ملازهی در گفتوگو با ایلنا:
طالبان متوجه شده که باید تغییراتی در کشورداری اعمال کند/ تأکید اروپا بر قانون اساسی دوران جمهوری برای مهندسی رفتار طالبان است
تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان گفت: بدون شک رقابت شرق و غرب در افغانستان بر سر منابع و سایر مسائل تشدید میشود اما اصل قضیه اعمال فشارهای جدید بر طالبان از ناحیه اروپا و آمریکا است.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان با اشاره به موضع اروپا در خصوص تضمین طالبان برای پایبندی به قانون اساسی دوران جمهوری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: طالبان از لحاظ سیاسی و فکری به قانون اساسی گذشته افغانستان نگاه ندارد و اساساً نوع نگاهشان به این مسائل کاملا متفاوت با آنچه که غرب میخواهد، است. آنچه نمیتوان کتمان کرد این است که این جریان حدود شش ماه است بر افغانستان حاکم است اما خروجی حکومت آنها در این مدت نه تنها مطلوب نبوده، بلکه اتفاقاتی در این مدت رخ داده که صدای جامعه ملل را درآورده است. توجه داشته باشید که وضعیت فعلی و بهخصوص فشارهای اقتصادی و اجتماعی که بر جامعه افغانستان حاکم شده، طالبان را به این جمعبندی رسانده که نمیتواند به صورت فعلی این کشور را اداره کند. در این میان مجموعه کشورهای غربی یعنی ایالات متحده و اتحادیه اروپا به انضمام کشورهای اسلامی به نوعی فاصله خود را با طالبان حفظ کردند.
وی ادامه داد: این کشورها صرفاً گهگاهی با این جریان وارد رابطه علنی میشود. این حرکت بینابینی به این جهت در دستور کار قرار گرفته که طالبان متوجه شود اگر وضعیت فعلی افغانستان ادامه پیدا کند، بدون شک آنها قدرت را از دست خواهند داد. طالبان با رصد فشارهای ایالات متحده بر اتحادیه اروپا به این نتیجه رسیده است که باید تغییراتی در نوع کشورداری خود انجام دهد؛ به عنوان مثال سفیر اتحادیه اروپا در امور افغانستان اخیراً اعلام کرده که با مقامهای وزارت خارجه طالبان گفتوگویی داشته و آنها به وی در دوحه اطمینان دادند که به قانون اساسی دوره جمهوریت این کشور احترام بگذارند. اینکه منظور کدام قانون اساسی است به احتمال زیاد قانون اساسی پس از سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ به این طرف مدنظر است. نکتهای که نباید از یاد برد این است که تنها راه حل فعلی افغانستان تشکیل دولت موقت خواهد بود که طالبان با آن مخالفت کرده است.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: توجه داشته باشید که از قدیمالایام بحث تشکیل دولت موقت، شکلگیری پارلمان و در نهایت تصویب یک قانون اساسی جدید مطرح بود که حتی در زمان اشرف غنی و مذاکرات دوحه، پیگیری میشد اما اوضاع به گونهای دیگر جلو رفت. بر این اساس من معتقدم که طالبان باید نظراتش را تعدیل کند و یکی از مشکلهایی که در افغانستان کنونی وجود دارد، اختلاف میان جریانهای حاکم بر کلیت طالبان است. به صورت کلی ممکن است بشنویم که طالبان اداره کننده وضعیت فعلی افغانستان است اما واقعیت این است که در افغانستان جناح منتسب به شبکه حقانی در یک سو ایستاده و در مقابل آنها شورای کویته حضور دارد. حقانیها همچنان به دلیل ارتباط با پاکستان و ریشههای تفکر رادیکال معتقدند که باید طریقِ جهاد و همان تندرویهای سابق ادامه داشته باشد اما شورای کویته دقیقاً بر خلاف این موضوع را مطرح میکنند و به دنبال ارتباط با جهان و گفتوگوهای مختلف است.
ملازهی افزود: به هر ترتیب اینکه امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان اعلام میکند قانون اساسی دوره جمهوریت را میپذیرند، نشان از یک عقبنشینی محسوس دارد و به نوعی میتوان گفت که طالبان از یک تاکتیک جدید استفاده خواهد کرد. این در حالی که است که بهرغم اعمال خشونتهای طالبان در افغانستان، زنان این کشور همچنان به خیابانها میآیند و استقامت میکنند. از سوی دیگر در دره پنجشیر هم جناح منتسب به احمد مسعود منتظر آب شدن برف کوهها هستند تا مجدداً عملیاتهای خود را علیه طالبان کلید بزنند که این میتواند برای کابل خطرآفرین باشد. در این میان توجه داشته باشید که اخیراً بایدن تصمیمی در مورد مصادره سه و نیم میلیارد دلار از هفت میلیارد دلار دارایی افغانستان کرد که به نظر من این مساءله یک پیام به شدت واضح و صریح به طالبان بود. ایالات متحده با این اقدام خیلی شفاف به طالبان اعلام کرد که این جریان ناچار است برای دریافت داراییهای خود تغییر رفتار بدهند
وی گفت: از سوی دیگر واشنگتن به آنها ثابت کرد که اگر در برخی از مسایل کوتاه نیایند، کشورشان با مشکل روبهرو خواهد شد و به همین جهت من معتقدم طالبان ناچار به پذیرش الگوی جدید خواهد بود. توجه داشته باشید که قرائت طالبان از ایدئولوژیها به بخصوص ایدئولوژی اسلامی باید تغییر کند؛ چراکه تمام کشورهای اسلامی طی مدتهای مشخص تغییراتی را پذیرفته یا خواهند پذیرفت و طالبان هم باید از این مسأله تبعیت کند. در این میان غرب ابزار کافی برای تغییر رفتار طالبان را در دست دارد اما آنچه که نباید از یاد بُرد این است که ما در جهان امروز با یک جنگ سرد مشخص روبهرو هستیم. به گونهای که در یک سوی این نبرد چین و روسیه به عنوان قدرتهای شرقی حضور دارند و طرف دیگر اردوگاه غرب همچنان فعال است.
ملازهی در پایان خاطرنشان کرد: چینیها میتوانند بیش از وضعیت فعلی با طالبان ارتباط داشته باشند؛ تا جایی که این جریان اگر بپذیرد طرح یک جاده یک کمربند در افغانستان تکمیل شود، بدون شک اوضاع به نفع شرقیها رقم خواهد خورد. ضمن آنکه افغانستان همین حالا هم به محل تجمع و تردد بنیادگراها و کسانی که حامل اندیشه رادیکال هستند تبدیل شده و از سوی دیگر بخشی از طالبان با داعش در ارتباط است. این مسائل باعث شده که هنوز تکلیف افغانستان مشخص نشود، لذا رقابتها میان شرق و غرب شدت خواهد گرفت. نکته نهایی این است که اهرم اقتصاد و حقوق بشر در دست کشورهای غربی است اما در افغانستان، روسیه و چین منابع زیرزمینی این کشور به ارزش سه تریلیون دلار را در اختیار دارند که این دو مسأله نشان میدهد طالبان در آینده نزدیک باید یک طرف این ماجرا را انتخاب کند.