علی شهرویی در گفتوگو با ایلنا:
نگاه ابراهیم رئیسی به سیاست خارجی مانع موفقیت صنعت نفت میشود
چند روز پیش شعارهای انتخاباتی ابراهیم رئیسی در قالب جزوهای تحت عنوان برنامه کار و کرامت منتشر شد که بخشی از آن به بخش نفت و گاز اختصاص داشت.
جهت بررسی شعارهای انتخاباتی ابراهیم رئیسی در بخش نفت گاز با علی شهرویی، کارشناس انرژی به گفتوگو نشستیم.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار اقتصادی ایلنا با علی شهرویی را میخوانید:
چند روز پیش در رسانه ها برنامه ای منتشر شد با عنوان برنامه دولت کار و کرامت ( شعار انتخاباتی آقای رییسی) شما این برنامه و بطور مشخص بخش نفت و گاز آن را دیده اید؟
بنده این برنامه را بصورت اجمالی دیدم و برخی از بخش های آن از جمله بخش نفت و گاز و سیاست خارجی آن را با دقت بیشتری خواندم. البته صفحه اول این برنامه نوشته شده است جهت دریافت نظر مردم و نخبگان. لذا اگر این برنامه در مراحل تحقیقاتی و پیش ارزیابی است، برنامه یک کاندیدا برای ریاست جمهوری نیست. و چنانچه برای دریافت نظرات مردم و نخبگان برای تکمیل یا اصلاح است، می بایست ماه ها قبل این پروسه را طی می کرد و در شروع رقابت های انتخاباتی در معرض دیگران برای نقد و دفاع و اعلام به مردم قرار می گرفت. لذا به نظر می رسد انتشاراین برنامه یک حالت چندگانه دارد. در صورت نقد جدی بر آن گفته خواهد شد جهت دریافت نظرات مردم بوده است و در صورت انتقاد سایر کاندیداها یا منتقدان به می توانند آن را به مردم نشان بدهند و بگویند برنامه داریم و البته در صورت پیروزی نیز با ، فاقد برنامه بودن آقای رییسی توجه به همین مطلب، می توانند به وعده های آن عمل نکنند و بگویند در مراحل نهایی سازی تغییر یافته است.
نظر شما در خصوص بخش نفت و گاز همین برنامه ای که ستاد آقای رییسی منتشر کرده اند چیست؟
به نظر من به یک برنامه باید جامع تر از یک بخش نگریست. روح و ساختار برنامه باید دارای هماهنگی و هامونی باشد و بخش های مختلف آن، در تقویت یکدیگر حرکت کنند. در این برنامه هم باید دید در برنامه منتشر شده آیا اهداف و راهکارهای بخش نفت و گاز با سایر بخش های برنامه همخوانی دارد یا خیر؟ یک نکته مهم دیگر نیز هست و آن عملکرد، توانایی، ساختار فکری و سابقه مجریان برنامه است .
به نظر من بخش نفت و گاز برنامه با سیاست خارجی آن در تعارض است و مجریان هر دو بخش در ستاد آقای رییسی نیز با اهداف و راهکارهای بخش نفت و گاز برنامه همخوانی ندارند.
لطفا در این خصوص کمی بیشتر توضیح دهید.
راهکارهای رسیدن به این اهداف نیز نیازمند تعاملات منطقه ای ما با همسایگان و نیز تعاملات جهانی است. سابقه برخی ازمدیرانی که در دولت های نهم و دهم در وزارت نفت مسئولیت داشته اند و اکنون از مجریان و کارگزاران ستاد آقای رییسی برای اجرای این برنامه ها هستند نیز نشان می دهد عملکرد و سوابق گذشته آنها در جهت عکس اهداف این برنامه است. دوران مسئولیت شان با کاهش تولید کشور، تنزل جایگاه ایران در اوپک و واگذاری سهم ما از بازارهای بین المللی به کشورهای دیگر از جمله عربستان صعودی همراه بود. سوابق این مدیران نه در حوزه بین المللی نفت که در توانمند سازی بخش خصوصی و خصوصی سازی و صیانت از حقوق مردم نیز خوب نبوده است. بعنوان مثال به واگذاری پروژه ها به شرکت های شبهه دولتی و نحوه خصوصی سازی پالایشگاه ها و پتروشیمی های کشور که علاوه بر حراج اموال ملی، مشکلات عدیده ای در بخش نیروی انسانی وزارت نفت نیزایجاد کرده است نگاه کنید. لذا پیگیری این اهداف با این اعضاء بعید به نظر می رسد.
جالب اینکه این اهداف اعلامی، در دولت آقای روحانی یا محقق شده یا در حال انجام است. مثلا افزایش میزان تولید و بازپس گیری سهم ایران در بازارهای جهانی، جذب سرمایه گذاران خارجی و داخلی، انتقال فناوری های جدید و بومی سازی آنها، استفاده از ظرفیت شرکت ها و متخصصان داخی و توانمند سازی آنها حتی در قالب واگذاری پروژه ها به دانشگاه ها.
اشاره داشتید که تحقق این اهداف عملا به سیاست خارجی کشور گره خورده است. آیا در آن بخش همراستایی اهداف و برنامهها وجود دارد؟
به نظرم این برنامه بدون یک هدف کلان و به صورت قطعات منفک تهیه شده است. سراسر برنامه ارائه شده برای سیاست خارجی متشکل از شعار و در بخش های مختلف دارای تعارض است . در این برنامه به دلیل حساسیت موضوع برجام در افکارعمومی و احتمال ریزش شدید آراء، به صراحت عنوان نکرده اند که آن را نمی پذیرند اما جای جای برنامه به چالش با طرفهای دیگر برجام و مباحثی مبنی بر خروج از آن اشاره شده. در بحث برنامه های منطقه ای کشور نیز بر افزایش نفوذ ایران در منطقه با ادبیات و شعارهایی که در سال های اخیر اکثرهمسایگان ما را از ما دور ساخته است تاکید شده . من از مجموع برنامه های سیاست خارجی اعلام شده و نیز حضور افراد کلیدی این سیاست ها که کارنامه مشخصی در این حوزه دارند در ستاد آقای رییسی، انزوای ایران و احتمال بازگشت تحریم ها را محتمل می دانم. این در حالی ست که در بخش سیاست های نفت و گاز راهکار رسیدن به اهداف برنامه ایشان، جذب سرمایه گذاری خارجی، جذب فناوریهای جدید، صادرات گاز ایران به کشورهای حوزه خلیج فارس، تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه و .. عنوان شده است که با سیاست خارجی اعلام شده تحقق آن بسیار بعید به نظر می رسد.چنین اهدافی حتما به سیاست خارجی مبتنی بر تنش زدایی نیاز خواهد داشت.
به همین جهت رسیدن به اهداف برنامه اعلام شده توسط ستاد آقای رییسی برای حوزه نفت و گاز را با آن سیاست خارجی و نیز سوابق مجریان این برنامه ها در گذشته، بسیار دور از دسترس می دانم.