مشاور ارشد مرکز بین المللی قنات و سازههای آبی در گفتوگو با ایلنا:
مراقب باشیم همه دشتها ممنوعه و بحرانی نشوند / میتوان بیلان منفی آبهای زیر زمینی دشتهای ممنوعه را به صفر رسانید
چنانچه یک عزم ملی و همه جانبه برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی وجود داشته باشد هنوز هم دیر نیست و با اتخاذ تمهیداتی میتوان بیلان منفی سفرههای دشتهای ممنوعه را به تدریج به صفر رسانید.
علی اصغر سمساریزدی مشاور ارشد مرکز بین المللی قنات و سازه های تاریخی آبی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، به ریشه یابی بحران آب در کشور ، روند برداشت از آب های زیرزمینی و همچنین آب های ژرف پرداخت.
او می گوید: بخش کشاورزی بعنوان بزرگترین مصرف کننده آب کشور نقشی اساسی ایفا میکند و چنانچه با اتخاذ روشهایی مصرف آب را مدیریت کند تحولی بزرگ ایجاد میشود.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر تاکید می کند: در بعضی مناطق، چالش افت سطح آب و کاهش حجم مخزن خود را کاملاً هویدا ساخته است ولی هستند مناطقی که هنوز به بیلان منفی دچار نشدهاند. بنابراین در اولین گام بایستی با مدیریت صحیح منابع آب مراقب این مناطق باشیم که به جرگه دشتهای ممنوعه و سپس ممنوعه بحرانی نپیوندند.
به اعتقاد یزدی چنانچه یک عزم ملی و همه جانبه برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی وجود داشته باشد هنوز هم دیر نیست و با اتخاذ تمهیداتی میتوان بیلان منفی سفرههای دشتهای ممنوعه را به تدریج به صفر رسانید.
در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید:
** ریشه بحران آب را در کشور در چه میدانید، سهم کشاورزی، مصرف شهری و صنعت را در بروز آن ارزیابی بفرمایید. آیا پاسخی برای برون رفت از بحران وجود دارد؟
اظهار نظر پیرامون وجود یا عدم وجود بحران آب در کشور به سادگی میسر نیست مخصوصاً آنکه بنظر میرسد برای "پدیده بحران آب در کشور" تعریف واحدی وجود نداشته باشد. هنگامی میتوان از این عبارت استفاده کرد که اولاً "بحران آب" از یک تعریف منطقی، مستدل، واحد و مورد پذیرش جوامع علمی و اجرایی برخوردار باشد و ثانیاً مشخص شود که این بحران متوجه چه بخش از جغرافیای کشور و چه بخش از منابع یعنی آبهای سطحی و یا زیرزمینی است.بنابراین اجازه بدهید بجای واژه «بحران» که بار معنایی ویژهای دارد از «چالش» استفاده کنیم:
چنانچه بخواهیم عواملی را در پدید آوردن چالش فعلی آب در کشور سهیم بدانیم میتوانیم به رویدادهایی نظیر تغییرات آب و هوایی و کاهش نزولات جوی، بهرهبرداری بیش از حد از آبخوانهای زیرزمینی، طرحهای توسعهای پر آبخواه، تلقی کردن آب بعنوان یک عنصر نامحدود، عدم توجه به ارزش اقتصادی آب، عدم هماهنگی بین دستگاههای متولی و مصرف کننده آب، اتخاذ بعضی از سیاستهای نادرست در مدیریت عرضه و مصرف آب و ..... اشاره کنیم.
پر واضح است که بخش کشاورزی بعنوان بزرگترین مصرف کننده آب کشور نقشی اساسی در این رهگذر ایفا میکند و چنانچه با اتخاذ روشهایی مصرف آب را مدیریت کرده و بگونهای کاهش دهد که همزمان با آن میزان محصول کاهش نیابد تحولی بزرگ ایجاد میشود. چنانچه به اظهارات متعدد مسئولان، سخنرانیهای مدیران آب و کشاورزی و محیط زیست کشور، به بیانیههای همایشهای علمی مرتبط با آب و .... مراجعه کنیم شاهد اتفاق نظر و تاکید همگان بر افزایش راندمان آبیاری در کشاورزی، افزایش بهرهوری آب در ازاء محصول تولیدی و .... هستیم.
ولی سوال این است که چه بخشی از این پند و اندرزها در عمل پیاده شده و موجب کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی شده است؟
البته وزارت جهاد کشاورزی هر سال آماری را در مورد تغییر روشهای آبیاری از متعارف به روشهای نوین ارائه میکند اما این سوال مطرح است که این اقدامات که از چند دهه قبل آغاز شده اند تا چه میزان موجب توسعه سطح زیر کشت شده و تا چه میزان در کاهش مصرف آب نقش داشتهاند؟
** ارزیابی خود را از روند برداشت از سفرههای آب زیرزمینی بفرمایید، و همچنین بفرمایید برنامههایی که تاکنون برای مهار برداشت صورت گرفته تا چه حد به حل موضوع کمک میکند؟
همانگونه که اطلاع دارید وزارت نیرو دشتهایی را که از نظر بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی دارای بیلان منفی هستند ممنوعه و آنانی که وضعیت بحرانی دارند ممنوعه بحرانی اعلام کرده است. آمار دشتهای ممنوعه و ممنوعه بحرانی نیز توسط وزارت مذکور اعلام شده است که عمدتاً شامل بخشهایی از مناطق شرقی، مرکزی و جنوبی کشور میشود.
در بعضی از این مناطق وضعیت نگران کننده است و نه تنها شاهد کاهش حجم مخزن آبهای زیرزمینی هستیم بلکه با پدیدههای جدیدی نظیر نشست زمین، از بین رفتن گونههای گیاهی، بیابانزایی و تنزل کیفیت آب زیرزمینی روبرو هستیم. بعضی از دشتهای کشور نیز دارای بیلان منفی نیستند و لذا از نظر قانون توزیع عادلانه آب دشت آزاد تلقی میشوند.
منظور آنکه گرچه در بعضی مناطق، چالش افت سطح آب و کاهش حجم مخزن خود را کاملاً هویدا ساخته است ولی هستند مناطقی که هنوز به بیلان منفی دچار نشدهاند. بنابراین در اولین گام بایستی با مدیریت صحیح منابع آب مراقب این مناطق باشیم که به جرگه دشتهای ممنوعه و سپس ممنوعه بحرانی نپیوندند و بهرهبرداری منطقی و منطبق بر معیارهای علمی از آنان بصورت پایدار و بدون آنکه بر چرخه طبیعت و محیط زیست آسیبی وارد شود، انجام شود.
و اما از میانه سال 1393 وزارت نیرو "طرح احیاء و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی" را برای مناطق ممنوعه و ممنوعه بحرانی تعریف کرده و با همکاری وزارت جهاد کشاورزی به اجرا گذاشت که کاش اینکار سی سال پیش انجام میشد. چرا که بعنوان یک اقدام پیشگیرانه میتوانست از بروز شرایط حادی که در زمان حال با آن رو به رو هستیم پیشگیری کند. این طرح از پانزده پروژه نظیر: نصب کنتور هوشمند آب و برق روی چاهها، خرید چاههای کم بازده کشاورزی، استقرار گروههای گشت و بازرسی، ایجاد تشکلهای آب بران، مسلوب المنفعه کردن چاههای فاقد پروانه، خاموشی سراسری چاههای کشاورزی در فصل زمستان و .....برخوردار است.
اگر بخواهیم یکایک اقدامات پیش بینی شده در قالب طرح تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی را مورد بررسی قرار دهیم به فرصت قابل توجهی نیاز است. همین بس که در مورد پروژه اخیر یعنی «خاموشی چاههای کشاورزی» مثالی بزنیم: خاموشی زمستانه چاهها در سال گذشته با همکاری کلیه بهرهبرداران در بعضی از نقاط استان یزد اجرا شد و نتایج درخشانی در برداشت حتی در بعضی از مناطق مثل ابرکوه خاموشی چاهها به فعال شدن قناتهای خشکیده منجر شد و بعد از سالها آب از مظهر این قناتها خارج شد. این تجربیات مثبت نشاندهنده این واقعیت هستند که چنانچه یک عزم ملی و همه جانبه برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی وجود داشته باشد هنوز هم دیر نیست و با اتخاذ تمهیداتی میتوان بیلان منفی سفرههای دشتهای ممنوعه را به تدریج به صفر رسانید.
بنابراین چنانچه اقداماتی که برای مهار برداشت از منابع آبهای زیرزمینی بویژه در مناطق ممنوعه و ممنوعه بحرانی آغاز شده است با شدت ادامه یافته، مورد حمایت همه جانبه قرار گیرند و دستگاههای مرتبط به وظائف خود عمل کنند و از جانب بهره برداران نیز همکاری لازم با آنان صورت گیرد، میتوانند به نتایج خیره کنندهای دست یابند.
توجه داشته باشید که خاموشی یک ماهه چاهها در یک منطقه یعنی اینکه هشت درصد از برداشتهای منابع آب زیرزمینی آن منطقه با یک اقدام ساده ولی فوقالعاده ارزشمند کاهش مییابد. یعنی چنانچه چاههای یک دشت که بعنوان مثال از آنان به میزان 250 میلیون متر مکعب در سال برداشت میشود بمدت یک ماه در سال خاموش شوند این دشت با کاهش برداشت به میزان 20 میلیون متر مکعب مواجه خواهد بود که رقم قابل توجهی است.
ارزش دیگری که در ماوراء این اقدام وجود دارد عبارت است از مشارکت و همکاری و خواست عمومی مردم و بهرهبرداران، که بمنظور حفظ منابع ارزشمند آبهای زیرزمینی از منافع کوتاه مدت خویش گذشته و مصالح عمومی منطقه را در دراز مدت در نظر میگیرند. این نوع همکاری با دولت که نشان از توجه مردم به محیط زیست و درک عمیق آنان از ضرورت بهرهبرداری پایدار از منابع آب دارد فوقالعاده ارزشمند بوده و میتواند بعنوان یک الگو در عرصههای دیگر اجتماعی و زیست محیطی نیز تسری پیدا کند.
خلاصه اینکه طرح احیاء و تعادل بخشی از منابع آبهای زیرزمینی که توسط وزارت خانه های نیرو و جهاد کشاورزی و با مشارکت آب بران آغاز شده است و ساختارهایی که در پی آن ایجاد شدهاند چنانچه مورد حمایت همه جانبه قرار گیرد و بصورت مستمر توسط دستگاههای مرتبط اجرا شود به نتایج درخشانی نظیر کاهش بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی دست خواهد یافت که حتی میتوان آنرا بعنوان یک الگوی موفق در سطح مجامع بین المللی مطرح کرد.
همانگونه که ذکر کردم یکی از مولفههای ارزشمند این طرح مشارکت بهرهبرداران و آب بران در اجرای این طرح است که امید میرود مجریان و متولیان امر همواره همافزایی ناشی از این همکاری را مورد توجه قرار داده ارزش معنوی آنرا در نظر داشته باشند و هیچگاه از این ظرفیت عظیم اجتماعی که حراست از منابع آبی را تضمین میکند، غفلت نورزند.
** در حال حاضر وزارت نیرو و همچنین برخی کارشناسان مطالعه و برداشت از آبهای ژرف را مطرح میکنند باتوجه به کاهش سطح آبهای زیرزمینی در کشور این مسئله چقدر عملیاتی است؟
در موضوع بهرهبرداری از آبهای ژرف معتقدم بایستی از نحوه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و مصرف غیر منطقی آن در ظرف هفتاد سال گذشته پند بگیریم و با حرکتهای حساب نشده و غیر علمی با تاراج آبهای ژرف این سناریو را تکرار نکنیم. توجه داشته باشیم که منابع آبی کشور به نسلهایی که قرنها و قرنها بعد از مادر این خطه زندگی خواهند کرد، تعلق دارد و لذا خود را در مقوله آب، محیط زیست و سایر منابع زیستی امانتدار آنان بدانیم.