حسین نجفی در گفتوگو با ایلنا:
حضور در بازارهاى جهانى نیازمند هم افزایى شرکتهاى پتروشیمى است
شرکت پتروشیمی جم از بزرگترین شرکتهای پتروشیمی کشور و خاورمیانه است. این شرکت برای فعالیتهای بازرگانی خود و به خصوص تمرکز در حوزه فروش شرکت توسعه انرژی پادکیش (تاپکو) را تاسیس کرده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، شرکت تاپکو در سال 1394 تاسیس شد و از ابتدای سال 95 مسیولیت فروش صادراتی محصولات پتروشیمی جم را به عهده گرفت. تاپکو در سال 96 حدود 650 هزار تن محصولات پلیمری و شیمیایی را به ارزش بیش از 700 میلیون دلار صادر کرده است. همچنین 200 هزار تن از محصولات پتروشیمی جم را در بازار داخلی با ارزش حدود 10000 میلیارد ریال به فروش رسانده است.
دکتر حسین نجفی از مدیران و فعالین حوزه بازرگانی نفت و گاز و پتروشیمی در حال حاضر مدیرعامل شرکت توسعه انرژی پادکیش (تاپکو)، در این مصاحبه به بررسی و تحلیل صنعت پتروشیمی به خصوص با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی خاص کشور پرداخته است. وی در مصاحبه با خبرنگار اقتصادی ایلنا، ضمن تحلیل اوضاع اقتصادی صنایع پتروشیمی و تاثیرات آن در وضعیت بازرگانی این حوزه را بررسی کرده است.
در ارتباط با صنعت پتروشیمی و نقش آن در اقتصاد ایران و همچنین چگونگی جایگاه کنونی آن دربازار، توضیحاتی را بفرمایید.
در ارتباط با صنعت پتروشیمی می توان گفت کلیت اینبحث فنی است و بهتر است در این بحث ورود نکنیم زیراماموریت شرکت تاپکو بازرگانی و با هدف فروش محصولات پتروشیمی جم است.
اگر صلاح بدانید بحث ها در خصوص بازرگانی مطرح شوند.
ایران بعنوان اولین کشور منطقه است که به صنعت پتروشیمی ورود پیدا کرد . از سال 1342 با این صنعت آشنا و سیر معمول آن تا سال 1352 بود که بعد از انقلاب مدت زمانی را در رکود به سر برده است. مجدداٌ بعد از اتمام جنگ ، اقدام و شروع به پرداختن این صنعت کردیم. اینصنعت سیر صعودی خوبی را در دوران هشت ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی و هم زمان با شروع فعالیت در عسلویه داشته است. قطب اصلی پتروشیمی در ماهشهر قرار داشته است،بعد از آن نیز به گونه ای در عسلویه همراه با فازهای پارس جنوبی، این صنعت نیز رشد کرد. از حدود شصت میلیون تُن ظرفیت پتروشیمی کشور ، حدود چهل میلیون تُن آن در دوره هشت ساله دولت اصلاحات و در حدود بیست الی بیست و یک میلیارد دلار سرمایه گذاری در آن دوره که هفتاد درصد ظرفیت ملی ما را شکل داد انجام شد. از نکات مهم سرمایه گذاری جذب بیش از ۷۰ درصد سرمایه از طریق سرمایه گذاران خارجیبوده است.
این ظرفیت در حال حاضر چه میزان است؟
ظرفیت فعلی حدود شصت میلیون تُن است که در قالب ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی در شاخه های مختلف است. همچنین طرح های در دست اجرا، در حدود پنجاه الی شصت میلیون تُن است که برخی از آنها در حال آماده شدن برای بهرهبرداری، و برخی دیگر در مراحل اولیه و در برنامه دراز مدت است. البته حدود شصت میلیون تُن دیگر در برنامه ریزی قرار دارد که ایران در مجموع به یک ظرفیت تولیدیک صد و هشتاد میلیون تُن برسد. کل این رقم ، جزو برنامه های کلان ایران در چشمانداز ۱۴04 است و به این صورت می تواند نقش ایران در صنعت پتروشیمی در جهان و منطقه، قابل توجه و برنامه ریزی باشد. در واقع از نظر سهم صادرات، سهم پتروشیمی در بازار ایران ، اگر فرض کنیم، حدود ۲۰ الی۳۰ درصد شامل صادرات محصولات غیر نفتی ما باشد، در حدود ۴۰ الی۵۰ درصد آن مربوط به محصولات پتروشیمی است. بعنوان نمونه در سال ۹۵ ما در حدود صد و سی میلیون تُن کالاهای غیر نفتی با درآمد چهل و چهار میلیارد دلار داشته ایم. همچنین سهم مواد پتروشیمی و میعانات گازی را که بخواهیم در تقسیم بندی که بعنوان مواد پتروشیمی محاسبه می کنند، به میزان شصت میلیون تُن بوده است. اگر میزان دقیق آن را در نظر بگیریم،۴۷% وزنی و از لحاظ ارزشی بیست و چهار میلیارد دلار که به میزان۵۴% ارزشی است. در واقع متوسط ارزش وزنی کالاهای پتروشیمی نسبت به میانگین کالاهای صادراتی بهتر بوده است.
کشورهای هدف محصولات پتروشیمی ما کدام کشورها هستند؟
در صادرات مواد پتروشیمی مانند هر کالایی قطعاٌ روابط اقتصادی و بدنبال آن ، روابط سیاسی و سیاستگذاری کلان نیز تاثیرگذار است. بیشترین روابط کاری ما مانند سایر حوزه ها با کشورهاییهمچون چین،امارات،ترکیه ، عراق، و کشورهایشرق دور معمولاٌ مانند کره است. در محصولات پتروشیمی نیز به همین صورت مقاصد اصلی ، چین،امارات، ترکیه، عراق و کره بوده است. متوسط صادرات مواد پتروشیمی از نظر میانگین وزنی ، حدود سیصد و چهل دلار در تُن است. اما متاسفانه وارداتی که داشته ایم، از همین مبداُ ها و با کمی تفاوت مانند کشورهای اروپایی که برخی از کالاهای صنعتیرا به ما می دهند، میانگین هر تُن واردات را هزار و سیصد دلار محاسبه می گردد. در واقع این نکته را به این دلیل به عرض شما می رسانم که صنعت پتروشیمی جزو صنایعی است که در روابط اقتصادی ما با دنیا تاثیر میگذارد. اما از لحاظ سودی که ما انجام می دهیم، با سود اقتصادی که بایستی داشته باشیم، فاصله زیادی داریم. برای مثال، محصولات پتروشیمی که بعنوان مواد خام پتروشیمی به کشورهای مقصد صادر می کنیم، کالاهایی که از آنها ساخته می شود که حتی بعضی بعنوان کالاهایمیاندستی و واسط محسوب می شوند، این کالاها را به میزان سه برابر قیمت از آنها خریداری می کنیم. در دنیا حرکت به سمتی است که از خام فروشی پرهیز شود. البته فروش مواد خام اصلی ما می تواند شامل گازو مواد نفتی باشد که دو پایه اصلی مواد پتروشیمی از گاز طبیعی و یا نفتا است. در حال حاضر ما در پتروشیمییک پله بالاتر سرمایه گذاری کردهایم و آن را تبدیل به مواد خام پتروشیمی می نماییم. در نتیجه این کار می توانیم ارزش افزوده ای را بدست بیاوریم. اما این به تنهایی کافی نیست. در حوزه بالا دستی به میزان شصت میلیون تُن در ظرفیت فعلی کار کردهایم و به میزان صد الی صد و بیست میلیون تُن در حال افزایش است. همچنین درسال های آتی برنامه این ظرفیت تا صد و هشتاد میلیون تُن افزایش خواهد داشت.
به نکته مهمی اشاره کردید، آیا حضور ما در صنعت بالادستی به تنهایی برای حفظ دامنه فروشمان موثر است؟
قطعاٌ اگر ما فقط در بالادستی بمانیم، نسبت به پیشرفت اقتصادی دنیا عقب خواهیم ماند. فرصتهایی که از میان دستی و پایین دستی بدست می آیند، از آنها محروم خواهیم ماند. بعنوان نمونه، مثلاٌ ترکیه، کشوری است که یک کارخانه بالادستی به نام پِتکیم داشته است. سهام این کارخانه را به سُکار آذربایجان واگذار نموده و سرمایه اصلی را در پایین دستی ها قرار داده است. در بخشهای پایین دستی، سود بهتر است. اشتغال زایی بیشتر، سرمایه مورد نیازبرای ایجاد هر شغل و یا واحد تولید کمتر است. هر گونه عامل جانبی که نیاز به خدمات کمتر مانند دوره هایی همچون تحریم که ما با آن روبرو هستیم،رهگیری مواد خام بالادستی آسانتر خواهد بود. وقت گذاشتن برای مواد پایین دستی به نوعی مشکل تر خواهد شد. دانش فنی ساده تری دارد. حاشه سودی که می گذارد بحث اصلی بود، این خیلی بهتر است. حداقل سه برابر، گاهی نیز تا چند ده برابر می باشد. پایین دستی ها گاهی می توانند تا صد برابر سود بدهد. ما در کشور با معضل اشتغال روبرو هستیم، در بخش های پایین دستی، در ارتباط با اشتغال خیلی بهتر می توانیم فعالیت داشته باشیم. درمجموع اینها، ما در حوزه بالا دستی نسبتاٌ خوب عمل کرده ایم. پایهریزی بسیاری از این پروژه ها در دوره آقای خاتمی بود و در دوره بعدی به مرحله افتتاح و فعالیت رسیدند. اما در حوزه های میان دستی و پایین دستی خیلی کم کار کرده ایم.
در ارتباط با متغیرها در صنعت پتروشیمی و چالش هایی که اکنون شما با آنها مواجه هستید و با توجه به شرایطی که در صحبت های خود اشاره داشتید، سیاست در میزان صادرات، خیلی دخیل است. فعالیت های شرکت شما به طور خاص در زمینه بازرگانی است. چه عواملی در صنعت پتروشیمی و به طور خاص در بازرگانی تاثیرگذار است؟ با توجه به بحث های تحریم که بوجود خواهند آورد ، برنامه های آتی شما چگونه خواهد بود؟
قاعدتاٌ محصولات پتروشیمی مانند سایر محصولات صادراتی ایران، در بحث پیش رو یعنی تحریم ها و فشارهایی که در پی آنها است متاثر میشود، ما دارای چندین تجربه قبلی هستیم. قبل از موضوع برجام، آخرین مورد تحریمی بود که در آن قرار داشتیم، تجربه ملموسی است برای تمامی شرکت های بازرگانی. ما در سه حوزه، بانکی-مالی، جابجایی پول و حمل و نقل مشکلاتی را خواهیم داشت. اما هزینه هایی را برای کار بازرگانی ما در پی خواهد داشت. موضع گیری اصلی، شرایط سیاسی است که تعیین می کند ما با چه کسانی می توانیم بیشتر و و با چه کسانی کمتر کار کنیم. اما آنچه که وجود دارد، شرکت های بزرگ، کشورهایی که بیشتر با امریکا و دلار کار می کنند، قطعاٌ مشکلات آنها با ما بیشتر خواهد بود. بازار اصلی ما مانند سایر پتروشیمی های فعال در صادرات، بازار چین است. خوشبختانه روابط مالی و حمل و نقل چین در ارتباط با ما، با مشکلات کمتری مواجه است. قطعاٌ هزینه هایی که برای ما به بار می آورد، هزینه های کمتری است.
در ارتباط با چین، با چه نوع ارزی مبادلات را انجام می دهیم؟ شما تجربه تحریم قبلی را هم گذرانده اید. زیرا ما با چین عملاٌ چرخه دلار را از مبادلات خود حذف می کنیم. آیا ارزی که در مبادلات با چین انجام می شود، بر اساس یوان خواهد بود؟
گرچه هند و پاکستان فقط از طریق LC با ارز خودشان کار میکنند اما چین حتی در اوج همکاری و فعالیتهای ما با آنها، مقررت سختگیرانه ای برای جابهجایی پول داشته اند. اما همیشه شرکت های ایرانی و پتروشیمی ها با واسطه شرکتهایی کارکرده اند که یک پایه چینی و پایه دیگر غیر چینی دارند و پول را یا به صورت تهاتری و یا از طریق کشورهای واسط جابهجا می کنند. حجم بیشتر پول راعملا از جنوب شرق آسیا و کمتر از طریق دبی دریافت می کنیم. LC غیر یورویی ازجمله به صورت درهم، یورو و احیانا سایر ارزها انجام می شود.
آیا شما در شرکت تاپکو سیاست هایی جهت حمایت از کالاهای ایرانی را در دست دارید؟ که این در راستای حمایت از اقتصاد مقاومتی، ترویج کار و سرمایه ایرانی باشد؟
قطعاٌ این گونه است. در سال گذشته، 80% فروش محصولات ما به صورت صادراتی بوده است. در منطقه عسلویه ، دو شرکت پتروشیمی وجود دارد که در همسایگی بندر و اسکله قرار داریم. بندر عسلویه همسایه ما و یکی دیگر از شرکت های پتروشیمی است. رویکرد اصلی ما صادراتیاست ولی بعد از انجام تعهد به تامین نیازهای داخلی. مستحضر هستید که بازار داخلی در کنترل وزارت صنعت و معدن و با نظارت و سیاست گذاری شرکت ملیصنایع پتروشیمی است. آنها سیاست ها را تعیین میکنند. سازمان بورس نیز بعنوان مجری حاضر است و ما کالاها را بر حسب نیازتولیدکنندگان داخلیتامین می کنیم. برنامه های تولید که مشخص شد، سهمی را که باید به تولید کننده داخلی بدهیم تعیین می شود و محصولات را در بورس عرضه می کنیم. بعد از تامین نیازهای بازار داخل ، کالایی که مازاد می ماند، با رویکرد صادراتی که ما داریم، اقدام به صادرات میکنیم. در سال جاری و در جهت حمایت از تولید کنندگان داخلی، بدلیل اینکهشرکتهای داخلی و تولید کنندگان درتامین نقدینگی همیشه دچار مشکل هستند، فروش اعتباری سه ماهه را با نرخ 5/1% شروع کردیم. بعد بخاطر یک سری هزینه های مازادی که برای شرکت بوجود آمده بود، نرخ را به 75/1 و 2% در ماه رساندیم. به معنای 18% در سال بود، و اکنون به 24% در سال رسیده است. در اردیبهشت و خرداد ماه ، فروش خوبی به صورت اعتباری سه ماهه برای تولید کنندگان داخلی انجام داده ایم . تلاش ما بر حمایت از تولید کننده داخلی است.. اما از طرف دیگر سیستم های نظارتی و کنترل کننده بازار داخلی، سیستم های مدون و دقیقی نیستند. درصد زیادی از فروش ما در بورس است، زیرا به دلیل مقررات، وزارت صنایع سیستم بهینیاب دارد. تمام تولید کنندگان براساس مجوز و ظرفیت مصرف از مواد، سهمیه ها تعیین و به بورس اعلام می شود و تا سقف سهمیه تعیین شده اجازه خرید رسمی دارند. به این معنا، کسانی که از ما مواد را خریداری می کنند در کارخانه های خود شروع به تولید میکنند. در شرایط فعلی و با وجود تفاوت نرخ ارز، درصد زیادی از محصولاتی که به نام کارخانه ها از ما خریداری می شد، وارد کارخانه های تولیدی نشد.حتی بازارهای ما را در کشورهای همسایه دچار مشکل کرد.
از بورس خریداری و خودشان صادر می کردند؟
بله. آنها از بورس خریداری و بعد هم صادر می کردند. قیمت ها را صد تا دویست دلار پایین تر از قیمتی که ما به صورت صادراتی به کشورهای همسایه فروخته بودیم، انجام می دادند. نمونه آن، قبل از اینکه ما وارد بورس بشویم ، در جهت حمایت از تولید داخلی عرضه بورس را افزایش دادیم.گِریدهایی که قبل از افزایش عرضه و تفاوت نرخ دلار در مَچینگ قرار می گرفت و گاهی نیز فروش نمی رفت، حتی گِریدی داشتیم که سه الی چهار بار در بورس به فروش نرسیده بود. بعد از آن، اجازه پیدا کردیم که آن را خارج از بورس به فروش برسانیم. همین گِریدبعد از دو نرخی شدن ارز، وقتی که ما عرضه کردیم، کاملاٌ و حتی با سقف رقابت خریداری می شد. متاسفانه بخش زیادی از آنها از مرز خارج و وارد بازارهای بین المللی می شدند. علناٌ از تفاوت نرخ ارز، استفاده زیادی بردند.
آیا ازحجم پولی که در این میان و در ارتباط با فساد جابجا شد، برآوردی را داشته اید؟
ما واقعاٌ فاقد سیستم رهگیری هستیم. سازمان های ناظر، سیستم تعریف شده رهگیری را ندارند.
به این معنا، تا جایی که فروش داشته باشید، سیستم درگیر آن است. اما کسی که کالا را خریداری و به کارخانه ارسال می کند، یا اینکه با کانتینر حمل و از کشور خارج می کند،هیچ کسی اطلاع ندارد.
دقیقاٌ این گونه است. ما فاقد سیستمرهگیری می باشیم. فقط به ما اطلاع داده می شد که از مرزها تعداد زیادی کامیون که با مجوزات سایرین هستند، محصولات پلیمری صادر می گردد.
این صادر کنندگان با چه مجوزی صادر می کنند؟ اینها مجوزهای صادراتی لازم را دارند؟
آنها مجوز نیز دریافت می کردند. بعد از مدتی که دو ماه به طول انجامید، با اعتراض شرکت های پتروشیمی دولت بخشنامه کرد و گمرک فقط به پتروشیمی های تولید کننده اجازه صادرات محصولات پتروشیمی را داد. البته این موضوع تا حدودی کنترل شده، اما به معنای این نیست که کاملاٌ قطع شده باشد. در حال حاضر ما در ارتباط با بحث کنترل آب های مرزی،یک سری پروژه هایی تحت عنوان آبیاری تحت فشار کشاورزی ، پروژه های آبرسانی روستایی و شهرهای کوچک که وزارت نیرو در دست دارد.اینها مصرف گِرید پایپ ما را دارند. مانند پتروشیمی جم و سایر پتروشیمی های دیگر برنامه های مشترکی را با هم و با حضور مدیران وزارت جهاد کشاورزی ، نیرو، صنعت و معدن، بورس و شرکت ملی صنایع پتروشیمی داریم. اینکه برنامه های مدونی را داشته باشیم و تولید کنندگان لوله بتوانند تامین کننده این گِرید بر اساس محدودیت های موجود باشند. زیرا ما محدودیت هایی همچون تامین کاتالیست را نیز داریم. در هر حوزه دیگر، اگر تولید کننده احساس نیاز میکرد ، ما بعنوان تامین کننده مواد اولیه این همراهی را داریم. مشکلات فنی دارند و گاهی برای استفاده دچار مشکلاتی می شوند. تیم فنی پِلَنت و مجتمع در این خصوص همراهی لازم را انجام می دهند. همکاران اَپلیکیشن ما در مورد مصرف مواد سعی می کنند که در کنار آنها باشند. به آنها کمک می کنند ، پلیمرهایی را که دریافت می کنند، بتوانند در کارخانه استفاده نمایند. احیاناٌ هر مشکل و شکایتی را داشته باشند، سعی ما بر این است که حضور پیدا کنیم و رفع مشکل کنیم.
یک شائبه ای مطرح بوده بخصوص از زمانی که آنها محصول خود را در بورس عرضه می کنند. اینکه نوعاٌ پتروشیمی ها محصول را به شکل واقعی به فروش نمی رسانند. بخصوص در این شکاف ارزی که بوجود آمده ، می گفتند شرکت های مصرف کننده مواد اولیه ، مواد را به فروش نمی رساندند. بلکه پتروشیمی ها بوده اند که اقدام به صادر نمودن محصولات خود کرده اند. در واقع با دور زدن این قانون عواید صادراتی بیشتری نصیب شرکت های پتروشیمی می شد، در عین حال محصول آنها که در بورس به خوبی به فروش نرفته بود،یا اینکه فروش می رفت و خودشان از خودشان خریداری می کردند و به شکل دیگری آن را صادر می کردند. اساساٌ این موضوع تا چه حد امکان پذیر است. و اگر چنین موضوعی وجود داشته باشد، آیا شما با چنین مواردی در تجربیات خود برخورد داشته اید؟
بعنوان نمونه پتروشیمی جم را می گویم، و قطعاٌ سایر پتروشیمی ها ، ساز و کارهای مشابه ما را دارند. پتروشیمی ها در مجموع جزو صنایع بزرگ محسوب می شوند. رویه ها، نرم افزارهای بکار گرفته شده، شیوه های عملکرد و فروش، آیین نامه ها، همه آیین نامه های مدون شده و نرم افزارهایی است که به سیستم های متعددی گزارش می دهند. در واقع ما از درون مجموعه تا بالا دستی های خود دارای سیستم هاینظارتی هستیم.ما ذی نفعان متفاوتی داریم، همچنین سازمانهایی که بایستی پاسخگوی آنها باشیم.تمام عملکرد ما، شامل عملکرد در اتاق شیشه ای و کاملاٌ شفاف است. بخشی از کالای ما صادراتی و بخشی دیگر داخلی است. تمام صادرات ما ثبت و ضبط می شوند، اینکه چگونه به فروش می رسند؟ از کدام مبادی صادراتی ، صادر می شوند؟ اینها کاملاٌ مشخص است. همچنین ارزی که بایستی از فروش آنها بدست بیاید، تماماٌ ثبت و ضبط شده و مشخص است. کما اینکه در سیستم نیما نیز تعریف شده است. سیستم ناظر آن مشخص است، بعنوان مثال در سال 96 ، در پتروشیمی جم حدود هفتصد و نود میلیون دلار صادراتی داشته ایم. حتییک دلار آن نیز مشخص است. در بخش صادرات همه امور به این صورت که برای شما عنوان کردم، مشخص است.در ساز و کار بورس ، کسانی می توانند خریدار باشند که تولید کننده مجوز دار از سازمان صنایع و وزارت صنعت ، معدن و تجارت باشند. این مجوز را آنها دارند و سیستم ناظر آنها نیز تعریف شده است. ضمناٌ شرکت ملی صنایع پتروشیمی نیز بر اساس حجم تولید و عرضه ای که باید انجام دهیم، بر کارهای ما نظارت می نماید. بخشی که صادر می شود، مشخص است. بخشی از آن نیز که برای بازار داخلی باقی مانده ، تا یک تُن آن نظارت می شود که در بورس عرضه گردد. و به این صورت عرضه می شوند. ما به هیچ شرکتی به صورت مستقیم نمی توانیم فروش داشته باشیم. این کار فقط در بورس انجام می گیرد. حداکثر اگر شرکتی متعلق به ما باشد، برای تولید لوازم بسته بندی مانند فیلم بسته بندییا پالِت بسته بندی کالا است. غیر از این ، ما نمی توانیم هیچ محصولی را در بازار استفاده یا گرداننده آن باشیم. قطعاٌ این شایعه توسط افرادی است که خودشان کار خرید و فروش خارج از رویه قانونی را انجام می دهند. هیچ پتروشیمی در ایران ، امکان اینکه بتواند محصول خود را راسا در بازار به فروش برساند ویاخود اقدام به صادرات محصول خود نماید، وجود ندارد.
شما وقوع فساد را در این سمت از چرخه را در حد صفر می دانید.
اینکه پتروشیمی خودش این کار را مدیریت کند، قطعاٌ امکان ندارد. اصلاٌ ساز و کار آن وجود ندارد. اما از طرف دیگر بحث هایی که در ارتباط با تحریم و اقتصاد مقاومتی می شود، چنین مواردی قابل بحث هستند. ما سیستم های برنامه ریزی و نظارتی و رگولاتوری ، اینها در دستگاههای مختلف واقع شده اند.در نهادها و سازمانهای مختلف ، اینها با یکدیگرهماهنگ نیستند. به این صورت شکاف های زیادی را بوجود می آورد. مصوبات در موسسه بالا دستی ما به تصویب می رسد، و با مصوبه دیگری که در موسسه ای دیگر قرار دارد، در تعارض قرار دارند. همچنین راههای خروج را برای کسانی که می خواهند از مسیرهای نادرست حرکت کنند، باز می گذارد. گاهی اوقات که مصوبات رسمی که هماهنگ است، مطابق با واقعیت بازار نیستند. نمونه آن، دو نرخی بودن ارز است. زمانی که ارز دو نرخی جود دارد، قطعاٌ کسی که در تولید محصول پلاستیک فعال است، به نفع او نخواهد بود که تولید کند. اگر محصول خود را به فروش برساند، در آنجا دو برابر سود خواهد کرد. 100% سود خواهد کرد. در حالت بدبینانه 70% برای او سودآور خواهد بود. محصول را با نرخ چهار هزار و دویست تومان خریداری می کند، نمونه آن گِرید بطری است. در بورس بین شش الی هفت هزار تومان خریداری می کند. در بازار آزاد ، بالاتر از بیست و دو الی سه هزار تومان فروش آن است. اگر آن را به آب معدنی و بطری های نوشیدنی تبدیل نماید،یک حاشیه سود جزئی می برد. و اگر بخواهد به صورت خام به فروش برساند، دو الی سه برابر قیمت آن خواهد بود.
در واقع نظارت باید بعد از فروش محصول اعمال گردد. که این محصول در بازار چه اتفاقی برای آن می افتد.
مقدم بر آن، بایستی زمینه های ایجادارز دو نرخی برداشته شود.
در حال حاضر و عملاٌ این برداشته شده است. چهار هزار و دویست تومان فقط برای کالاهای اساسی است. پتروشیمی ها در سامانه نیما ارز خود را دریافت می کنند.
این مربوط به فروش محصولات صادراتی ما است. اما برای محصول بورس داخل، انواع و اقسام گِریدهایی را که تولید می کنیم، در بازار، بین دو الی سه برابر قیمت بازار آزاد آن است. ضمن اینکه مصرف کنندگان این گِریدها دچار مشکل هستند، هم اینکه ما تولید کنندگان احساس میکنیم که در واقع کنترل بازار از دست سیستم نظارتی خارج شده است. و فقط یک سری از دلالانی که در کار تولید نیستندد، آنها سود می برند. نمونههایی از آن را در سالهای قبل داشته ایم. مثلاٌ آرد ماکارونی،که با یکحاشیه سود جزئی تبدیل به ماکارونی می شد، لذا آرد را در بازار به قیمت گران عرضه می کردند. یک زمانی که شما به نانوایی می رفتید، نان سوخته و یا خمیر را به شما عرضه می کردند. تفاوت نرخ بازار که ایجاد شد، حتی اگر کمی از نان که کیفیت نداشت، به بهانه مشتری مداری، نان را کنار میگذاشتند و با قیمت سه برابر به نان خشکی ها می فروختند.
اشاره به کشورهایی داشتید که تحریم در معاملات شما با آنها زیاد تاثیرگذار نخواهد بود. به طور خاص عنوان کردید که بیشترین مشتریان شما از چین هستند. با توجه به صحبت های اخیر ترامپ، آیا در بازارهای هدف شما تا کنون تغییری اتفاق افتاده است؟ سوال دوم اینکه وقتی صحبت از تحریم و معامله نکردن شرکت های داخلی با خارجی ها می شود، نگرانی که معمولاٌ وجود دارد، حضور شرکت های واسطه که برای دور زدن تحریم ها است که از آنها استفاده می شود. مانند شخص بابک زنجانی که این فساد آور است. آیا بازارهای هدف شما تغییر کرده و یا اینکه جای این نگرانی در آینده نزدیک وجود دارد؟
ما بعنوان پتروشیمی جم ، در واقع بازار اصلی مان به ترتیب چین، ترکیه، شبه قاره هند،کشورهای اروپایی، کشورهای حوزه خزرو خاور دور مانند ویتنام است. البته در بازار افریقا خیلی در آن ورود نداشته ایم. البته علت اصلی آن این بوده که محصولات ما آن قدر مشتریدر این مناطق داشته که از لحاظ سود برگشتی، در کشورهایی که به آنها اشاره کردم بهتر بوده است. و به بازارهای دیگر خیلی ورود نداشته ایم. طبعاٌ با کشورهایی که روابط سیاسی بهتری داشته ایم، و درمقابل غرب کمتر وامدار هستند، کار با اینها راحتر صورت می گرفته است. زمانی که برجام امضاء شد، کارها هر روز آسانتر شدند. روال جابجایی پول و حمل کالا، شرایط به سمت بهبودی بود. و در مورد کشورهایی که روابط آنها با ما بهتر بود، این بهبودی با سرعت بیشتری در جریان بود. بعد که بحث تحریم های نود و صد و هشتاد روز مطرح شد، در این فاصله از بعضی نقاط اروپایی سیگنال های منفی دریافت کرده ایم و ما با کارهای جاری خودمان توانسته ایم که این مشکلات را برطرف کنیم. در نوع مستندسازی کالا و حمل و نقل، ممکن است که یک سری از آنها مشکلاتی داشته اند که آنها را برطرف کردهایم. جابجایی کالا و پول ما بعد از برجام مقداری راحت تر شد.اما بسترهای جابجایی پول و کالا، غیر از مسیرهای روتین دنیارا رها نکرده ایم. به عنوان نمونه، چین مستقیماٌ برای ما LC باز نمی کند. بلکه از طریق حساب های واسط در هنگ کنگ یا امارات، همچنین اروپائیان از طریق حساب های واسط این مسیرها برقرار بوده است. اگر ما قبلاٌ می توانستیم از ده حساب پول جابجا کنیم، اکنون این تعداد کمتر شده است و کمتر می توانیم این جابجایی را انجام دهیم. مثلاٌ حساب بانکی که در ترکیه داشته ایم و به راحتی پول را جابجا میکردیم، در حال حاضر با مشکلات و سختی های بیشتری این جابجایی ها صورت می گیرد. ولی این موضوع کاملاٌ قطع نشده است. پیش بینی ها این گونه است که بعد از هفته اول و دوم آبان ، این مسیرها دشوارتر خواهند شد. هم چنانکه اشاره داشتید، به طور معمول راههای اصلی بسته می شوند، برای عبور از مسیرهای فرعی، قطعاٌ فسادها نیز بروز خواهند کرد. زیرا اگر قرار بر این باشد که ما با اسم رسمی و برند اصلی خودمان فعالیت داشته باشیم، با پرچم رسمی و کشتیرانی جمهوری اسلامی کالا را جابجا نماییم، تمام مشکلات تحریم بروز خواهند کرد. ما بایستی با اشکال، چترها و پوشش های دیگر عمل کنیم.منظور از چترهای دیگر، به این معنا که کاملاٌ چارچوب آنها در اختیار ما نیست. شرکت هایی که بعنوان شرکت تراستی وارد کار می شوند، یک سری از آنها توسط شرکت های مادر ایجاد می شوند. چارچوب آن نیز در کنترل آنها است. معمولاٌ مشکل خاصی هم پیشنمی آید. فقط هزینه اضافی به سازمان تحمیل می شود. یک سری از شرکت ها هستند که غیر از شرکت مادر، از آنها کمک گرفته می شود. همکاری با اینها بستگی به نوع تعاملات با آنها می باشد. مهمترین موضوع این است که من تضامین دریافت نمایم. یک تضامین قابل وصول و محکم را از شرکت شما دریافت می کنم. بعد هم تا سقف آن تضمین با شما کار می کنم. در هر جا که مشکلی ایجاد شود، آن تضامین است که به ما کمک می کند. عموماٌ مواردی را که مشکل پیش آمده ، مربوط به حرکتی است که فراتر از تضامینی بوده که گذاشته شده است.
قراردادهایی را که شرکت های پتروشیمی با این شرکت ها منعقد می کنند، چه سیستمی می تواند روی آنها نظارت نماید؟احتمال اینکه آنها بیش از سقف تضامین خودشان با آنها همکاری داشته باشند. با چه مکانیزمی می توان مانع این کار شد و تجربیات قبلی تکرار نگردند؟
به عنوان نمونه ما که فروش این محصول را انجام می دهیم، مجری های این کار مانند شرکت های جم، تاپکو،وقتی که می خواهیم تراستی را در اختیار بگیریم، قطعاٌ اگر ما بتوانیم تراستی را بوجود آوریم، معمولاٌ نمی توانیم این کار را انجام دهیم، بدلیل اینکه اسم و ملیت ما ایرانی است و در بازار بین الملل مشمول تحریم ها خواهیم شد. در نتیجه باید از شرکت های تراستی بهره ببریم. بهترین راه این تشخیص، این است که ما دقت کافی و لازم را داشته باشیم. مثلاٌ من با یک شرکت پنجاه ، ده یا پنج میلیون دلار قرار کاری می گذارم، تضامین را در شرکت خود مورد بررسی کافی انجام می دهم. بعد از اطمینان، در حد همان تضمین فعالیت می نمایم. در ارتباط با سیستم های نظارتی، بستگی به چگونگی تعبیر و تفسیر شما می باشد. متاسفانه به میزانی که دستگاههای تحریم کننده ، سیستم نظارتی تعریف می کنند و شاخص می گذارند، ای کاش درصدی از این کار را ما می توانستیم اجرایی نماییم. بخش زیادی از مشکلات را که در تحریم ها با آنها روبرو می شویم، قبل از اینکه این مشکلات در دام سیستم نظارتی کشور تحریم کننده گرفتار گردد، در داخل گرفتار می شویم. به مانند گل به خودی هایی است که از این سمت زده میشوند. چرا ؟ به دلیل تحریم ها. اگر من بعنوان پتروشیمی قرار است که محصول خود را صادر نمایم، محل تلاقی تجارت خود را در کشورهای ثالث یا مقصد که می خواهند واقع گردند، اینکه چه مشکلاتی را در این مسیر دارم و راههای عبور و حل این مشکلات تبیین گردند،بعد از آن سیستم های نظارتی را براساس آن تعریف می نمایم. در گمرک، سیستم حمل و نقل، سیستم های بانکی، این تعریف را نداریم. بسیاری از محصولاتی را که ما باید بعنوان محصولات لوازم یدکی، کاتالیست وشیمیایی که در دوره تحریم آنها را وارد می نمودیم، در بحث های گمرک با اینها مشکل داشتیم. من بایستی به آنها مدارک عرضه نمایم، مدارک، مورد پذیرش گمرک نمی باشد. بسیاری از کالاهایی که در دوره قبلی تحریم می آمدند، بعنوان کالای قاچاق مدت ها در گمرک میماندند. بنابر این تعریف نشده است این کالایی که من به آن احتیاج دارم، باید با چه شاخص هایی بعنوان لوازم یدکی برای کارخانه تولید کننده وارد گردد. از طرف دیگر برای صادرات کالا و جابجایی پول باید تعریف هایی صورت گیرد. این تعریف ها که انجام بشوند، سیستم نظارتینیز قابل تعریف می باشد. قطعاٌ می شود مشکلات را به حداقل رسانید. فسادهایی را که مترتب این موضوع هستند، قابل جلوگیری می باشند. البته تحریم است و برای بحث جابجایی پول و کالای آن را که باید هَندِل نماییم، هزینه هایی بر آن اضافه خواهد شد. به طورمعمول بعد از برجام ، عملکردها خیلی راحت تر شدند. اما هزینه آن به صفر نرسید.
اما بعد از برجام توانست یک نفس تازه ای را داشته باشد.
بله. هزینه های 5 یا 6% به هزینه های سه در هزار، دو در هزار رسیدند. تفاوت این خیلی زیاد است. خصوصاٌ در صنعت پتروشیمی،حاشیهسودی که در بالا دستی می گذاریم،حاشیه سودهای به اصطلاح خیلی کمی می باشند. بعضی از آنها، محصول و کل مارژین ما را می خورد. عملاٌ قیمت تمام شده با فروش یکی می گردید. و دقیقاٌ با همدیگر تفاوتی نداشتند. این به نقطه حداقل رسیده بود. اینها مجدداٌ به جای خود باز خواهند گشت. اما بخش هایی که فساد انگیز هستند بایستی نسبت به کارهایی که انجام می دهیم، سیستم های نظارتیشناخت داشته باشند. متاسفانه خیلی از تصمیم گیری ها نسبت به اثرات روی تجارت بین المللی و همچنین تولید داخل ، بسیاری از مواد اولیه ، قطعات یدکی و وسایلی را که کارخانجات استفاده می کنند، همه اینها وارداتی هستند.تا زمانی که شناخت نداشته باشند، تصمیم گیرندگان آنچه را که بر ما می گذرد، تصمیماتی را که می گیرند، سیستم های نظارتی را که می گذارند، متاسفانه جوابگو نیستند و بحث های فساد انگیز را می تواند همراه داشته باشند.
در ارتباط با حمل کالاهای صادراتی چگونه می خواهید عمل نمایید؟
در واقع از محصولات هم گِرید ما در سال گذشته بیش از دو میلیون تَن صادر شده است. و ما در حدود چهارصد و پنجاه هزار تُن آن را صادر کردهایم که فقط پلی اتیلن بوده است. به معنای این است که مشتریان ما در آن سوی مرز به محصول ما نیازمند هستند. خوشبختانه شبیهتلاشهاییکه ما در اینجا میکنیم که آن را صادر کنیم، آنها بعنوان مشتریان ما تلاش میکنند که محصول را از ما دریافت کنند.خیلی از کارخانجات در چین، هند، ترکیه،آسیای میانه و دیگر نقاط ، محتاج مواد خام پتروشیمی ما هستند. آنها نیزتلاش می کنند تا با کمک بخشی از مصرف کنندگان و با کمک گرفتن از بخش خصوصی،و خوشبختانه کشتیرانی جمهوری اسلامی، در ارتباط با مستند سازی و اینکه بتواند کشتی ها را با نام های مختلف و شیوه عدم ثبت تک نامبر کانتینرها در سیستم رهگیری کانتینری ، همچنین بحث هایی در ارتباط با اینکه محصولات را بسته بندی نکنیم، و به صورت فله به مقصد ارسال کنیم. و در آنجا محصولات را به صورت بسته بندی در آوریم. همچنینیک سری کارهایی که مربوط به تغییرمستنداتکالاها است. همچنین انواع و اقسام تریک هایی که در دوره قبل که تقریباٌ آموزش دیدیم. ما حرفه ای شده ایم. به این شکل که ما نسبت به قبل، کار خودمان را راحت تر و آسان تر می دانیم. اما متاسفانه در آن سمت پیش بینی می شود که برگزار کنندگان تحریم، آنها نیز راه و ریشه ها را بهتر می دانند. البته قبلاٌ نیز اینها را می دانستند. دفعات قبل به این حد جدی و پیگیر کار نبودند. خوشبختانه در این سمت دنیا تجربه دارد. اروپاییان در صدد هستند که مقداری مقاومت نمایند. یک سری درگیری هایی که امریکا با ترکیه، اروپا و چین پیدا کرده است، که اینها به نفع ما می باشد. درواقع یک سری فرصت هایی را برای ما ایجاد می نماید که بتوانیم از آنها استفاده کنیم. امیدواریم که بتوانیم این شرایط را پشت سر بگذرانیم. از این طرف نیز با تجار بزرگ غیر ایرانییک سری مذاکرات را انجام داده ایم. و هر مقداری که تحریم شدیدتر شود، ما باید بتوانیم آنها را وارد میدان کنیم. به طریقی که بتوانیم کمتر رد پا بگذاریم و بتوانیم کار خود را انجام دهیم.
اگر نکته ای در ارتباط با تاپکو می باشد و علاقمند به توضیح آن هستید، بفرمایید.
تاپکو بعنوان واحد فروش پتروشیمی جم کار میکند کار اصلی ما فروش محصولات پتروشیمی جم است و در مرحله بعد فروش سایر محصولات پتروشیمی است. فعالیتی که در کنار فروش محصولات جم انجام داده ایم، و بعنوان مرحله پایلوت و آزمایشی بوده، انشاالله درصدد گسترش آن هستیم. اگر چه شروع و گسترش این برنامه برخورد با تحریم و یک سریاز این مشکلات بود. ما می خواهیم بعنوان یک شرکتی که بازوی فروش و به شکلی هم تسهیل کننده فروش سایر پتروشیمی های دیگر نیز فعالیت داشته باشیم. زیرا دنیای بازرگانی مواد پتروشیمی در حال ورود به مراحلی است که فارغ از بحث تحریم ها، اگر ما بعنوان پتروشیمی های ایران هم صدایی و هم افزایی نداشته باشیم، فارغ از تحریم ها، قطعاٌ در بازار آینده، دچار مشکل خواهیم شد. زیرایک سری از مصرف کنندگان بزرگ ما مانند چین و هند در چند سال آینده به بازار تولیدمواد اولیه پتروشیمی ورود می کنند. ورود به بازارمواد خام پتروشیمی به معنای این است که ما رقبای جدی تری پیدا می کنیم. زیرا آنها مصرف کننده ما بوده اند. از مصرف کنندگی ورود به تولید می نمایند. با توجه به ورود نفت و گاز شیل به بازار که مواد پیش نیاز حوزه پتروشیمی می باشند. امریکا نیز پلان هایی دارد که ورود به بازار پتروشیمی نماید . با ورود امریکا، بازار بین المللی ما سخت تر خواهد شد. بنابر این سیاست کلی تاپکو این است که علاوه بر فروش محصولات پتروشیمی جم، برای سایر پتروشیمی های دیگر فعالیت نماییم. همچنینبا برقراری هم افزایی در ارتباط با فروش کل محصولات ایرانی در بازار بین المللی انشاالله بتوانیم روی آنها نیز فعالیت داشته باشیم.