در فوتبال پیراهن شلوغتر یعنی درآمد بیشتر
حالا دیگر صحبت درباره وضعیت اقتصادی ادبیات آشنایی است که هر قشری به نوعی با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ مردم در روزمرگیشان با انواع مسائل اقتصادی در کشوقوس هستند و به دنبال راه چاره میگردند. معضلات اقتصادی اما انگار مدتهاست اپیدمی شده و حالا نه تنها مردم کوچه و بازار بلکه باشگاههای ورزشی هم با آن کلنجار میروند. این است که وقتی نوبت به تبلیغات روی پیراهنهای تیمهای ورزشی میرسد، ناخواسته زیبایی بصری اولویت پایینتری میگیرد و تامین وضعیت اقتصادی با کمک تبلیغات چند سویه در صدر قرار میگیرد. این جریان اما همیشه مخالفانی دارد که بیتوجه به وضعیت اقتصادی باشگاههای ورزشی که حیاتشان به آن بسته است، زبان به انتقاد باز میکنند و ایرادها میگیرند.
تصویر پیراهنهای دو تیم استقلال و پرسپولیس برای بازی دربی روز شنبه 10 فروردین که درز پیدا کرد و نام اسنپ کنار دیگر اسپانسرها روی پیراهنها دیده شد، باز این انتقادها روی میز آمد. منتقدان درباره تعدد تبلیغات روی پیراهنهای دو تیم اظهارنظرها کردند و بنای ایراد گرفتن برداشتند. عدهای نوشتند چرا در کنار نام اسنپ به عنوان یکی از تبلیغات اصلی روی پیراهن، نامهای دیگری هم دیده میشود و زیباییشناسی در تبلیغات باشگاهها حلقه مفقوده است؟ هر چند این انتقادات به زعم خیلیها وارد است و زیبایی بصری نباید فدا شود اما وضعیت اقتصادی که درام باشد، راه دیگری نمیماند. آنوقت است که میتوان به کارشناسان حق داد که ناچارند برای گذران وضعیت مالی باشگاهها دست به دامان تبلیغات متعدد شوند.
گزارشهای متعددی که در سالهای گذشته درباره بعد اقتصادی فوتبال ایران منتشر شده نشان میدهد که این بعد در مقایسه با بخشهای دیگر رشد خوبی نداشته و به نوعی پاشنه آشیل فوتبال ایران است. باشگاههای بسیار زیادی در ایران، نه فقط استقلال و پرسپولیس، نتوانستهاند به درآمدهای مسلمشان اعم از حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی در ورزشگاهها و فروش پیراهنها (به دلیل عدم اجرای درست و قاطع قانون کپی رایت) دست پیدا کنند و دست به دامان راههای دیگر شدند. این در حالی است که بالا رفتن قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی ایران هم به سهم خودش بار بیشتری اضافه کرده و قابل چشمپوشی هم نیست.
نوبت به استقلال و پرسپولیس که میرسد، مشکلات اقتصادی و به خصوص نابهسامانیهای ارزی حجم بیشتری هم پیدا میکنند؛ این دو باشگاه تعداد قابل توجهی بازیکن و مربی خارجی در کادرشان دارند که طبیعتا باید حقوقشان به دلار پرداخت شود. همچنین درگیر لیگ قهرمانان آسیا هستند که هزینه حضور در این مسابقات هم در بیشتر مواقع با ارزهای خارجی پرداخت میشود. بنابراین شاید دور از انصاف نباشد که به حضور اسپانسرهای مختلف روی پیراهنهای این دو تیم حق داد. برای این دو تیم دربی یک فرصت طلایی است که نمیتوانند از خیرش بگذرند؛ تعداد بینندگان تلویزیونی این بازی حتی از بازیهای بینالمللی این دو تیم هم بیشتر است و به همین دلیل شرکتهای تجاری سعی میکنند چنین فرصتی را از دست ندهند. طبیعتا دو باشگاه سرخابی پایتخت هم به این مسابقه و فرصت درآمدزایی کمنظیر آن توجه ویژهای دارند. چرا که با درآمد تبلیغات روی پیراهنشان در این بازی میتوانند بخش نسبتا بزرگی از کسری بودجهشان را جبران کنند.
این اما تنها مختص باشگاههای ایرانی نیست و نمونه آن در بسیاری از باشگاههای بزرگ دنیا هم دیده میشود. تنها تفاوت موجود این است که در این باشگاهها نحوه اجرای تبلیغات روی پیراهنها متفاوت است و شاید چیدمان تمیزتری دارد. نمونه مشخص این اتفاق باشگاه بارسلونا است.
این باشگاه در فصل جاری سه اسپانسر اصلی دارد که لوگوی هر سه کمپانی روی پیراهن این تیم دیده میشود؛ لوگوی شرکت آمریکایی «نایک» به عنوان تولید کننده پیراهنهای باشگاه در کنار آرم کمپانی ژاپنی «راکوتن» به عنوان اسپانسر اصلی باشگاه و آرم شرکت ترکیهای «بکو» قرار گرفته است. علاوه بر این، پشت پیراهنها و زیر شمارهها هم آرم یونیسف، همراه همیشگی بارسلونا در این سالها دیده میشود.
نمونه دیگر باشگاههای اتریشی هستند که تا ذهن فوتبالدوستان یاری میکند همیشه در تبلیغات چند گانه سرآمد بوده است؛ پیراهنهای تیمهایی مثل راپید وین و اشتورم گراتش از زمانی که شاهد حضور بازیکنان ایرانی در آنها بودهایم پر بوده از آرمها و اسامی تبلیغاتی مختلف.
تعداد این تبلیغات در جلو و پشت پیراهنهای این باشگاهها به قدری زیاد است که در بین اهالی فوتبال در ایران به شوخی از آنها به عنوان روزنامه دیواری یاد میشود. در اتریش حتی پشت و روی شورتهای ورزشی بازیکنان هم از تبلیغ در امان نمیماند.
آخرین مدل آشنا برای اهالی فوتبال هم پیراهن تیمی است که سامان قدوس در حال حاضر در آن بازی میکند؛ پیراهن و شورتهای تیم آمیان فرانسه در این فصل هم تعداد زیادی آرم و نام تبلیغاتی دارد.
تاریخ تبلیغات باشگاههای دنیا پر از چنین آلبومهایی است و اتفاقی در دنیای فوتبال مرسوم است و تقریبا تمام باشگاههای کوچک و بزرگ فوتبال از این فرصت برای درآمدزایی استفاده میکنند. اهالی فوتبال خوب میدانند که نبض اقتصادی هر باشگاهی تا چه اندازه در کیفیت بازی تیم و حیات آن نقش دارد و شاید برای همین است که خیلی از کسانی که نگاه حرفهایتری به فوتبال دارند و از زیر و بمهای وضعیت اقتصادی باشگاههای ورزشی خبر دارند، چشم بر انتقاد علیه تبلیغات چندگانه روی پیراهنهای باشگاهها میبندند و در عوض پیروزی تیم محبوبشان را آرزو میکنند.