خبرگزاری کار ایران

/یادداشت/

هویت دلواپسی؛ از برجام هسته‌ای تا برجام نفتی

هویت دلواپسی؛ از برجام هسته‌ای تا برجام نفتی
کد خبر : ۴۹۹۴۱۸

دلواپسانی که به بهانه دور زدن تحریم‌ها،نفت را از وزارت نفت دریافت کرده و در بازار دلالی به فروش می‌رساندند، برچیده شدن تحریم‌ها، سر وسامان گرفتن قراردادهای جدید نفتی و حضور شرکت‌های بین‌المللی در صنعت نفت کشور را به معنای کوتاه شدن دستان خود از درآمدهای بادآورده می‌دیدند.

یادداشت- مهدی علی اقدم- کارشناس انرژی- روزی که توافق هسته‌ای ایران با کشورهای 5+1 به نتیجه رسید، انتظار این بود که نتایج برجام بیش و پیش از هر چیزی شرایط اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار دهد. پارادایم جدیدی که در روابط ایران با کشورهای غربی و منطقه‌ای در حال شکل‌گیری بود، می‌رفت که به‌سرعت ویرانه‌های به‌جا مانده از هشت سال تیول‌داری احمدی‌نژاد را بازسازی و کشور را در مسیر توسعه قرار دهد.بی‌راه نبود که در این زمینه بیش از هر بخش دیگری چشم‌ها به صنعت نفت بود که پیشران تحولات باشد، چراکه از دیرباز این صنعت موتور محرکه اقتصاد ایران بوده است.   

به فاصله کوتاهی از آغاز مذاکرات برای برجام هسته‌ای، صنعت نفت نیز در مهر ماه سال 92، با اعلام تشکیل کمیته‌ای برای بازنگری قراردادهای نفتی، رویکرد جدید خود را در مدیریت بخش بالادستی صنعت نفت نمایان کرد. آنچه از سخنان بیژن زنگنه در آن برهه زمانی برمی‌آمد، تغییر پاردایم فکری از «نگاه درون‌نگر» و «مدیریت دور زدن تحریم‌ها» به «نگاه درون‌زای برون‌نگر» و «مدیریت بین‌المللی» در صنعت نفت بود. قراردادهای جدید نفتی آماده می‌شد تا چارچوبی باشد برای همکاری شرکت‌های ایرانی با شرکت‌های بین‌المللی جهت توسعه میادین نفت و گاز در شرایط پسابرجام. 

رویکرد جدید دولت با استقبال کشورهای خارجی از نقاط مختلف جهان مواجه شد و برجام پس از نزدیک به دو سال مذاکره نتیجه داد. امیدواری به اجرای برجام کافی بود تا ساختمان وزارت نفت محلی برای حضور دیپلمات‌ها و هیات‌های تجاری از کشورهای مختلف جهان باشد و این بار بازی برد-برد در زمین نفت پیگیری شود. گرچه در آن زمان بعد از برجام هسته‌ای، برجام سیاست داخلی طرح شد و بر زبان‌ها افتاد اما در عمل این صنعت نفت بود که به‌عنوان قلب اقتصاد ایران، بی‌آنکه برجام نفتی نام بگیرد آوردگاه رویارویی با خارجی‌ها شد.

هیچ یک از این مسیرها اما به‌راحتی طی نشد. صنعت نفت هم دلواپسانی از جنس مخالفان برجام هسته‌ای داشت. اصولگرایانی که در سه انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و ریاست‌جمهوری عرصه را به اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان واگذار کرده بودند و دوران افول خود را می‌گذراندند، کلیه منافع خود را از دست رفته می‌دیدند. آنها در طول این چهار سال هرچه در توان داشتند به کار گرفتند تا مانع موفقیت برجام هسته‌ای و صنعت نفت شوند.

پیش از امضای برجام در حالی که صعودی‌ها برای ممانعت از توافق هسته‌ای خود را به فرودگاه محل مذاکرات رسانده بودند، دلواپسان داخلی با خائن خواندن مذاکره‌کنندگان همان هدف را دنبال می‌کردند. پس از امضای برجام نیزبیشترین تلاش را برای کم‌اثرجلوه دادن این توافق بر اقتصاد کشور به کار گرفتند. آنها همچنین با ایدئولوژیک کردن عرصه سیاست و اقتصاد از دوگانه‌ حق و باطل استفاده کردند.

آنها که سبد رای خود را در میان دهک‌های پایین درآمدی و طرفدارن ایدئولوژیک حاکمیت می‌دیدند، از هیچ اقدامی برای به شکست کشاندن تلاش‌های دولت و وزارت نفت فروگذار نکردند، چراکه موفقیت اقتصادی دولت، تنها فرصت مانور انتخاباتی آنها را هم از بین می‌برد و دستشان را در برابر پایگاه رایشان خالی‌تر می‌کرد.

گذشته از آن،دلواپسانی که به بهانه دور زدن تحریم‌ها،نفت را از وزارت نفت دریافت کرده و در بازار دلالی به فروش می‌رساندند، برچیده شدن تحریم‌ها، سر وسامان گرفتن قراردادهای جدید نفتی و حضور شرکت‌های بین‌المللی در صنعت نفت کشور را به معنای کوتاه شدن دستان خود از درآمدهای بادآورده می‌دیدند. از این رو برای آنهاطبیعیمی‌نمود که در برابر به نتیجه رسیدن برجام و نتایج حاصل از آن کارشکنی کنند.

آنها مذاکره‌کنندگان را تهدید به مرگ کردند،بیلبوردهای شهر را با پیام‌های ضد برجام پر کردند و سفارت عربستان را به آتش کشیدند تا به سرمایه‌گذاران خارجی پیام دهند که ایران جای امنی برای سرمایه‌گذاری نیست. آنها قراردادهای جدید نفتی را ترکمانچای خواندند، کرسنت را وارونه‌خوانی کردند و با عددسازی‌های موهوم به شاکیان پرونده پاس گل دادند، موفقیت زنگنه در اوپک را به دیپلماسی روسیه و عربستان کاهش دادند و به اعتراض‌های صنفی دامن زدند.

این همه در حالی بود که آثار برجام به‌طور کلی و موفقیت‌های صنعت نفت به‌طور خاص در نهایی شدن قراردادهای جدید نفتی، بازپس‌گیری سهم ایران در بازار جهانی نفت و پیروزی بی‌نظیر در اوپک، آشکارتر از آن بود که بر کسی پوشیده باشد، با این وجود دلواپسان با هنرمندی خارق‌العاده‌ای همه این دستاوردها را نادیده گرفتند. آنها چنان خود را به خواب زده‌اند که گویی نتیجه انتخابات 29 اردیبهشت هم آنها را از خواب بیدار نکرده است و همچنان با همان ادبیات، این بار به دنبال تاثیرگذاری بر ترکیب کابینه دولت دوازدهم هستند. حضور زنگنه در صنعت نفت چنان بر دلواپسان گران آمده است که همه توان خود را برای جلوگیری از وزارت دوباره او به کار گرفته‌اند و در این راه از نامه‌پراکنی از طرف مجرم محکوم به زندان بی‌اعتبار هم ابایی ندارند.

هچنانکه دلواپسان مخالف برجام سعی می‌کنند صدای بلند مردم در انتخابات 29 اردیبهشت را نشنیده بگیرند و به دوگانه‌سازی‌های جدیدمی‌پردازند، دلواپسان نفتی هم کابوس وزارت دوباره زنگنه را می‌بینند و نمی‌خواهند رای مردم مناطق نفتی کشور را به‌منزله تایید سیاست‌ها و برنامه‌های وزیر نفت بدانند. هویت آنها در دلواپسی است، فرقی هم نمی‌کند برجام باشد یا حضور توتال در صنعت نفت، فرقی نمی‌کند روحانی باشد یا زنگنه. دلواپس همه چیز هستند و همچنان به نامه‌پراکنی مشغولند.

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز