/یادداشت/
آورده ی دولت روحانی برای ایران
در صنعت نفت و انرژی که موتور محرک اقتصاد ملی ایران است ، دولت یازدهم با بیشترین حجم ویرانی در ابتدای حضورش مواجه بود، انبوه طرح های نیمه تمامی که برای هریک میلیونها دلار سرمایه مملکت صرف شده اما نیمه تمام رها شده بود.
یاددداشت- سعید مسروری- قائم مقام رییس ستاد نفت و انرژی روحانی -ظهور دولت یازدهم در صحنه اجرایی کشور مترادف با برامدن آفتاب عقلانیت و اعتدال در سپهر تصمیم سازی و سیاست گذاری ایران بود، این امر به ویژه با تفاهم با قدرت های جهانی بر سر برنامه هسته ای موسوم به برجام ، آشکارتر شد و پس از ان به دلیل گشایش های بین المللی که در عرصه اقتصاد ایران حاصل شد بسیاری از تحلیلگران، دستاوردهای دولت در حوزه توسعه اقتصادی را در زمره آثار ناشی از برجام دانستند، اما به اعتقاد نگارنده آنچه دولت روحانی برای ایران و آینده ی ایران آورد اصولا در ذیل برجام قابل رصد نیست بلکه بی تردید برجام بخشی از این آورده ی بزرگ و ارزشمند است، در واقع دولت آقای روحانی در قامت یک دولت اعتدالگرای خواهان توسعه ی ایران، عقلانیت در مُلک داری را برای فرهنگ اقتصادی ایران به ارمغان آورد.
پرهیز از تصمیم های نسنجیده ، دوری از افراط و تفریط در سیاست گذاری ها ، اولویت دهی به مردم و در عین حال دوری از تفکر پوپولیسم، دوستی با جهان برای مدیریت بهتر ایران به جای تز شکست خورده مدیریت جهان و از همه مهمتر احیای اقتدار و عزت اقتصادی ایران در منطقه خلیج فارس از جمله مهمترین ثمرات و برکات پیدایش این عقلانیت در سایه دولت یازدهم بود.
اما در صنعت نفت و انرژی که موتور محرک اقتصاد ملی ایران است ، دولت یازدهم با بیشترین حجم ویرانی در ابتدای حضورش مواجه بود، انبوه طرح های نیمه تمامی که برای هریک میلیونها دلار سرمایه مملکت صرف شده اما نیمه تمام رها شده بود، مشکلات ناشی از تحریم های ضدایرانی که تولید نفت خام کشور را به کمترین میزان در سه دهه گذشته رسانده بود ، موانع مرتبط با تامین مالی و دسترسی به وجوه ناشی از تجارت انرژی در کنار رکود شدید حاکم بر فعالیت های پیمانکاری و طرح های توسعه ای ، و از همه مهمتر از دست رفتن جایگاه منطقه ای و جهانی ایران به عنوان یک تامین کننده قابل اتکا در بازار جهانی انرژی، تنها بخشی از مشکلات وسیعی به شمار می آمد که در صنعت نفت ایران قابل لمس بود.
با این وجود همان آورده ی اصلی دولت یازدهم برای ایران ، در صنعت نفت هم برکات بسیاری آفرید، با چرخش مدار مدیریت صنعت نفت بر روال عقلانیت و تعامل با جهان ، طرح های توسعه ای این صنعت اولویت بندی و از گرداب سردرگمی خارج و نیز طرح های جدیدی برای تداوم توسعه طراحی شد، نسیم رونق به فضای پیمانکاری بازگشت و برنامه بازگشت ایران به بازار جهانی نفت در سایه همکاری های بین المللی و در چارچوب سازمان های فراملی همچون اوپک با قدرت دنبال شد.
در این میان یکی از دستاوردهای مهمی که دولت روحانی برای کشورمان به ارمغان آورد اما کمتر به آن پرداخته شده است ، احیای اقتدار و نام پرنفوذ ایران در ساختار قدرت انرژی منطقه خلیج فارس است، این واقعیت که کشور چند صدهزار نفری قطر با سوء استفاده از شرایط ایران به یکه تاز بازار گازی منطقه تبدیل شده بود و بی محابا به برداشت از میدان مشترک با کشورمان مشغول بود یا این حقیقت تلخ که آل سعود شادمان از دست های بسته ی ایران در بازار جهانی نفت، بی سر و صدا بازارهای نفت خام ما را فتح می کردند بجز زیان های مشهود اقتصادی اش ، زهر جانکاهی در حافظه ی تاریخی اقتصاد ایران می ریخت که طعمی به مراتب تلخ تر از حجم دلاری خسارت آن بود، ظهور دولت یازدهم و مشی مملکت داری این دولت باعث شد تا احیای اقتدار ایران در منطقه و بازپس گرفتن حق و سهممان از آل ثانی و آل سعود و دیگران به یک اولویت در فرآیندهای تصمیم گیری تبدیل شود و در نهایت موفق شد بازار از دست رفته را از آنها بازپس گیرد.
موضوع " احقاق حق ملی" از میادین مشترک و "احیای " جایگاه منطقه ای و فرامنطقه ای ایران در عرصه نفت و گاز ، یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت آقای روحانی بوده است ، با این وجود باید هشدار داد که این احقاق و احیا همچون شکوفه ای بهاری است و نیازمند مراقبت و صیانت است، میادین مشترک ایران ، برای توسعه یافتن و تبدیل شدن به لوکوموتیو اقتصاد ملی در سالهای آتی، به شدت تشنه سرمایه و قراردادهای بین المللی هستند، بخش مهمی از سرمایه مورد نیاز توسعه این میادین هم از رهگذر عقد قراردادهای جذاب با شرکت های نامدار بین المللی تامین می شود، از طرفی وجود ثبات در تصمیم گیری های کلان ملی و امنیت سرمایه گذاری در ایران دو مولفه ی مهمی است که به عنوان پیش نیازهای همکاری های وسیع بین المللی مطرح است.
تداوم دولت آقای روحانی ، امروزه نه یک خواسته ی عمومی از سوی هوادارانش، بلکه به گمان من یک نیازملی در چارچوب نگاه بلندمدت به منافع ملی ایران است، چرا که عدم تداوم رویکرد عقلانیت و توسعه می تواند همه زحماتی که برای احقاق حق ایران و یا احیای جایگاه کشورمان صرف شده است را بی نتیجه زایل کند، رای به روحانی ، رای به یک دولتمرد نیست، رای به میسر سرنوشت ایران فرداست.