نگاهی به تحولات جهان در سال ۱۳۹۹/ پرونده سوم: آفریقا
سودان و مراکش در کانال تلآویو/ تشکیل دولت در لیبی/ جولان بوکو حرام و داعش در نیجریه/ اتیوپی و نزاع تیگرای/ اصلاحات در تونس/ بایکوت اخوانالمسلمین در قاهره
کارشناس مسائل آفریقا گفت: اگر تحولات سیاسی در سودان، مراکش، تونس و الجزایر را کنار وقایع میدانی لیبی، اتیوپی و نیجریه قرار دهیم به خوبی میبینیم که قاره سیاه در سال ۱۳۹۹ یکی از کانونهای بحران خاموش بوده است.
«جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل آفریقا در تشریح مهمترین وقایع آفریقا در سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در سالی که گذشت، قاره آفریقا شاهد تحولات بسیار مهمی بود و سودان یکی از کشورهایی است که کانون توجه رسانهها و محافل سیاسی و امنیتی قرار داشت؛ به گونهای که تغییر مهرههای خارطوم در سال ۱۳۹۸ انجام شده بود و شورای نظامی تلاش داشت تا در سال ۱۳۹۹ بتواند جایگاه خود را تثبیت کند. از سوی دیگر مقامهای این کشور کوشش کردند تا وارد رابطه با ایالات متحده شوند تا در نهایت بتواند تحریمهای اعمال شده بر سودان را از ناحیه واشنگتن لغو کند. این در حالی بود که آمریکاییها لغو تحریمها را مشروط به برقراری رابطه میان سودان و اسرائیل کردند و این امر با تمام مخالفتها و اعتراضهای داخلی در این کشور انجام شد. مساله دیگری که سودان را به بستر تحولات در سال ۱۳۹۹ تبدیل کرد، عادیسازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی بود. هرچند این اقدام مخالفان زیادی در داخل و خارج از سودان داشت اما به هر ترتیب تیم دونالد ترامپ با اعمال فشار بر سودان این موضوع را نهایی کرد و خروجی آن، خارج کردن نام سودان از فهرست تروریستی ایالات متحده بود. نکته دیگر این است که برخی از نیروهای سودانی برای جنگ به لیبی اعزام شدند و در آنجا به حمایت از ژنرال خلیفه حفتر مقابل نیروهای فائز السراج جنگیدند. از این منظر باید گفت که لیبی هم یکی از کشورهایی بود که در سال گذشته آبستن حوادث بسیار مهمی بود.
لیبی
وی ادامه داد: در لیبی شاهد شروع یک نزاع تمامعیار سیاسی و نظامی میان دولت شرق و غرب این کشور بودیم. جنگ میان نیروهای خلیفه حفتر و دولت وفاق ملی لیبی ادامه داشت تا اینکه ترکیه به صورت آشکار و قطر به صورت پنهانی وارد این معادله شدند و حمایت از دولت طرابلس را در دستور کار قرار دادند. از سویی دیگر عربستان، امارات، مصر، فرانسه و حتی روسیه هم وارد میدان نبرد شدند و از خلیفه حفتر حمایت کردند. این دخالتها، لیبی را به عرصه درگیری تمامعیار سیاسی و همچنین میدانی برای سهمخواهی تبدیل کرد. اوضاع به حدی به هم ریخت که یک اجلاس در آلمان برای حل و فصل اختلافها برگزار شد اما معادلات و تحولات نظامی به حدی محیط را به صحنه تضاد منافع تبدیل کرد که آلمانیها هم نتوانستند این بحران را به پایان برسانند. بحث صلح سیاسی و همچنین رفت و آمدهای دیپلماتیک همچنان در مورد لیبی ادامه داشت و اختلافها به حدی زیادی بود که ما شاهد بودیم چندی پیش خلیفه حفتر علناً ترکیه را مورد خطاب قرار داد. در ادامه این وضعیت انتخابات برای برگزیدن دولت گذار در لیبی با دخالت مستقیم سازمان ملل متحد انجام شد و در اینجا بود که دولت وحدت ملی لیبی با نخستوزیری عبدالحمید الدبیبه شکل گرفت که اخیراً سوگند یاد کرد. بر این اساس لیبی را باید کانون تحولات آفریقا در سال گذشته بدانیم.
مراکش و نیجریه
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: موضوع دیگری که در سال گذشته بسیار مهم ظاهر شد، عادیسازی روابط مراکش و رژیم صهیونیستی بود. بهرغم آنکه بسیاری میگویند این دو، دههها با هم ارتباط داشتند اما علنی کردن رابطه مذکور موجب شد تا مراکش به کانون توجه رسانهها تبدیل شود. این عادیسازی را باید هدیه دونالد ترامپ به تلآویو دانست و حالا علنی شدن این مناسبات باعث شده که توافقات اقتصادی، نظامی و سیاسی میان تلآویو و رباط منعقد شود. از سوی دیگر نیجریه را هم باید یکی از کانونهای تحولات قاره آفریقا در سال گذشته دانست. در این کشور تحرکات گروه تروریستی بوکوحرام شدت گرفت و طی چند نوبت شاهد ربایش دانشآموزان توسط این جریان و حتی اعمال حملههای تروریستی از سوی آنها در نیجریه بودیم که امنیت آفریقا را به خطر انداخت. به عنوان مثال در ۲۲ اسفند ماه و در آخرین تحرک این جریان تروریستی شاهد بودیم که چیزی در حدود ۳۰ دانشجو در شمال غرب نیجریه ربایش شدند و هنوز هم خبری از آزادی آنها نیست.
وی افزود: از منظری دیگر حمله داعش به مرکز امدادرسانی سازمان ملل در نیجریه را هم باید یکی دیگر از تحولات مهم دانست که نشان میدهد این کشور در حال تبدیل شدن به نقطه بحران جدید است. توجه داشته باشید که تقویت حضور و اقدامات بوکوحرام در نیجریه تا حدودی به حضور علنی فرانسویها در آنجا مربوط است و بخشی دیگر به حمایت بریتانیا و آمریکا از این جریان ربط دارد. فرانسویها در چاد و مالی پایگاههای نظامی بسیار مهمی دارند که در قالب ناتو با بریتانیا و آمریکا هماهنگ هستند. از سوی دیگر، پاریس سیاست سرکوب را در این کشورها به علاوه نیجر و نیجریه به صورت غیرمستقیم در دستور کار قرار دارد که بدون تردید آینده امنیتی این منطقه با چالش روبهرو خواهد شد.
تونس
در ادامه این تحولات، در تونس هم شاهد تحولات سیاسی مهم بودیم به نوعی که یک رفورم در این کشور اتفاق افتاد و گروههای لائیک سعی داشتند تا بتوانند اسلامگرایان را به حاشیه ببرند. در نهایت با ورود «راشد الغنوشی» اوضاع تا حدودی آرام شده ولی همچنان تهدیدها علیه او ادامه دارد. تونس در سالی که گذشت اساساً شاهد چندین دور اعتراضات جدید بود که به نوعی ما را به یاد سال ۲۰۱۱ میلادی میاندازد. اپوزیسیون تونس در سال ۱۳۹۹ بارها خواستار استعفای نخستوزیر و رئیسجمهوری این کشور بود اما در نهایت شاهد آن بودیم که قیس سعید، رئیس جمهوری این کشور اعلام کرد که به صورت مشروط حاضر به گفتوگوی سیاسی با جریانات حاکم در این کشور است.
الجزایر و اتیوپی
قنادباشی عنوان کرد: در الجزایر شاهد انتخابات ریاستجمهوری طی سال گذشته بودیم و اساساً دوران «پسا بوتفلیقه» در این کشور تجربه شد. نکته اینجاست که همچنان مهرههای منتسب به وی در الجزایر وجود دارند و به عنوان یک استخوان لای زخم ایفای نقش میکنند. بر این اساس حل و فصل مشکلات در الجزایر حداقل در کوتاهمدت دور از ذهن است و باید منتظر تحولات بزرگ در این کشور باشیم. جغرافیای دیگری که در سال ۱۳۹۹ قاره آفریقا با تحولات بسیار مهم نظامی و سیاسی دست و پنجه نرم کرد، اتیوپی بود. در این کشور درگیری میان ایالات تیگرای (واقع در شمال اتیوپی) و دولت مرکزی به رهبری «آبی احمد» روی داد که چندین هزار نفر آواره و صدها نفر کشته بر جای مانده است. رسانههای غربی به دلیل آنکه آبی احمد برنده جایزه صلح نوبل شده بود، بسیاری از اخبار درگیریها در اتیوپی را بایکوت کردند و حالا هزاران آواره اتیوپیایی روانه سودان شدند. بر این اساس، بحران در اتیوپی حل نشده و در سال جدید هم احتمالاً شاهد ادامه این منازعه به صورتی دیگر خواهیم بود. از سوی دیگر اختلاف میان اتیوپی و سودان بر سر پرونده سد النهضه با نقاط خطرناک رسیده که باید ملل متحد به آن ورود کند. لذا اگر وضعیت کنونی ادامه پیدا کند، میتواند یک بحران تمامقد در شاخ آفریقا به وجود بیابد.
مصر
وی در پایان خاطرنشان کرد: در مصر هم، ژنرال عبدالفتاح السیسی سعی کرد تا در سال ۱۳۹۹ بتواند آرامش و ثبات قاهره را به نفع خود و نظامیان این کشور حفظ کند و در این راستا روابطش با برخی از کشورهای عربی مانند عراق و دیگران را به سمت تقویت شدن هدایت کرد که عمده دلیلش تعمیق مناسبات اقتصادی بود. البته این ارتباطگیری به نوعی نمایش داخلی برای ساکت کردن مخالفان بود و هیچکدام از اتفاقهایی که در مصر طی سال گذشته رخ داد، درونمایه دموکراسی نداشت. به عنوان مثال برگزاری دادگاههای کیفری علیه رهبران جریان اخوان المسلمین یکی از مسائلی بود که باعث شد از السیسی در سفر اخیرش به فرانسه در حوزه حقوق بشر با انتقادهای زیادی روبهرو شود که این قضیه ادامه خواهد داشت. مساله دیگر مناقشه میان قاهره و ترکیه بود که بطن این اختلاف هم اخوانالمسلمین تحلیل میشود که در این میان پاریس به دنبال تقویت قاهره در مقابل آنکارا است. که به نظر میرسد در سال آینده هم ادامه خواهد داشت.