بازیهایآسیاییاینچئون - کرهجنوبی؛
نمرهقبولی به کارواناعزامی به اینچئون / پایانعصر «ورزش سکهای»
میدانهای آسیا یاید فرصتی تدارکاتی برای ورزیدهکردن ورزشکاران جوان و جویای نام ما باشد که در آینده، دنیایی را فتح کنند که به اقیانوس میرسد، نه دریاهایمحدود و برکههای کوچک آسیا…
کاروان اعزامی ایران به هفدهمین دوره بازیهای آسیایی اگرچه نتوانست عنوان چهارمی دوره قبل خود را تکرار کند، ولی با این وجود با در نظر گرفتن شرایط ورزشایران بعد از سر کار آمدن دولت جدید نمره قبولی خواهد گرفت.
به گزارش ایلنا، هفدهمین دوره بازیهای آسیایی در اینچئون کرهجنوبی در حالی به پایان رسید که کاروان اعزامی ایران در این دوره با بر جای گذاشتن رکورد کسب مدال طلا پایان خوشی را به نمایش گذاشت و اگرچه نتوانست قزاقها را کنار زده و عنوان چهارمی دوره قبل خود را تکرار کند، ولی با توجه به مشکلات و شرایط بغرنج ورزش در دولتجدید میتوان به این کاروان نمره قبولی داد.
نباید فراموش کرد که دولتگذشته با اتخاد سیستم پاداشهای سکه به نوعی «ورزش سکهای» را بدعتگذاری کرد و اکثر ورزشکارانایران را چنان به کسب مدال و عنوان در بازیهای آسیایی گوانگژو و همچنین المپیک لندن تهییج کرد که برخی ورزشکاران عنان از کف داده و برای رسیدن به سکههای وعده داده شده دست به هر کاری میزدند تا از قافله عقب نمانند، هر چند با پایان کار دولتدهم، بار مالی این پاداشها به دولت جدید تحمیل شد و اوضاع بودجه چنان عرصه را بر ورزشایران تنگ کرد که حتی برای اردوها و اعزامها و همچنین حقوق ملیپوشان رشتههای مختلف، دستگاه ورزش ایران در تنگنایی بیسابقه قرار گرفت.
اوضاع اقتصادی چنان سخت شد که متولیانورزش برای اعزام کاروان ورزشی ایران به هفدهمین دوره بازیهای آسیایی اینچئون دچار چالشی جدی شدند و به همین دلیل تصمیم گرفتند به جای اعزام کاروانی عریض و طویل به این رقابتها، نگاهی کیفی داشته باشند و به عبارتی به اعزام «کاروان کیفی» اکتفا کنند.
شاید این پذیرفتنی نباشد که ما میدان بزرگی مانند بازیهای آسیایی را «کعبه امال» و «مدینه فاضله» ورزش خود بدانیم و با «دست چین» کردن ورزشکاران اعزامی، فقط بختهای حتمی و احتمالی مدالآوری را به این بازیها اعزام کنیم، ولی با این وجود در شرایطی که درهای اقتصاد دنیا به روی ما بسته و دستگاهورزش در مذیقه قرار گرفته، شاید اتخاذ چنین تصمیمی بیراه نبود و نتایج کاروان اعزامی در اینچئون ثابت کرد که گاهی باید دست به چنین اقداماتی زد تا هم شوری در ورزشکاران اعزام نشده انگیخت تا سطح کمی و کیفی خود را به مدالآوران آوردگاه آسیایی و جهانی برسانند و هم اینکه در بودجه صرفشده صرفهجویی کرد.
از این دیدگاه اگر نگاه کنیم میتوان به تصمیم، تصمیمسازان اول عرصهورزش احترام گذاشت، ولی به آنها باید گوشزد کرد که بسیاری از وزشکاران ما سطحی فراتر از آسیا دارند و میدانی مانند بازیهای آسیایی، کوچکتر از آن است که تنها به دلیل اینکه مدال حتمی را در پرونده مدیرانوقت ثبت کنند به این رقابتها اعزام شوند، بدون اینکه آیندهای را در نظر داشته باشیم و فراموش کنیم باید ورزش خود را جهانی کنیم، چراکه ما سالهاست عنواندار آسیا هستیم و همیشه مدعی.
خرجکردن المپینها و ورزشکارانی که حقانیت خود را در میادینآسیایی بارها به اثبات رساندهاند، هیچ توجیهی نداشت، مگر برای کرهایها که میزبان بودند و به هر قیمیتی میخواستند امپراتوری خود را به قلمروی چین پهناور پیوند بزنند، در غیر این صورت اعزام ورزشکارانی مانند بهداد سلیمی، احسان حدادی، رضا یزدانی، مسعود اسماعیلپور، محمدسیفی، سجاد عباسی، احسان روزبهانی، امیر مهدیزاده، تیم اصلی والیبال و حتی بسکتبال که خسته از میدانهای جهانی به اینچئون اعزام شدند، چیزی جز خستگی مفرط و شاید بیانگیزگی و حتی مصدومیتهای احتمالی در بر نخواهد داشت.
نکته پایانی اینکه کلاه به احترام ورزشکارانی که پرچم مقدس کشورمان را در اینچئون بر افراشتند بر میداریم و به پاس افتخار آفرینیهایشان برابر رقبایآسیایی و بی عدالتیهای قاضیان نا عادل سر تعظیم فرود میآوریم، ولی باید بدانیم افقهای ورزش ایران نباید به میدانآسیایی خیره بماند، چراکه داعیه ما جهانی است. میدانهای آسیا باید فرصتی تدارکاتی برای ورزیدهکردن ورزشکارانجوان و جویای نام ما باشد که در آینده، دنیایی را فتح کنند که به اقیانوس میرسد، نه دریاهای محدود و برکههای کوچک آسیا…
یادداشت: مهدی شمشیری