحات هستهای تاکتیکی خود را در پاسخ به اقدامهای آمریکا در منطقه یوروآتلاتنیک در بلاروس مستقر کرده، بلکه نیروهای واگنر را نیز به این کشور فرستاده است و امروز قدرت بلاروس چند برابر بیشتر از گذشته است.
همچنین فراموش نکنیم هنگامی که شورش نظامی واگنر رخ داد، مشخص شد گروهی در روسیه هستند که حتی معتقدند کرملین باید رویکردی تندتر در قبال اوکراین اتخاذ کند و از تمام سلاحهای خود بهره ببرد؛ شاید همین امر هم سبب شده است که برخی کشورهای اروپایی در هفته گذشته دست به عصا با درخواستهای زلنسکی برخورد کنند و حتی تلویحاً از ضرورت صلح اوکراین با روسیه سخن بگویند. نخستوزیر مجارستان اعلام کرد که دیگر کشورش هیچ کمکی به اوکراین نمیکند تا زمانی که مشخص شود ۷۰ میلیارد یورویی که تاکنون به کییف پرداخت شده، کجا رفته است؟
سرنوشت پریگوژین چه میشود؟
پریگوژین همان طور که پوتین وعده داده بود، اجازه پیدا کرد که به بلاروس برود. اگرچه در ابتدا اتهام تلاش برای شورش مسلحانه علیه او مطرح شد و طبیعتاً جرمی میان ۱۲ تا ۲۰ سال زندان؛ اما سرویس امنیت فدرال روز سهشنبه از بسته شدن پرونده او خبر داد. نیروهای واگنر که در شوروش با او همراه بودند، به دلیل حضور در جبهههای جنگ از سوی پوتین بخشیده شدند. بخشی از آنها که بخواهند میتوانند وارد وزارت دفاع شوند و بخش دیگری نیز که عصر شنبه برگشتند و به سمت بلاروس حرکت کردند و اکنون در بلاروس به همراه پریگوژین مستقر هستند و طبیعتاً تحت فرمان الکساندر لوکاشنکو هستند و مقابل هرگونه تهدیدی علیه بلاروس واکنش نشان خواهند داد.