عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی:
شناخت خود، دیدن خویش در آینه دیگریست
ما نیاز داریم به جای یک ماه رمضان، تمام ماهها، رمضان باشد تا به انقطاع و بیعملی برسیم، در حقیقت جامعه ما دچار سرطان پرکاری شده است و روح ما نیازمند آرامش است.
ایلنا: عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی گفت: ما نیاز داریم به جای یک ماه رمضان، تمام ماهها، رمضان باشد تا به انقطاع و بیعملی برسیم، در حقیقت جامعه ما دچار سرطان پرکاری شده است و روح ما نیازمند آرامش است.
به گزارش ایلنا در کرج، رسول رسولیپور، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در نهمین نشست از سلسله نشستهای «من، دیگری، معنا» ویژه تبیین پدیدههای نوظهور معنوی که عصر دیروز در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: شناخت «خود» علیرغم تعلیمات اساتید اخلاق و بزرگانی همچون دکتر شریعتی که در بازگشت به خویشتن مطرح میشود، دیدن خویش در آینه «دیگری» است؛ مسیری است که باید از دیگری بگذریم تا به «خود» برسیم.
وی در ادامه با تفکیک ساحت انسانی به ابعاد بدن، ذهن، نفس و روح افزود: دستمایهٔ اصلی وجودی انسان «روح» است و اگر بازگشت به خویشتن یا معرفت نفس در ارتباط با «دیگری» نباشد، شناخت حقیقی حاصل نمیشود.
رسولیپور خاطرنشان کرد: «دیگری» در نگاه اولیه دیگری انسانی است و در نگاه توسعهیافته هر دیگری را شامل میشود و لذت وجودی «من» با «دیگری» تأمین میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه ما به شدت مستعد دشمنسازی هستیم، گفت: در نگاه برخی از فیلسوفان و عرفا از جمله لویناس «دیگری» غیر «من» نیست و اساساً ضد «من» نیست؛ در حالی که در فرهنگ ما تقسیمبندی خودی و غیرخودی به سرعت انجام میشود و ما به شدت مستعد دشمنی هستیم.
رسولیپور ضمن دعوت از همگان به نگاه توحیدی قرآن کریم افزود: برشها و تقسیمها باعثشده که ما به هم دشمنی بورزیم؛ در حالی که من معتقدم در این میان نگاه توحیدی به قرآن، اسلام و خداوند مغفول مانده و به دنبال تکثر و جمع اضداد رفتهایم. اگر ما مسلمانیم، نگاهمان باید توحیدی باشد و «دیگری» که راجع به آن صحبت میکنیم خود «من» باشد.
وی اظهار کرد: اگر انسان کسی را دوست نداشته باشد، خودش را دوست ندارد؛ اگر به کسی کمک نکند به خودش نیز کمک نمیکند و این در حالی است که از گذشته فکر میکنیم که اگر میخواهیم به ساحت قدس الهی راه یابیم باید در خود متمرکز شویم و اکنون به جایی رسیدهایم که با خود بیگانه گشتهایم و به تعبیر آلبرکامو با کل جهان بیگانه شدهایم.
این استاد فلسفه در ادامه با تأکید بر دنبال کردن مسیر «از خود به دیگری» به جای مسیر «از خود به خدا» گفت: در مشرب ایمانگرایی خداوند واسطه «من» با «دیگری» است در حالی که لوی ناس معتقد است که «دیگری»، «من» را با خدا پیوند میدهد و من به خدا نمیرسم مگر از طریق دیگری.
رسولیپور با دعوت مخاطبان سلسله نشستهای «من، دیگری، معنا» به قرآن، کتاب مقدس الهی یادآور شد: گوهرهای این کتاب آسمانی مغفول مانده است در حالی که میتوان از این کتاب به عنوان کمککننده استفاده کرد؛ متاسفانه امروز در جمعیت جوان ما خواندن یک رمان لطیفتر و راحتتر از خواندن قرآن است.
وی با معرفی کتاب «تائو تهچینگ» به عنوان شروع برای پیمودن ابتدای راه گفت: این کتاب در ابتدای راه به رشد انسان کمک میکند اما به درد آخر راه نمیخورد. تائو مکتب بیعملی است و این کتاب ما را به آرامش دعوت میکند. متاسفانه در مکتبهای شرقی پُر شدن مغفول مانده چرا که همیشه احساس میکنیم که پُر هستیم. در حالی که خواندن تائو به ما کمک میکند تا خالی شویم و به آرامش برسیم.
رسولیپور افزود: ما نیاز داریم به جای یک ماه رمضان، تمام ماهها، رمضان باشد تا به انقطاع و بیعملی برسیم، در حقیقت جامعه ما دچار سرطان پرکاری شده است و روح ما نیازمند آرامش است. کار میکنیم تا به نتیجه برسیم غافل از اینکه نتیجه دستیافتنی و اکتسابی نیست بلکه خودش حاصل میشود. کدام یک از اهداف زندگی ما حقیقی است و کدام یک به جان ما ربط دارد؟ ما باید زندگی حقیقی و آگاهانه را آغاز و تمام غیرحقیقتها را تعطیل کنیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه با اشاره به سخن حضرت علی(ع) در باره اینکه «هر کس دو روزش مثل هم باشد، ضرر کرده است»؛ تضادی با دیدگاه قبل ندارد؛ گفت: کسی که دو روزش یکی باشد، مرعوب است چرا که روز دوم باید پربارتر ار روز اول باشد و انسان باید تجربیات و دریافتهای بیشتری داشته باشد.
وی با اشاره به افکار مکتب تائو تصریح کرد: تائو معتقد است که زندگی «خود» باید تعطیل شود و زندگی حقیقی و واقعی که آگاهانه است آغاز گردد.
رسولیپور گفت: فلسفه وجودی ما این است که باید نسبت به هم حرص داشته باشیم همان گونه که پیغمبر اسلام(ص) نسبت به ما حرص داشت و چیزی که در نهایت برای انسان میماند، آرامش وجودی انسان است.
وی خاطر نشان کرد: ما چقدر در ارتباطمان با دیگران دقت میکنیم که رضایت، لبخند شادی و حال خوش دیگران را رعایت کنیم؟ اینها بزرگترین سرمایههای انسان هستند. حضرت امیر(ع) ۲۵ سال باغهای یهودیان مدینه را آباد کرد، اما اکنون علی(ع) به چه معروف است؟ به باغبانی؟
وی در پایان گفت: ما به جهنم خداوند نمیرویم بلکه به جهنم انسانیت و نفسانیت میرویم و به این سبب است که زجر میکشیم؛ وگرنه هر جا که خداوند باشد آنجا گلستان است و من شما را به جهنم خدا دعوت میکنم!!!