محمد اسلامی در گفتوگو با ایلنا:
شدت مصرف انرژی در ایران اغراق شده است/ افزایش یارانه نقدی طبیعتا تورمزا است/ برای قیمت گذاری بنزین قیمت فوب خلیج فارس مدنظر باشد
اسلامی اظهار داشت: متاسفانه سال 84 به بعد طرح غلطی با رویکرد اینکه قیمتها بدون توجه به شرایط کشور و اینکه ما برخی ساختارهای نهادی را نداریم باید آزادسازی شوند و از طرف دیگر مساوات گرایی افراطی مبنی بر اینکه پول نقد در اختیار مردم قرار دهیم ایجاد شد اکنون اگر قرار بر این است این طرح دوباره اجرایی شود، کار صحیح این است ببینیم حاصل این کارها چه بوده آیا درست بوده و آیا برای اقتصاد کشور نافع بوده است یا خیر؟
محمد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره الزام افزایش قیمت سوخت اظهار داشت: آنچه انکارناپذیر است قاچاق زیاد شده اما برخی نتیجه گیریها برای آزادسازی نرخ سوخت و انرژی بدون توجه به شرایط اقتصاد و اثرات و تبعات آن پیشنهاد شده است.
وی با بیان اینکه میزان مصرف بنزین در زمان پیک بیانگر مصرف طبیعی نیست، افزود: البته میزان مصرف در انتهای تعطیلات تحت تاثیر عوامل دیگری قرار میگیرد و نمیتواند بیانگر متوسط مصرف باشد، آنچه مسجل است در بخش سوخت و انرژی یارانه به این مفهوم که دولت چیزی از خزانه پرداخت کند، درست نیست.
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد: متاسفانه سال 84 به بعد طرح غلطی با رویکرد اینکه قیمتها بدون توجه به شرایط کشور و اینکه ما برخی ساختارهای نهادی را نداریم باید آزادسازی شوند و از طرف دیگر مساوات گرایی افراطی مبنی بر اینکه پول نقد در اختیار مردم قرار دهیم ایجاد شد اکنون اگر قرار بر این است این طرح دوباره اجرایی شود، کار صحیح این است ببینیم حاصل این کارها چه بوده آیا درست بوده و آیا برای اقتصاد کشور نافع بوده است یا خیر؟
وی با تاکید بر اینکه هیچکس موافق اتلاف منابع ملی و هدر دادن سوخت نیست، گفت: با توجه به استراتژی کلان کشور قیمتها باید واقعی شود اما شروطی دارد از جمله چیزهایی که اشتباه است بحث شدت مصرف انرژی در ایران است که اغراق شده است، واقعیت این است که مصرف انرژی ما وضعیت مطلوبی ندارد به عنوان مثال اینکه گفته می شود میزان مصرف ما به اندازه کل مصرف اروپا است غلط است اولا اتحادیه اروپا انواع مختلفی انرژی و سوخت استفاده میشود در ایران اینگونه نیست در سبد انرژی ما انرژی هستهای و زغالسنگ وجود ندارد، به طور خلاصه باید گفت، پیش فرضها غلط است، جایگاه ایران مطلوب نیست اما اغراق در این موضوع وجود دارد.
اسلامی بیان کرد: مثلا ارقامی که در مورد قاچاق عنوان می شود نمیتواند قابل استناد باشد چگونه می شود 10 میلیون لیتر بنزین از کوره ها با مقادیر کوچک ذخیره سازی حمل شود، این حجم از یک کالا حتما نیاز به یک ساختار بزرگ دارد مثلا 500 تریلر نفتکش باید این میزان سوخت را حمل کند، ضمن اینکه بدیهی است این میزان قاچاق سوخت قابل شناسایی است جای تعجب دارد چطور چنین قاچاقچیان کلانی نمیتوانند شناسایی شوند بنابراین روی اعداد و ارقام جای سوال و تامل است.
وی یادآور شد: در مبحثی که با عنوان قاچاق مطرح میشود شاید عدمالنفع دولت درآمدی که دولت میتوانست بدست بیاورد و حالا ندارد، باید مدنظر قرار گیرد.
این کارشناس حوزه انرژی اظهار داشت: در بسیاری محاسبات دیده شده که قیمت یک کشور همسایه که تحت سیاستهای کنترلی و ضوابط خاصی دارد و قیمت حمل و نقل سوخت از مبدا تا مقصد در آن مستتر بوده و به عنوان شاخص مطرح میشود مثلا ترکیه یکی از کشورهایی است که قیمت بالای بنزین دارد اما اساسا موضوعیت ندارد که ما قیمت بنزین این کشور را برای قیمت گذاری بنزین در ایران ملاک قرار دهیم حتی اگر بنا بر این باشد که یک قیمت جهانی و منطقهای در نظر گرفته شود قیمت فوب خلیج فارس مدنظر باشد نه یک کشور خاص با نگاه حداکثری به قیمت، این کار اقتصادی نیست.
وی یادآور شد: مسئله دیگر تبدیل نرخ ارز به ریال است که در اعداد و ارقام دائما تکرار میشود، باید توجه کنیم شرایط ارز کشور درست و طبیعی نیست، دولت تحریم است و تمایل دارد منابع ارزی خود را نگه داشته و تزریق نکند، دلار به ایران داده نمیشود، مرواودات بانکی و نقل و انتقال ارزی با مشکل مواجه است گاهی بر اساس سیاست و تعمد ارز و گاهی در اثر ناتوانی فروشندگان کالا و محصول ارز عرضه نمیشود. در هر حال به عمد، نگهداری منابع ارزی و یا مشکل انتقال درآمدها ما عرضه طبیعی ارز نداریم و نرخهای صرافیها واقعی نیست و نمیتواند مبنای محاسبه سوخت باشد.
اسلامی گفت: سوال این است که آیا به خاطر اینکه درآمد نفتی کم شده میخواهیم درآمد دولت را زیاد کنیم؟ و از منبع جایگزین و با گران کردن قیمت حاملها جبران کنیم؟ پاسخ این است که نتیجه عکس دارد چون درآمد دولت را اگر در بخشی بالا ببرد در مقابل هزینهها را هم افزایش میدهد. پیشنهاد دهندگان تاکید میکنند بخش مهمی از درآمد تبدیل به یارانه نقدی شود اما افزایش یارانه نقدی طبیعتا تورمزا است و نقدینگی را افزایش میدهد، شرکتهای دولتی بزرگترین مصرف کنندگان انرژی هستند، هزینه آنها هم بالا خواهد رفت.