خبرگزاری کار ایران

تاجیک در گفت‌وگو با ایلنا:

سیاست‌ اروپا در قبال دمشق بنیه سیاسی - اجتماعی مردم سوریه را از بین می‌برد/ غرب تلقی نادرستی از موقعیت سوریه دارد/ آمریکا خود را از پیامدهای منطقه دور می‌بیند

سیاست‌ اروپا در قبال دمشق بنیه سیاسی - اجتماعی مردم سوریه را از بین می‌برد/ غرب تلقی نادرستی از موقعیت سوریه دارد/ آمریکا خود را از پیامدهای منطقه دور می‌بیند
کد خبر : ۱۳۶۹۲۰۱

سفیر پیشین ایران در اردن گفت: اینکه اتحادیه اروپا و آمریکا بگویند در ابتدا دولت سوریه باید مشارکت در قدرت را بپذیرد که البته چندین سال طول خواهد کشید، روش درستی نخواهد بود، بلکه باید دمشق را مسئولیت‌پذیر کنیم و سپس مشارکت در قدرت مطرح شود تا به نتیجه مطلوب برسیم.

«نصرت‌الله تاجیک» سفیر پیشین ایران در اردن در تشریح ابعاد مواضع اخیر اتحادیه اروپا و آمریکا در قبال سوریه و تحولات اخیر این کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: به نظر می‌رسد اروپا و آمریکا نه تنها رویکرد سازنده و مناسبی نسبت به تحولات سوریه ندارند، بلکه به دلیل غلظت نگرش سیاسی به این تحولات و راه‌حل‌هایی که مناسب جامعه سوریه نیست، به این سمت و سو رفته‌اند که بازگشت این کشور به اتحادیه عرب را برنمی‌تابند یا می‌گویند که این بازگشت در زمان و شرایط کنونی مناسب نبوده است. از نظر من، سوریه در وضعیت فعلی ابتدا برای التیام جامعه خود نیاز به یک نگرش اجتماعی دارد؛ چراکه در این کشور ما با یک جامعه چندپاره و آسیب دیده روبه‌رو هستیم و کشته‌ شدن انسان‌ها و مهاجرت‌های گسترده به سمت ترکیه، اردن و حتی اروپا نشان از همین مساله دارد.

وی ادامه داد: به همین جهت تا زمانی که این جامعه التیام پیدا نکند و یک فوندانسیون جدید متشکل از نهادهای مدنی در آن ریخته  نشود، صحبت از اقدامات سیاسی و آنچه اروپا در مورد مشارکت مخالفان در ساختار قدرت مطرح می‌کنند، خروجی نخواهد داشت. در شرایط کنونی تا زمانی که جامعه وحدت قبلی خود را باز نیابد، نمی‌توان به صرف اینکه دولت سوریه مخالفانی دارد و باید با آنها گفت‌وگو کند، تمام مسائل و روندهای جاری را در بلاتکلیفی نگه داریم و سپس بگوییم که بعداً درهای منطقه‌ای و بین المللی را به روی دمشق باز می‌کنیم. به نظرم این رویکرد اروپا و آمریکا نسبت به سوریه سازنده نیست و حتی تلقی غلطی از موقعیت فعلی ملت و جامعه سوریه در غرب وجود دارد. به همین جهت اتحادیه اروپا به جای آنکه تحریم‌ها علیه دمشق را تشدید کرده یا اجلاسی با حضور مخالفان سوری برگزار کند، باید به سمت یک سناریوی جدید برود تا بتواند جامعه چندپاره سوری را التیام ببخشد و مشکلات آن را حل کند. اما بعید است که با این سیاست کنونی و انتقاد صرف به حکومت سوریه بتوانند موانع این کشور را مرتفع کنند.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل تصریح کرد: باید توجه داشت که هر کشوری را جوامع محلی و مردم آن کشور می‌سازند؛ به گونه‌ای در ابتدا باید نهادهای مدنی شکل بگیرد و مردم به این نهادها قوام بدهند و در آن زمان است که پس از عادی شدن شرایط می‌توان در مورد مشارکت در قدرت سخن گفت. زیرا اگر قرار بود مخالفان و حکومت سوریه به تفاهم برسند در طول این مدت ۱۰ ساله محقق شده بود. این در حالیست که در شرایط کنونی سوریه مشکلات زیادی دارد و صرفا" سیاسی یا امنیتی نیست. بیشتر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و مخصوصا تاثیرات روانی ناشی از جنگ داخلی است. به عنوان مثال اگر چه در یکی دوسال اخیر حکومت سوریه توانست بخش اعظم زمین‌های در دست مخالفان را باز پس بگیرد و سلطه حکومت را بر آنها برقرار کند اما هم امنیت صد در صدی نیست و هم بخشی از خاک این کشور هنوز در دست مخالفان دولت قرار دارد.

تاجیک گفت: در چنین وضعیتی، اینکه با تحاذ سیاستهائی سوریه را پشت دروازه‌ نهادهای منطقه‌ای نگه داریم، چندان درست نیست. اتحادیه عرب به این جمع‌بندی رسید که اگر سوریه در داخل یک نهاد منطقه‌ای رفع تعلیق شود، از حیث سیاسی و اقتصادی و همچنین از حیث قبول مسئولیت از سوی دولت سوریه، گام‌های مثبت‌تری برداشته خواهد شد تا اینکه این کشور خارج از اتحادیه عرب باقی بماند و این نهاد هم کاری از پیش نبرد. پذیرش سوریه در اتحادیه عرب نشان از پذیرش حاکمیت سوریه و افای نقش برقرار کردن امنیت به منظور آغاز بازسازی و بازگشت مهاجرین دارد. در سوریه نه تنها شهرها و خیابانها و ساختمانها تخریب شده بلکه زیر ساخت سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی سوریه آسیب جدی دیده و این نیاز به یک طرح جامع با کمکهای منطقه ائی و بین‌المللی دارد.

وی افزود: به همین جهت معتقدم کشورهایی که از حیث سیاسی و اقتصادی وضعیت مطلوبی دارند باید در قبال سوریه تغییر روش بدهند و رویکرد سازنده و کمک کننده در پیش بگیرند. در مورد آمریکا هم چون این کشور از تحولات منطقه دور است و از تحولات منطقه به صورت مستقیم مانند اروپا تاثیر نمی‌پذیرد، طبیعی است که با یکسری از تصمیمات و تحولات منطقه ائی مخالفت کند که البته این رویکرد واشنگتن هم قابل نقد است. اما در مورد اروپا به دلیل اینکه آنها حلقه اول امنیتی منطقه به حساب می‌آیند و از تحولات منطقه متاثر شده و آسیب میبینند، باید به این نکته مهم اشاره شود که تبعات بهم‌ ریختگی در منطقه خصوصاً زمانی که فعالیت داعش و مابقی جریان‌های تندرو و خشونت طلب در اوج خود بود، نخست دامن اروپا را گرفت و عدم حاکمیت دولت در سوریه برای آنها هزینه‌های زیادی به وجود آورد که یک چتر ترس را بالای سر اروپا قرار داد و کار به ترور، ترویج خشونت و بمب‌گذاری کشید. لذا باید از گذشته درس بگیریم و راه و روش‌هایی را انتخاب کنیم که خروجی مثبت داشته باشد، نه اینکه کار را سخت‌تر کند.

این کارشناس مسائل منطقه ابراز کرد: به عقیده من باید اندیشکده‌ها و مجموعه‌هایی که به نوعی متولی سیاستگذاری در امر سیاست خارجی در منطقه هستند، کارگاه‌های تبادل نظر میان کشورها برگزار کنند و تبادل نظرها به یک خروجی مثبت برسد تا بتوانیم به یک دستورکار نهایی و مشخص برسیم. بر همین اساس نباید به گونه‌ای رفتار شود که وضیعت کنونی سوریه که همین حالا از حیث اقتصادی چندان مناسب نیست، باز هم با مشکلات جدید روبرو شود. از اینرو پیدا کردن گفتمان غالب برای یافتن وحدت داخلی بریای شروع هر چه سریعتر بازسازی و بازگشت مهاجران به خانه و کاشانه خود ضروریست و نهادهای اجتماعی به خصوص در بخش غیر دولتی کشورهای عربی باید وارد میدان شوند؛ چراکه آنها هم ارتباط‌های خوبی با اروپا و آمریکایی‌ها دارند و میتوانند با مشارکت دادن آنها به این روند سرعت بدهند. پذیرش سوریه در نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی کمک می‌کند تا جامعه سوری زودتر قوام بگیرد و ساخته شود و کمک می‌کند که آثار تندروی و ترویج خشونت از بین برود و به جای آن مدنیت و دموکراسی به وجود بیاید تا به حل و فصل مشکلات جامعه سوریه دست پیدا کنیم که جوانان ، زنان ، قومیتها و اقلیت‌ها هم بخشی از آن هستند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: هرچه سوریه بتواند سریعتر وارد جامعه ملل شود و خود را پیدا کند بدون شک وضعیت نامطلوب کنونی این کشور هم به پایان خواهد رسید و از سوی دیگر بر منطقه و کشورهای همسایه تاثیر مثبت خواهد گذاشت. اما اینکه اتحادیه اروپا و آمریکا بگویند در ابتدا دولت سوریه باید مشارکت در قدرت را بپذیرد که البته چندین سال طول خواهد کشید، روش درستی نخواهد بود؛ بلکه باید دمشق را مسئولیت‌پذیر کنیم و پس از ساخته شدن جامعه مدنی و احزاب، مشارکت در قدرت مطرح شود تا به نتیجه مطلوب برسیم. روش‌هایی مانند تحریم در اصل به عنوان سلطه بر کشورها شناخته می‌شود و در اصل کانال‌های تعاملی از بین برود و بنیه سیاسی اجتماعی مردم از بین برود و فساد را در جامعه گسترده تر خواهد کرد. ورود سوریه به مجموعه های منطقه ائی و بین‌المللی و گسترش حاکمیت دولت و ایجاد وحدت سرزمینی باعث میشود نیروهای خارجی دلیلی برای تداوم حضور خود در این کشور نداشته و مردم این کشور بدون دخالت آنها میتوانند به تعیین سرنوشت خود دست بزنند. فراموش نکنیم نیروهای نظامی آمریکا و نیز پیمانکاران آمریکائی برای استخراج نفت در شرق این کشور حضور دارند و این موضع آمریکا و اروپا نسبت به جذب سوریه به جامعه بین‌المللی مشکوک به سوءاستفاده آنها از این وضعیت بی ثباتی و ناامنی سوریه است. لذا روش و نگاه اروپا و آمریکا در قبال سوریه باید اصلاح شود و از نگرش سیاسی به رویکرد اجتماعی تغییر یابد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز