در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
آمریکا به دنبال مدل نفت در برابر غذا است/حمایت ترکیه از برجام بیشتر جنبه سیاسی دارد تا اقتصادی/پیوستگی ژئوپولیتیکی ایران و آذربایجان مانعی بزرگ در برابر اسرائیل
سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان اظهار کرد: میتوان گفت اگر برجامیان نتوانند برجام را حفظ کنند، ایران مجبور به حل مشکلات خود حداقل در قالب مذاکره با ۵+۱ خواهد بود. درحال حاضر به رغم حمایتهای سیاسی از برجام در سطح بینالمللی، آثار اقتصادی این حمایت قابل رویت نیست و آمریکا درصدد اعمال مدل نفت در برابر غذا در رابطه با ایران است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از مزیتهای موقعیت جغرافیایی ایران داشتن ۱۵ کشور در همسایگی سرحدات خاکی و آبی است که میتواند از این پتانسیل جهت کاهش تاثیر تحریمهای اقتصادی آمریکا استفاده کند. کشورهای آذربایجان و ترکیه در شمال ایران به دلیل مواضعی که در قبال موضوع برجام دارند از ظرفیتهایی بالایی در این راستا برخوردارند و به نوعی در تحریمهای پیشین نیز آن را نشان دادند.
از همین روی برای بررسی نقش این دو کشور، مواضع احتمالی و اماواگرهای رابطه با ایران، گفتوگویی ترتیب دادهایم با افشار سلیمانی (سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان و کارشناس روابط بینالملل) که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
از 4 نوامبر فاز دوم و به نوعی اصلی تحریمها به محوریت بخش نفت و بانکی ایران شده است. لطفا درباره تاثیر این تحریمها بر اقتصاد ایران بگویید؟
به نظر میرسد اگر اروپا، روسیه و چین نتوانند در رابطه با مسائل بانکی و فروش نفت ایران، مکانیز عملی، تعبیه و اجرایی کنند، آثار تحریمها فراتر از آنچه که تا امروز شاهد آن هستیم، خواهد بود. این درحالی است که حتی اگر این مکانیزم جنبه عینی وعملی هم پیدا کند، آثار تحریمها حداقل پنجاه درصد خواهد بود، البته تلاش این کشورها بیش از آن که برای حفظ برجام باشد، برای ایستادگی دربرابر یکجانبهگرایی و سلطه آمریکا صورت میگیرد و مرور زمان نشان خواهد داد تا چه اندازه خواهند توانست خود را از سلطه آمریکا رها سازند، به نظر میرسد مقطع کنونی در نظام بینالملل نقطه عطفی در پایان دهه دوم قرن بیست و یکم خواهد بود. از این جهت که یا سیستم بینالمللی تک قطبی تثبیت خواهد شد یا شروعی برای نظام بینالمللی چندقطبی خواهد بود.
با وجود تاثیراتی که تحریمها بر اقتصاد ایران خواهد داشت و شما نیز اشاره کردید، بهترین راهبرد در این شرایط چه میتواند باشد؟
میتوان گفت اگر برجامیان نتوانند برجام را حفظ کنند، ایران مجبور به حل مشکلات خود حداقل در قالب مذاکره با ۵+۱ خواهد بود. درحال حاضر به رغم حمایتهای سیاسی از برجام در سطح بینالمللی، آثار اقتصادی این حمایت قابل رویت نیست و آمریکا درصدد اعمال مدل نفت در برابر غذا در رابطه با ایران است. به نظر میرسد اگر پس از تشکیل کنگره جدید آمریکا و درصورت نتیجهبخش نبودن تلاشهای حامیان برجام، بهترین راهبرد برای ایران آن است که اروپا و تا حدودی چین و روسیه ایران و آمریکا را نسبت به ادامه مذاکرات در قالب ۵+۱ راضی کنند، البته اگر ترامپ به برجام بازگردد و تحریمها را متوقف کند و با ایران مذاکره کند، ایدهآل است، اما به نظر نمیرسد ترامپ چنین عقبنشینی از خود نشان دهد، هرچند برای مذاکره با ایران در همین شرایط تحریمی موجود، به دفعات اعلام آمادگی نموده که مورد پذیرش ایران واقع نشده است.
شما به نقش اروپا در برای ادامه مذاکرات اشاره کردید. اروپا همیشه خود را پایبند به برجام دانسته و به دنبال ارایه سازوکاری برای کاهش تاثیرات تحریمها بر اقتصاد ایران است اما در هفتههای اخیر ادعایی از سوی کشور دانمارک مطرح شده است. به نظر شما طرح این گونه مباحث تا چه اندازه در حمایت اروپا از ایران تاثیر منفی دارد؟
در رابطه با بازداشتها و محاکمه چند ایرانی اعم از دیپلمات و شهروند عادی در اروپا، به نظر میرسد تاثیر منفی در حمایت اروپا از برجام نداشته باشد، چراکه اروپا هم ظاهرا متوجه شده است که اینگونه اقدامات، سناریوهای اجرا شده توسط موساد و احتمالا سیا علیه ایران همزمان با مذاکرات ایران و اروپا پیرامون برجام و اعلام حمایت اروپا از برجام است. البته اگر اسناد متقنی در رابطه با چنین تحرکاتی بدست آید، میتواند تاثیر منفی بر روند تحولات موجود میان ایران واروپا برجای بگذارد. اما به نظر میرسد بیشتر سناریوسازی ازسوی محافل مذکور بوده است.
در هفته اخیر نشست سهجانبه با حضور وزرای امور خارجه ایران، آذربایجان و ترکیه برگزار شد که این دو کشور به صراحت از توافق برجام حمایت کردند. نظر شما در مورد این نشست و همکاری این سهجانبه چیست؟
اگر به سابقه نشستهای سهجانبه ایران، آذربایجان و ترکیه توجه کنیم، درخواهیم یافت که عمدتا این نشستها بیشتر جنبه دیپلماتیک و رایزنی در زمینههای مختلف منطقهای و بینالمللی و تا حدودی دوجانبه داشته و منجر به پایهگذاری همکاریهای سهجانبه عینی در زمینههای مختلف ازجمله انرژی، حمل ونقل و تجارت، صنعت و مانند آن نشده است این درحالی است که همکاریهای سهجانبه آذربایحان، گرجستان و ترکیه در ابعاد سهجانبه در زمینههای انرژی و حمل ونقل بالعینه درقالب پروژههای مختلف قابل مشاهده است.
برای مثال، اجرای پروژههای خط لوله انتقال نفت باکو- تفلیس- جیهان و خط لوله انتقال گاز باکو-تفلیس-ارضروم و خط آهن باکو- تفلیس- قارص از جمله این همکاریهای سهجانبه است که آثار اقتصادی، سیاسی و امنیتی خاص خود را دارد و پیوند این کشورها را تا سطوح استراتژیک و وابستگی متقابل ارتقا داده و نقش منطقهای آنها را فزونی بخشیده است.
مزید بر موارد مذکور، هم اکنون پروژه خط لوله انتقال گاز تاپ و تاناپ نیز در دست اجراست که با افتتاح آن پیوند آذربایجان و گرجستان از طریق ترکیه با اروپا در زمینه انرژی برقرار و روابط آنها با یکدیگر مستحکمتر خواهد شد و ترکیه به عنوان یک کشور ترانزیت انرژی نقش بیشتری در منطقه و اروپا پیدا خواهد کرد. این درحالی است که ایران از کلیه این پروژهها کنار گذاشته شده که آثار منفی زیادی در زمینههای اقتصادی و امنیتی داشته و از این پس نیز خواهد داشت.
علاوه بر موضوع انرژی از حیث روابط تجاری نیز، ایران در قفقاز جنوبی از ترکیه عقب مانده است به طوری که مراودات تجاری ایران با گرجستان و آذربایجان حدود یک ششم همکاریهای تجاری ترکیه با این دو کشور است. درحالیکه سطح همکاریهای تجاری ترکیه و آذربایجان با گرجستان حداقل ۲ میلیارد دلار و با آذربابجان حداقل ۳ میلیارد دلار در سال است، سطح تجارت ایران با این دو کشور به ترتیب حداکثر ۱۵۰ میلیون دلار و ۳۰۰ میلیون دلار درسال است.
در این نشست این دو کشور به صراحت از برجام حمایت کردند، به نظر شما این حمایت تا چه اندازه میتواند در کاهش تاثیر تحریمها موثر باشد و فشار آمریکا به این دو کشور که اساسا رابطه خوبی با آنها دارد تا چه میزان می تواند این حمایت را تحت تاثیر قرار دهد؟
در رابطه با حمایت دو کشور ترکیه و آذربایجان از برجام به نظر میرسد با توجه به ظرفیتهای متفاوت دو کشور، دست ترکیه بازتر است اما این حمایتها در مجموع مانند حمایت اروپا از برجام، بیشتر جنبه سیاسی دارد تا جنبه عملیاتی و اقتصادی، البته وضعیت کشورهای همسایه به دلیل نیازهای متقابل این کشورها نسبت به یکدیگر قدری متفاوت است که بیشتر به نفع این کشورها تمام میشود تا ایران.
ترکیه و آذربایجان (برای نخجوان) به گاز ایران نیاز دارند، از این رو سعی میکنند آمریکا را در زمینه این همکاریها راضی کنند، اما در زمینههایی که نیاز به ایران نداشته باشند و آمریکا هم چراغ سبز نشان ندهد، مجبور به رعایت تحریمها میشوند. اینکه چند روز پیش طرف ترکیهای از ارائه سوخت به هواپیمای ایران امتناع نمود، نشان میدهد که ترکیه قصد ندارد در شرایطی که با آمریکا در زمینه مسایل سوریه، استرداد فتح الله گولن و موارد دیگر دارای چالش است و هنوز پرونده بانک خلق ترکیه در آمریکا مفتوح است و اردوغان از ترامپ خواستار حل این مشکل شده است، همچون دوره قبل، در دور زدن تحریمها، ایران را یاری کند. هرچند مقامهای ترکیه اعلام کردهاند تحریمهای امریکا را اجرا نخواهند کرد، اما به نظر میرسد در مواردی مجبور به رعایت آن خواهند شد.
در رابطه با آذربایجان هم به نظر میرسد با توجه به سهم ده درصدی شرکت ایرانی در پروژه شاه دنیز یک، نیاز گازی و ترانزیت کالا خواهد توانست معافیت لازم را از آمریکا دریافت کند. در مجموع به نظر میرسد این دو کشور تلاش خواهند کرد به منظور پرهیز از زیانهای ناشی از عدم رعایت تحریمهای امریکا، رویکردی متوازن را برای همکاری با ایران در شرایط تحریم اتخاذ کنند تا رضایت نسبی ایران و رضایت بیشتر آمریکا را جلب کنند.
شما اشاره به تاثیر آمریکا بر روابط دوجانبه کردید، از سویی دیگر شاهد روابط آذربایجان و رژیم صهیونیستی اسرائیل هستیم. این مورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
اصولا مراودات تجاری ایران و آذربایجان، در حد مطلوب و مورد انتظار نیست و با ظرفیتهای دو کشور سازگار نیست که البته دلایل خاص خود را دارد. اما از آنجا که زمینه همکاری تجاری ایران و آذربایجان و رژیم اسرائیل و آذربابجان با یکدیگر متفاوت است و نیز پیوستگی ژئوپولیتیکی ایران و آذربایجان، مانع از آن میشود که اسرائیل بتواند تاثیر زیادی بر روابط اقتصادی ایران و آذربایجان بگذارد.
همکاریهای آذربایجان و رژیم اسرائیل بیشتر جنبه نظامی، فنی، تکنولوژیکی و تاحدودی امنیتی دارد اما همکاریهای ایران و آذربایجان بیشتر جنبه تجاری دارد که البته تا حدودی تحت تاثیر برخی رویکردهای متفاوت دو کشور در ابعاد سیاسی و فرهنگی قرارگرفته است. با توجه به اینکه سطح تجارت ایران و آذربایجان در ۶ ماهه اول سال جاری حدود ۱۵۰ میلیون دلار بوده، برهمین مبنا تا پایان سال این رقم درمجموع در حدود ۳۰۰ میلیون دلار خواهد بود که قطعا حجم همکاریهای آذربایجان و اسرائیل در حوزههای مورد اشاره بیشتر از سطح همکاریهای ایران و آذربایجان خواهد بود.
ایران چگونه میتواند از ظرفیت جمهوری آذربایجان برای صادرات نفت خود استفاده کند؟
هرچند که به لحاظ فنی اقدامات ایران میتواند با استفاده از خط لوله ایران - شوروی نفت خود را از طریق خط لوله انتقال نفت باکو - تفلیس - جیهان ترانزیت و به مقاصد ثالث صادر کند، اما به نظر میرسد با توجه به اینکه نفت آذربایجان از طریق بندر جیهان به اسرائیل صادر میشود و مخالفت احتمالی آمریکا، تحقق این موضوع میسر نباشد. ناگفته نماند که طبق شنیدهها، آذربایجان ازطریق خط لوله شوروی - ایران، گاز خود را در آستارای ایران به شرکت ملی گاز ایران تحویل میدهد و ایران هم معادل آن را پس از کسر هزینه سوآپ به نخجوان که در محاصره ارمنستان قرار دارد، منتقل میکند لذا درصورت صحت این خبر، انتقال نفت ایران از طریق آذربایجان درصورت امکان، نیازمند تجدیدنظر در این خصوص و ایجاد آلترناتیوهای دیگری خواهد بود.